تندر

[OJANG]

نام: تندر
پدر: شبدیز
مادر: بری
متولد:1372
مالک:داوری
نگهداری:اصفهان

 

[♘امیرحسین♞]

عرب کرد نیست؟

 

[OJANG]

نه برادرش داغ سیلمی کرد داشت
این اسب از معدود اسبان کردی است که شجره اونو میشه کامل شناخت.

 

[vatan]

اسم مالک چی هست ؟
کجای اصفهان؟
گز و برخوار نبود؟
تو تعزیه که ندیدمش؟

 

[♘امیرحسین♞]

شجره تا چند نسل؟

 

[♘امیرحسین♞]

رنگش که عالیه سرو دم گیری چطوره کاش یه عکس ازدویدن یا سواری دادنش بذارید؟

 

[♘امیرحسین♞]

P6130114.JPG کنستانتین عکس سومی مربوط به همین تندره یا اسب دیگه ای است ؟
یه خورده سنش بیشتر نشون میده 12الی 14باید سن داشته باشه

 

[OJANG]

اوژنگ

شبدیز
نریان رضا نیریجی
بری
آهو (بدر/ بری)

تندر
اسب سیاه(نریان پیشکشی شیخ عثمان به شاه/ کلاش)
عروس

مادیان آل

 

[OJANG]

اسم مالکش سید علی داوری
الان 16 سالشه و هنوزم تعزیه میره. دمگیریش عالیه این عکسا مال تیر ماه امساله.سال 74 حاج تقی جنتیان از ما خریدش 1400000

 

[♘امیرحسین♞]

پس عکس سومی که اسب ازاده همینه ؟

 

[OJANG]

همش خودشه

 

[♘امیرحسین♞]

فرداد جان بین این نریانه پدر شبدیز و نام کاربری شما اوژنگ ارتباطی وجود دارد؟
آیا از اینهایی که معرف کردی
بری
اسب سیاه
آل
اطلاعات و عکس موجود است؟

 

[OJANG]

این اسب ثمره 20 سال اسب بازیه.
از اوژنگ و شبدیز و بری و عروس و کلاش عکس دارم.

 

[♘امیرحسین♞]

این اسب ثمره 20 سال اسب بازیه.
از اوژنگ و شبدیز و بری و عروس و کلاش عکس دارم.

از هرچی اسب کرد قدیمی عکس داری بگذار, احتمالا باید اسکن بشه, نه؟
اگر حوصله نداری همه عکسهارو امانت بده تا اسکن کنم و بگذارم و تقدیم کنم

 

[OJANG]

چرا اسکن میکنم و از هر کدومم یه دونه تقدیم میکنم به حضرت امیر!
اوژنگ علیه رحمه اسبی بود که نمونش الان نیست حتی بهترین ها

 

[♘امیرحسین♞]

74 فروختیش, شاید چندین بار دست به دست شده
سال 87 باز دیدیش

بعد از این سالها چه حسی داشتی وقتی باز دیدیش؟

 

[♘امیرحسین♞]

چرا اسکن میکنم و از هر کدومم یه دونه تقدیم میکنم به حضرت امیر!
اوژنگ علیه رحمه اسبی بود که نمونش الان نیست حتی بهترین ها

شما یک اسکن بگذاری اینجا یک ملتی رو مسرور کردی
اوژنگ یه چیزی تو مایه قیماق نبوده؟

 

[OJANG]

اگر بگم بهتر باور میکنین؟وقتی چهار نعل جمع میرفته لنگ خیس به دمش میبستن ،لنگه میفتاده رو کپلش!

 

[♘امیرحسین♞]

اگر بگم بهتر باور میکنین؟وقتی چهار نعل جمع میرفته لنگ خیس به دمش میبستن ،لنگه میفتاده رو کپلش!

با این حرفی که زدی من دیگه طاقت ندارم هرچه زودتر عکسشو بذار همین حالا

 

[OJANG]

باید برسم کرمانشاه ایمان جان!اینجا ندارم