♘امیرحسین♞
♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
در هنگام سواري با روش يورتمه، بيركاب خود را به جلو زين كشانده و سعي كنيد با فشار روي دو زانو و چسباندن آن به برگههاي زين، طوري بايستيد كه به حالت ايستاه روي دو پا نزديك باشد و با همين حال از روي چهار پر بگذريد. ايدهآل موقعي است كه واقعاً با دو زانو به اسب چسبيده و در تمام طول حركت و پرش روي زين نشسته باشيد. همين كار را با دادن نيمه بالايي بدن خود به جلو انجام دهيد، درست مانند موقعي كه تكيه به ركاب چهار پر را پشت سر ميگذاريد. اگر توانستيد بدون احساس درد اين كارها را به اضافه چند نرمش ديگر با همين وضع انجام دهيد، زانوي قوي پيدا كرده ايد، حال بايد ساق را تقويت كرد.
اگر دو مچ پاي سواري را زير شكم اسب به هم ببنديد، مجموع دو پا به دور سينه اسب پيچيده ميشود در اين حال زانوها اندكي از اسب جدا ميشوند. البته هيچ مربياي پاي شاگرد خود را زير شكم اسب به هم نميبندد، ولي اگر شاگرد بياموزد كه پاي خود را براي مدتي دور شكم اسب بپيچد، تمرين خوبي براي كاربرد ساق انجام داده است. اين كار را ميتوان در سواري آزاد و گشتها نيز انجام داد روزهاي اول ماهيچههاي پا خيلي زود خسته ميشوند، ولي بعد سوار ميآموزد كه حتي ساعتي پا را به دور شكم مركب پيچيده نگاه دارد. تصور نشود كه منظور از اين تمرين اين است كه سواركار هميشه ساقها و در نتيجه پاشنه را به اسب پيچيده نگاه دارد، زيرا اين حالت منظره بسيار بدي به سوار ميدهد كه اختصاص به سواران ايلي دارد،نه سواركاران فني، پس چه بايد كرد؟ اگر سواركاري تمرين نرمشي را كه براي تقويت زانو بود، به تناوب انجام دهد (بعد از اين كه هر دو را جداگانه به خوبي آموخت)،طبيعتاً داراي ساق قوي خوهد شد چنين سواركاري روي زانو ميايستد با ساق به اسب ميچسبد و از همه مهمتر هر وقت بخواهد جداگانه آنها را به كار ميگيرد. در تمرين پيچاندن ساق به دور سينه اسب بايد سعي شود كه پاها از مچ آزاد باشند و نقش عمده را عضلات ساق ايفا كنند. حقيقت اين است كه اين كار در روزهاي اول بسيار دردآور است، ولي مانند همه كارهاي ديگر به زودي آسان شده و سواركار قادر ميشود فقط با چسباندن ساقها به اسب، به بهترين صورت اسب را از مانع عبور دهد.
تمرين ديگري كه توصيه ميشود، اين است كه موقعي كه سواركار سعي ميكند با چسباندن زانو روي اسب بايستد، هم چنان سعي كند، پنجه پا را نيز هر قدر ميتواند به پايين فشار دهد. بعد پنجه را بالا برده با تمام نيرو روي پاشنه فشار وارد آورد، و اين كار را به تناوب انجام دهد. چرخاندن پا از مچ به خارج و داخل نيز به استقلال عمل قسمتهاي مختلف پا كمك ميكند.
توجه: توصيههاي اختصاصي اين است كه در مقابل موانع عمودي، بايد اسب را كالاً جمع نگه داشت، دست سواركار در تماس جدي است ولي نميكشد. اگر اسب حملهور است و عجله ميكند، تسلط و هدايت سواركار بايد بيشتر باشد، ساقها عمودي، نشست بيشتر در زين و فشار دستجلوها به طرف پايين باشد.
در مقابل مانع آب بايد ابتدا سرعت داشته و بعد بر فشار ساق افزود و سپس از سرعت كاست، اين حركت به اسب بيداري بيشتري ميدهد . براي گذشتن از مانع آب، تمرين و ورزش زياد لازم است.
