دیگر نه کوچ می کنیم، نه می مانیم! در گذر روزگار، ناملایمات ما را به سوی هیچ و پوچ می کشانند. دیگر شیر، بوی جاشیر نمی دهد. اسب ها نمی تازند. در کمرکش کوه ها راه نمی پیماییم. ماست را با چاقو نمی بریم. صدای زنگ گله ها را نمی شنویم. تاخت نمی کنیم. نمی تازیم. دیگر بوی نان تنک را فراموش کرده ایم. دیگر...