در كتاب " از سير تا پياز " استاد باستاني پاريزي اشاره مي كند كه :
اگر يك غفلت حضرت سليمان ( هرچند غفلت نبايد بگويم كه به عصمت پيامبران لطمه وارد نشود ؛ بي احتياطي مي شود گفت !) اگر يك بي احتياطي حضرت سليمان نبود ؛ امروز شايد ما احتياج به ساختن هواپيما نداشتيم . نوشته اند در روزگار حضرت سليمان "... هزار اسپ ؛ با پر بود . كه در عالم مي پريدندي و در هر مرغزاري كه خوشتر بودي مي چريدندي ؛ سليمان داود هزار ديو را بفرستاد تا هر يكي موي پيشاني اسبي گرفته بيارند ؛ همچنان كردند ؛ و بر سليمان عرضه كردند و سليمان از دوستي اسپ ؛ در آن مشغول شد . تا آفتاب در غروب افتاد چنانكه نماز ديگر از وقت بخواست شد...
بفرمود تا اسپان را پي مي كردند و بسمل مي فرمود تا نهصد اسپ بر اين جمله بكشت جبرئيل در رسيد و گفت:
"يا سليمان دست از كشتن اين جانوران بدار تا ايزد تعالي آفتاب را از جهت تو باز بياورد ...( به آيه 32 از سوره "ص"رجوع فرماييد "...سليمان دست از كشتن اسپان بداشت ...پس سليمان از خداوند خواست تا پرهاي باقيمانده اسپها بستد ... و اصل اسپ تازي از ايشان است !
امروز ديگر تخم آن اسپان پردار گم شده است .
دوستان و استادان قابل و فاضل من تنها نوشته هاي استاد داستان و باستان را نقل كرده ام و آدرس هم داده ام تا شخصا برويد و ادامه دهيد تا ببينيد به كجا مي رسد..! چون صحبت از حضرت سليمان و قرآن و ... است به تفسير نرفتم مبادا ناخواسته و نادانسته گزافه گويي كنم كه چرا پس از كشتن 900 اسب جبرئيل آمد و خداوند خورشيد را باز گرداند يا اينكه چرا در مدتي كه 900 اسب را قرباني كرد نماز را به جاي نياورد و آيا چرا خداوند بال 100 اسب ديگر را بازپس گرفت ... اصلا گناه اسبهاي بينوا چه بود كه نماز حضرت سليمان از وقت گذشت ! ... دريغا من از بهشتي كه دوزخ كنارش باشد مي ترسم چه رسد به خود دوزخ !