بهراد
New member
اسب خزر .:. caspian horse
اصلاح نژاد و توليد اسبهاي برتر:
ارزشهاي فوقالعاده ژنتيكي كاسپين كه تاكنون به اثبات رسيده، آن را به عنوان نژادي با كاربرد اصلاحي برتر معرفي نموده است. توليد اسبهايي با كارآيي و توان ورزشي بالا در تلاقي با خزر در نقاط مختلف دنيا صورت گرفته و بسيار موفقيتآميز بوده است. سيستمهاي مديريت و انجمنهاي مختلف اسب كه در امر دخول خونهاي جديد به كشورشان بسيار حساس و سختگيرند به راحتي به نريانهاي خزر مجوز جفتگيري ميدهند و نيست مگر به خاطر ارزش ژنتيكي برتر اسب خزر و قابليت انتقال صفات مطلوب موردنظر. صفاتي كه در طول 5000 سال در طبيعت ايران محفوظ شده و هماكنون در اقتصاد پوياي اسب در كشورهاي صنعتي به كار گرفته ميشود.
علاوه بر نيوزيلند در انگليس، استراليا و آمريكا نيز به طور گسترده علاوه بر تكثير كاسپينهاي خالص به تلاقي گسترده آن با اسبهايي از نژاد تروبرد، وارم بلاد ، تبيانو، عرب، آنگلوعرب ،كوارتر، باكاسكاين، ولش، امريكن اسپرت پوني ، فلابلا ، داچ وارم بلاد ، هاكني و دارتمور (Thoroughbred ,Warm blood, Tobiano, Arab , AngloArab , Quarter ,Buckskin (Welsh , American Sport Pony , Falabella, Dutch Warmblood , Hackney & Dartmoor, دست زدهاند تا جايي كه زمزمههايي از ايجاد نژاد جديدي به نام Caspian Arabian به گوش ميرسد. كشورهاي فوق علاوه بر ثبت اسبهاي خزرخالص در كتاب انساب ملي و بينالمللي، كتاب انساب اسبهاي حاصل از تلاقي خزر با ساير نژادها (Partbred Caspian Stud Book) را نيز منتشر ميكنند.
بايد توجه داشت كه اسب هاي خزر با نسبت 20 رأس ماديان به 11 رأس نريان از كشور خارج شدهاند. از آنجا كه براي تكثير و تزايد رايج در حيوانات اهلي منجمله اسب نسبت 1 تا حداكثر 3 حيوان نر به ازاي هر 20 ماده كافي است؛ تلاش براي واردات تعداد بيشتر نريان خزر مؤيد چند مطلب مهم است:
اصل نژاد در معرض انقراض است.
جلوگيري از تداخل خوني در نسلهاي بعد، وجود نرهاي بيشتري را ايجاب ميكند.
با توجه به حفظ اصالت در طول پنجهزارسال، نژاد داراي ارزش ژنتيكي بسيار زياد مي باشد. (به ويژه در نرها كه قابليت انتقال مواد وراثتي را به دفعات در طول يك دوره توليدمثلي دارند).
به دليل ارزش بسيار بالاي ژنتيكي، استفاده از سيلمي اين نژاد در تلاقي خارج نژادي Cross Breeding جهت ايجاد لاينهاي نو با قابليتهاي برتر، تحولي بزرگ خواهد بود.
بدليل عدم ورود اسب هاي جديد پس از آخرين صادرات از ايران در سال 1993، كمبود خطوط خوني احساس شد. تا جايي كه پرورشدهندگان در خارج از ايران به تكنيكهاي دشوار) كه بعضاً در اغلب نژادها استعمال آنها ممنوع است) نظير تلقيح مصنوعي و انتقال جنين روي آوردند تا بتوانند به توليد خزرهاي خالص ادامه دهند. توليد يك خزر خالص از طريق انتقال جنين با استفاده ازماديان گيرندهاي از نژاد Clydesda در استراليا نمونهاي است از اين تلاش. تكثير خطي Line Breeding و تلاقي چرخشي Cyclic Crossing از جمله روشهايي است كه در بدو ورود اسبهاي خزر به انگليس براي تكثير، طراحي و اجرا شد.
با ورود اسب خزر ، نيوزلنديها در «جامعه نژاد اسب نيوزيلند» NewZeeland Horse Breed Association به بحث نشستند و در سال 1984 به يك نريان خزر به نام Hopston Atesh كه از استراليا وارد شده بود مجوز جفتگيري دادند. اين موضوع يادآور دو مطلب مهم براي صنعت ورشكسته اسب در كشور ما است:
- اول اينكه آنها چقدر به مخلوط شدن اسبهايشان با نژادهاي خارجي حساسند.