موانع گسترده هر قدر مجسمتر باشند عبور از آنها آسانتر است، زيرا هر قدر خالي باشند، بلندتر به نظر ميآيند. در مقابل اين موانع هم بايد سرعت راكم و فشار را زياد كرد. در لحظه صعود ياري گرفتن از شلاق به اسب بيداري ميدهد كه دست و پاي خود را جمعتر كند.
اسب بايد موانع اكسر را به ويژه بدون سواركار، زياد تمرين كند تا خود بتواند مسئله را حل كند.
منبع : كتاب اسب
اگر دو مچ پاي سواري را زير شكم اسب به هم ببنديد، مجموع دو پا به دور سينه اسب پيچيده ميشود در اين حال زانوها اندكي از اسب جدا ميشوند. البته هيچ مربياي پاي شاگرد خود را زير شكم اسب به هم نميبندد، ولي اگر شاگرد بياموزد كه پاي خود را براي مدتي دور شكم اسب بپيچد، تمرين خوبي براي كاربرد ساق انجام داده است. اين كار را ميتوان در سواري آزاد و گشتها نيز انجام داد روزهاي اول ماهيچههاي پا خيلي زود خسته ميشوند، ولي بعد سوار ميآموزد كه حتي ساعتي پا را به دور شكم مركب پيچيده نگاه دارد. تصور نشود كه منظور از اين تمرين اين است كه سواركار هميشه ساقها و در نتيجه پاشنه را به اسب پيچيده نگاه دارد، زيرا اين حالت منظره بسيار بدي به سوار ميدهد كه اختصاص به سواران ايلي دارد،نه سواركاران فني، پس چه بايد كرد؟ اگر سواركاري تمرين نرمشي را كه براي تقويت زانو بود، به تناوب انجام دهد (بعد از اين كه هر دو را جداگانه به خوبي آموخت)،طبيعتاً داراي ساق قوي خوهد شد چنين سواركاري روي زانو ميايستد با ساق به اسب ميچسبد و از همه مهمتر هر وقت بخواهد جداگانه آنها را به كار ميگيرد. در تمرين پيچاندن ساق به دور سينه اسب بايد سعي شود كه پاها از مچ آزاد باشند و نقش عمده را عضلات ساق ايفا كنند. حقيقت اين است كه اين كار در روزهاي اول بسيار دردآور است، ولي مانند همه كارهاي ديگر به زودي آسان شده و سواركار قادر ميشود فقط با چسباندن ساقها به اسب، به بهترين صورت اسب را از مانع عبور دهد.
تمرين ديگري كه توصيه ميشود، اين است كه موقعي كه سواركار سعي ميكند با چسباندن زانو روي اسب بايستد، هم چنان سعي كند، پنجه پا را نيز هر قدر ميتواند به پايين فشار دهد. بعد پنجه را بالا برده با تمام نيرو روي پاشنه فشار وارد آورد، و اين كار را به تناوب انجام دهد. چرخاندن پا از مچ به خارج و داخل نيز به استقلال عمل قسمتهاي مختلف پا كمك ميكند.
توجه: توصيههاي اختصاصي اين است كه در مقابل موانع عمودي، بايد اسب را كالاً جمع نگه داشت، دست سواركار در تماس جدي است ولي نميكشد. اگر اسب حملهور است و عجله ميكند، تسلط و هدايت سواركار بايد بيشتر باشد، ساقها عمودي، نشست بيشتر در زين و فشار دستجلوها به طرف پايين باشد.
در مقابل مانع آب بايد ابتدا سرعت داشته و بعد بر فشار ساق افزود و سپس از سرعت كاست، اين حركت به اسب بيداري بيشتري ميدهد . براي گذشتن از مانع آب، تمرين و ورزش زياد لازم است.
موانع گسترده هر قدر مجسمتر باشند عبور از آنها آسانتر است، زيرا هر قدر خالي باشند، بلندتر به نظر ميآيند. در مقابل اين موانع هم بايد سرعت راكم و فشار را زياد كرد. در لحظه صعود ياري گرفتن از شلاق به اسب بيداري ميدهد كه دست و پاي خود را جمعتر كند.
اسب بايد موانع اكسر را به ويژه بدون سواركار، زياد تمرين كند تا خود بتواند مسئله را حل كند.
منبع : كتاب اسب