sohrab گفت:
با روز افزون شدن تمایل تولید کنندگان اسب عرب به کشش از سیلمی های عرب وارداتی، نژاد عرب ایرانی به تدریج خلوص خود را از دست میده. واقعا باعث تاسفه که این ذخایر ارزشمند در حال نابودی هستند.
همیشه برای من سوال بوده که شخصی مثل مرحوم خانم قره گوزلو که عمرش رو در کار معرفی این اسب به جهانیان و ثبت اون در سازمان جهانی اسب عرب صرف کرد، چرا با ورود سیلمی عرب مصری از آلمان ، بانی ورود خون عرب خارجی به اسب ایرانی شد؟ بعد از آن هم که واردات اسب های درجه 2 و 3 عرب ادامه داشت و شایع شده اخیرا یکی از تولید کنندگان تهرانی یک سیلمی مصری از از انگلستان وارد کرده و به همین زودی ده ها مادیان اصیل در نوبت کشش از ان قرار گرفته اند.
با این وجود هنوز افرادی هستند که به خلوص نژاد تولیداتشان توجه می کنند و باید در جهت معرفی و حفظ این گوهر های قیمتی تلاش کرد.
منکر تلاش های خانم نیستم ولی همیشه به این عقیده دارم که با وجود همه خدماتی که به اسب ایران کرد با ورود مبارک صدمات غير قابل جبرانی هم به اسب عرب ایرانی وارد کرد. البته ایجن رز و بقیه اسب های آمریکایی هم ضرر زدند ولی خوب صدمه مبارک به دلیل تفاوت فاحش با اسب های ما بسیار بیشتر بود. البته بعضی معتقدند مری خانم برای اصلاح برخی عیوب و زیباتر کردن عرب ایرانی این کار را کرد و هدفش این مقدار اختلاط و انقراض آنها نبود ولی من که قبول ندارم و علی رغم همه احترامی که به زحماتش می گزارم و او را همراه با لوييز از بزرگ خدمت گزاران اسب ایرانی می دانم و در اسبواره هم از آنها تقدیر کردم اما این کار لطمه جبران ناپذیری به اسب ایران وارد کرد.
همین نظریه را در مورد لوييز فیروز هم دارم. او با شناسایی اسب کاسپین و معرفی هر چه بیشتر ترکمن بی شک معتبرترین شخصیت مرتبط با اسب در ایران است که در دنیا شناخته ترین شده فرد مقیم ایران است و گفته های او رفرنس محسوب میشه. ولی متاسفانه او هم با تبلیغ زیاد آخال تکه و همچنین با ورود خون تاروبرد در تولیداتش و بالطبع پیروی از او لطمه بسیار شدیدی به اسب یموت و چناران ایران وارد نمود. در مقطعی که او تصمیم به فعالیت بر روی ترکمن گرفت هنوز جرگلان باقی مانده های ترکمن های باستانی را داشت و امکان بازیافت يموت های اصيل بیشتر وجود داشت.
تفکر من بالشخصه این است که اسب های اصيل ایرانی مانند عرب ایرانی و يموت اسب هایی هستند که به دلیل پايه بودن و خلوص بالا که در طول قرن ها حفظ شده اند اسب هایی هستند که شاید خود صفات ایده آل را بروز ندهند اما از ترکیب آنها با نژادهای دیگر هیبریدهایی به دست می آيد که ايده آل هستند و از آن نژادها نيز برتر مي شوند.
مبارک برای چه در ایران محبوب می شود؟ به نظر من چون تولیدات آن از خود او و امثال او برتر می شوند و این نتیجه ترکیب خون ایرانی و مصری است که زيبايي سر و بدنی قدرتمند حاصل آن است. کره های مبارک با اسب های ایرانی هم مولدهای خوبی خواهند بود و هنوز ژن های برتر اسب ایرانی برتری های خود را به رخ می کشد و زيبایی های یک عرب مصری را پررنگ تر می کند. کره های برفین نمونه هایی از این بحثند. اما هر چه به مرور خون ایرانی تولیدات کم می شود خون خارجی آنها غالب می شود و مشکلات بیشتر ظاهر می شود. حالا نه اسب مصری خالص داریم و نه عرب ایرانی خالص و این یعنی فاجعه. اینجا مزرعه الزهرای مصر نیست که سیلمی های متنوعی را داشته باشیم و محتاج واردات باقی می مانیم. در آن زمان اسب های خودمان را هم از دست داده ایم و راه بازگشت نیست.
در مورد ترکمن هم همین مورد نافذ است. دو رگه های يموت و آخال بسیار زیبا، با قد بلند و قدرت خوب هستند. اما هر چه آخال تکه آنها به مرور بیشتر شده (آن هم نه آخال تکه باستانی و خالص بلکه آخال تکه وارداتی از روسیه و ترکمنستان که تاروبرد قاطی دارند) کیفیت آنها پایین مي آيد. کمرهای کشیده و دست و پای ضعيف و مشکلاتی مانند فک طوطی و ... اسب ایده آلی نخواهد بود. یادم می آيد که برگردیم با يموت قدرت را به آنها برگردانیم ولی افسوس که دیگر آنها را نمی يابیم!!!
نمونه عملی این مثال را در مورد اسب های دو خون مورد استفاده در پرش دیدیم. تا قبل از سال 80 ميادين ايران از اسب های دوخونی که نمی پردیدند و پرواز می کردند پر بود و یاد دارم که حدود سال 78 به یکی از مربیانم این مورد را گفتم که در سال های بعد بسیاری از این دو خون ها موفق نخواهند بود و علت آن را هم کاهش خون ترکمن آنها می دانستم چون همه موفقیت های خود را مدیون قدرت پرش خون ترکمنی بودند که از يکي دو نسل قبل آنها به يادگار مانده بود. بسیار زودتر از آنچه تصور می کردم این اتفاق افتاد و سیل واردات اسب های پرشی آغاز شد و امروز برای یک رده 110 هم محتاج اسب های وارداتی درجه 4 و 5 اروپا هستیم.
شعاری که به آن اعتقاد دارم این است که همیشه اسب های اصيل و خالص خود را تولید و حفظ کنیم و اگر در رشته های مختلف پیشرفت کردیم که جواب کار ما را ندادند آن وقت هیبریدهای مناسب را تولید کنیم. ولی همیشه نژادهای پايه را داشته باشیم که آينده نه فقط ما که همه دنيا نيازمند استفاده از ژنهای اسب ايران است و این يک ميراث نامحسوس جهانی است.