- دوم اينكه ارزش خزر چقدر بالا است كه حاضرند دخول خون آنرا در نژادهاي ملي خود بپذيرند.
تفاوتهاي خزر با ساير نژادها:
اگر جثه ريز و تناسب بدني فوقالعاده منطبق با آن -كه منحصراً در خزر ديده ميشود- را فاكتور بگيريم و آن را با ساير نژادهاي اسب جهان مقايسه كنيم، هشت تفاوت محسوس قابل مشاهده است (تعدادي از اين خصايص در اسب عرب نيز ديده مي شود):
يكپارچه بودن استخوان آهيانه در خزر به وجود شكل برجسته پيشاني و تفاوتي بارز در طول آن منجر شده است. استخوان آهيانه -parietal bones- در خزر ، سقف سر را تشكيل دادها و با توقفي كوتاه در قسمت پل تا پشت جمجمه امتداد دارد. بدين ترتيب خزر فاقد ستيغ آهيانه -parietal crest- ميباشد.
در محلي كه در ساير نژادها امكان دارد دندان گرگي --wolf teeth وجود داشته باشد در خزر دندان آسياي اضافي وجود دارد. اين دندان اضافي در 2 ) و به روايتي در5 ( سالگي ميافتد.
نوك استخوان كتف باريكتر و قائده آن پهنتراست .
استخوانهاي ساق -cannon bones- بلندتر و باريكترند.
شش مهره اول ستون مهرهها بلندتر از حد معمول هستند و در نتيجه جدوگاه اسب خزربلندتر و كمرش صاف تر ميباشد.
سم باريكتر و بيضيشكل بوده و به ندرت نياز به نعلبندي دارد. سمها در جلو و عقب همشكل هستند (در ساير نژادها سمهاي جلو گرد و عقب بيضيشكل ميباشد).
قورباغه سم، مثل ساير اسبها مشخص و برجسته نيست.
تفاوتهايي در هموگلوبين خون خزر مشاهده شده و آن را در طبقهبندي به عنوان صفتي منحصر به نژاد خزر قرار داده است.
اصلاح نژاد و توليد اسبهاي برتر:
ارزشهاي فوقالعاده ژنتيكي كاسپين كه تاكنون به اثبات رسيده، آن را به عنوان نژادي با كاربرد اصلاحي برتر معرفي نموده است. توليد اسبهايي با كارآيي و توان ورزشي بالا در تلاقي با خزر در نقاط مختلف دنيا صورت گرفته و بسيار موفقيتآميز بوده است. سيستمهاي مديريت و انجمنهاي مختلف اسب كه در امر دخول خونهاي جديد به كشورشان بسيار حساس و سختگيرند به راحتي به نريانهاي خزر مجوز جفتگيري ميدهند و نيست مگر به خاطر ارزش ژنتيكي برتر اسب خزر و قابليت انتقال صفات مطلوب موردنظر. صفاتي كه در طول 5000 سال در طبيعت ايران محفوظ شده و هماكنون در اقتصاد پوياي اسب در كشورهاي صنعتي به كار گرفته ميشود.
علاوه بر نيوزيلند در انگليس، استراليا و آمريكا نيز به طور گسترده علاوه بر تكثير كاسپينهاي خالص به تلاقي گسترده آن با اسبهايي از نژاد تروبرد، وارم بلاد ، تبيانو، عرب، آنگلوعرب ،كوارتر، باكاسكاين، ولش، امريكن اسپرت پوني ، فلابلا ، داچ وارم بلاد ، هاكني و دارتمور (Thoroughbred ,Warm blood, Tobiano, Arab , AngloArab , Quarter ,Buckskin (Welsh , American Sport Pony , Falabella, Dutch Warmblood , Hackney & Dartmoor, دست زدهاند تا جايي كه زمزمههايي از ايجاد نژاد جديدي به نام Caspian Arabian به گوش ميرسد. كشورهاي فوق علاوه بر ثبت اسبهاي خزرخالص در كتاب انساب ملي و بينالمللي، كتاب انساب اسبهاي حاصل از تلاقي خزر با ساير نژادها (Partbred Caspian Stud Book) را نيز منتشر ميكنند.
بايد توجه داشت كه اسب هاي خزر با نسبت 20 رأس ماديان به 11 رأس نريان از كشور خارج شدهاند. از آنجا كه براي تكثير و تزايد رايج در حيوانات اهلي منجمله اسب نسبت 1 تا حداكثر 3 حيوان نر به ازاي هر 20 ماده كافي است؛ تلاش براي واردات تعداد بيشتر نريان خزر مؤيد چند مطلب مهم است:
اصل نژاد در معرض انقراض است.
جلوگيري از تداخل خوني در نسلهاي بعد، وجود نرهاي بيشتري را ايجاب ميكند.
با توجه به حفظ اصالت در طول پنجهزارسال، نژاد داراي ارزش ژنتيكي بسيار زياد مي باشد. (به ويژه در نرها كه قابليت انتقال مواد وراثتي را به دفعات در طول يك دوره توليدمثلي دارند).
به دليل ارزش بسيار بالاي ژنتيكي، استفاده از سيلمي اين نژاد در تلاقي خارج نژادي Cross Breeding جهت ايجاد لاينهاي نو با قابليتهاي برتر، تحولي بزرگ خواهد بود.
بدليل عدم ورود اسب هاي جديد پس از آخرين صادرات از ايران در سال 1993، كمبود خطوط خوني احساس شد. تا جايي كه پرورشدهندگان در خارج از ايران به تكنيكهاي دشوار) كه بعضاً در اغلب نژادها استعمال آنها ممنوع است) نظير تلقيح مصنوعي و انتقال جنين روي آوردند تا بتوانند به توليد خزرهاي خالص ادامه دهند. توليد يك خزر خالص از طريق انتقال جنين با استفاده ازماديان گيرندهاي از نژاد Clydesda در استراليا نمونهاي است از اين تلاش. تكثير خطي Line Breeding و تلاقي چرخشي Cyclic Crossing از جمله روشهايي است كه در بدو ورود اسبهاي خزر به انگليس براي تكثير، طراحي و اجرا شد.
با ورود اسب خزر ، نيوزلنديها در «جامعه نژاد اسب نيوزيلند» NewZeeland Horse Breed Association به بحث نشستند و در سال 1984 به يك نريان خزر به نام Hopston Atesh كه از استراليا وارد شده بود مجوز جفتگيري دادند. اين موضوع يادآور دو مطلب مهم براي صنعت ورشكسته اسب در كشور ما است:
- اول اينكه آنها چقدر به مخلوط شدن اسبهايشان با نژادهاي خارجي حساسند.
- دوم اينكه ارزش خزر چقدر بالا است كه حاضرند دخول خون آنرا در نژادهاي ملي خود بپذيرند.
تفاوتهاي خزر با ساير نژادها:
اگر جثه ريز و تناسب بدني فوقالعاده منطبق با آن -كه منحصراً در خزر ديده ميشود- را فاكتور بگيريم و آن را با ساير نژادهاي اسب جهان مقايسه كنيم، هشت تفاوت محسوس قابل مشاهده است (تعدادي از اين خصايص در اسب عرب نيز ديده مي شود):
يكپارچه بودن استخوان آهيانه در خزر به وجود شكل برجسته پيشاني و تفاوتي بارز در طول آن منجر شده است. استخوان آهيانه -parietal bones- در خزر ، سقف سر را تشكيل دادها و با توقفي كوتاه در قسمت پل تا پشت جمجمه امتداد دارد. بدين ترتيب خزر فاقد ستيغ آهيانه -parietal crest- ميباشد.
در محلي كه در ساير نژادها امكان دارد دندان گرگي --wolf teeth وجود داشته باشد در خزر دندان آسياي اضافي وجود دارد. اين دندان اضافي در 2 ) و به روايتي در5 ( سالگي ميافتد.
نوك استخوان كتف باريكتر و قائده آن پهنتراست .
استخوانهاي ساق -cannon bones- بلندتر و باريكترند.
شش مهره اول ستون مهرهها بلندتر از حد معمول هستند و در نتيجه جدوگاه اسب خزربلندتر و كمرش صاف تر ميباشد.
سم باريكتر و بيضيشكل بوده و به ندرت نياز به نعلبندي دارد. سمها در جلو و عقب همشكل هستند (در ساير نژادها سمهاي جلو گرد و عقب بيضيشكل ميباشد).
قورباغه سم، مثل ساير اسبها مشخص و برجسته نيست.
تفاوتهايي در هموگلوبين خون خزر مشاهده شده و آن را در طبقهبندي به عنوان صفتي منحصر به نژاد خزر قرار داده است.