♘امیرحسین♞
♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
قرص كامل ماه، شب « تركمن صحرا» را روشن كرده بود. این یك علامت مثبت بود، برای فردایی خوب. فردایی كه بسیاری از تركمنها به رغم این كه در فصل درو به سر می برند، اما باز هم به آمدن آن فكر میكردند. فردا در قلب این دشت سبز یعنی گنبد كاووس، قرار بود چابكسواران برای آخرین بار اسبهای مالكان ومربیان را در سال هشتاد و شش، در میدان اسبدوانی گنبد، بدوانند. این آخرین زمان بود برای تاختن اسبها
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آخرین هفتهی كورس سواركاری بهارهی گنبد كه یازده هفته این شهر را تحت تاثیر قرار داده بود، روز جمعهی پیش در این شهر به پایان رسید تا چابكسواران، مالكان و مربیان اسبها و حتی پیشبینی كنندگان اسبهای پیروز، با بزرگترین رقابت اسبدوانی كشور خداحافظی كنند و از هفتههای آتی در شهر كوچكتر بندرتركمن، دوباره برای برگزاری رقابت، گردهم آیند.
***تاریخچه
مهندس حكیم ایگدری، مدیر مجموعهی سواركاری گنبد كاووس و عضو كمیته عالی اسب دوانی ایران به عنوان نخستین مسوول مطلعی است كه به پای سوالهای خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) مینشیند. او كه خود تركمن است، بهتر از هر كسی میتواند در مورد این رشتهی ورزشی كه در بین عموم مهجور مانده، سخن براند.
وی در مورد تاریخچهی اسبدوانی در منطقهی تركمن صحرا چنین میگوید:« زندگی تركمنها با اسب عجین شده است. آنها از دیر باز عشق و علاقهی خاصی نسبت به اسب داشتهاند. در حقیقت مهمترین مونس آنها در مسافرت، كار و حتی جنگ همین اسب بوده و بنابراین ضمن برقراری یك رابطهی خوب، اسب جایگاه ویژهای در میان مردم تركمن پیدا كرده است. من نقلی را بیان میكنم كه عین حقیقت است. تركمنها اعتقاد دارند، بادی كه از فاصلهی بین دو گوش اسب به صورت سوار هنگام تاختن میخورد، باد بهشت است. شما با این موضوع دیگر میتوانید جایگاه اسب و اسب دوانی را در بین تركمنها پیدا كنید. آنها با توجه به عشق فراوان به اسب، شاید بر روی سن و سال بچهشان آن قدر حساس نباشند كه بر روی سن و سال و شجرهی اسبشان حساس هستند. برای آنها كه در مسابقه شركت میكنند بسیار مهم است كه بدانند پدر، پدر بزرگ و ریشهی پدربزرگی است چه بوده است. تركمن همیشه در طول دوران سعی میكرده خورد و خوراك اسب را مهیا كند و سپس به خانواده برسد. همین علاقهی فراوان بوده كه وقتی ما به تاریخ منطقهی تركمن نشین در سالهای 1330 تا 1340 نگاه میكنیم، برگزاری مسابقهی اسبدوانی به عنوان یك مراسم خاص و ویژه در شادیها وجشنها – به ویژه – مراسم عروسی بوده است. این مسابقهی ورزشی در زبان تركمنی به«آیلو» معروف بود.»
وی تصریح كرد:« این روند تا سال 1350 پیش میرود تا در نهایت به علت علاقهی بیش از حد مردم منطقه، رژیم وقت تصمیم به ساخت مجموعه سواركاری گنبد كه هنوز هم بزرگترین مجموعهی سواركاری كشور است میگیرد. پس از ساخت این مجموعه، مسابقههای كورس به دو صورت پاییزه و بهاره، شكل خاصی به خود میگیرد.»
*** آغاز آماتوری
گرچه برگزاری رسمی مسابقههای كورس سواركاری، بیش از سه دهه در شهر گنبدكاووس سابقه دارد، اما دوران نیمه حرفهای و آماتوری برگزاری این مسابقهها از سال 1380 با تاسیس شركت تعاونی اسبداران نعل طلایی تركمن استان گلستان، آغاز میشود. مهندس ایگدری در این مورد چنین میگوید:« ما با كشمكشهای فراوانی این شركت را تاسیس كرده و به مسابقههای سواركاری گنبد سر و سامان بخشیدیم. آن موقع جوایز نفرات برتر بین پنجاه تا دویستهزار تومان بود. از طرفی دیگر سطح برگزاری مسابقهها نیز بسیار پایین بود. اما این روند سال به سال تغییر كرد تا جایی كه امروز با اعتماد مردم نسبت به پیشینیها، حداقل جوایز به هشتصد هزار تومان رسیده است. این رشد تاثیر زیادی بر كورس گنبد گذاشته است.»
وی ادامه میدهد:« اما هنوز فاصلهی زیادی با دنیا داریم. سواركاری و موضوع اسب در دنیا اكنون به عنوان یك صنعت مطرح است. اكنون در كشورهای تركیه و فرانسه، عمده درآمدشان از پیش بینی مسابقهها است. اما زمینههای این توسعه برای ما وجود ندارد. برای ما آنچه این مسابقهها را سر پا نگاه داشته، عشق مردم نسبت به این ورزش است. درست است كه كمتر شده، اما همچنان ادامه دارد. همین عشق باعث میشود مالك مجبور به پرداخت هزینههای فراوان نگهداری شود. این حرفه هم اكنون نه برای مالك اقتصادی است، نه برای مربی و نه برای چابكسوار. حتی برای آنها كه مسابقهها را پیش بینی میكنند هم اقتصادی نیست. از مجموع جوایز ما به اسبهای اول تا سوم، ده درصد به چابكسوار، 45 درصد برای به مربی و 45 درصد به مالك میرسد. وقتی به صورت جزیی این موضوع را بررسی میكنیم، میبینیم كه نفع اقتصادی در این ورزش وجود ندارد.»
*** نحوه برگزاری
در هر هفته چیزی حدود هشتاد تا نود اسب در مسابقهها حضور مییابند و هر اسب در هر هفته توان و اجازهی حضور در یك دور رقابت را دارد. اسبها در هر هفته بر اساس نژاد، سن و عملكرد قبلیشان تقسیمبندی میشوند.
مدیر مجموعه اسبدوانی گنبد در این رابطه به خبرنگار ایسنا میگوید:« ما در روز شنبه هر هفته (در فصل برگزاری رقابتها) از اسبهایی كه درخواست حضور در مسابقهها را دارند، ثبت نام میكنیم. تقسیمبندی اسبها در گروههای مختلف هم بر اساس نظر «هندیكاپر» كه در حقیقت مدیریت فنی مسابقه را بر عهده دارد، صورت میگیرد. به طوری كه در ابتدا نژاد اسبها مشخص میشود. اكنون سریعترین نژاد اسب، نژاد «تروبرد» است كه ما در مسابقههای كورس، اسبهای این نژاد و حتی اسبهایی از این نژاد كه با نژادی دیگر ادغام شده را در یك گروه خاص قرار دادهایم. سپس نكتهی مهم مربوط به سن و سال اسب است. در این بخشها اسبهای دو ساله در گروهی خاص و اسبهای سه و چهار ساله درگروهی دیگر با یكدیگر میدوند. دست آخر هم برای تقسیمبندی و گروهبندی دقیقتر به عملكرد گذشتهی اسب و امتیازهایی كه در طول هفتههای پیش كسب كرده توجه میكنیم تا حتیالامكان سطح اسبها در یك حد باشد. البته امتیاز اسب، وزن سوار را هم مشخص میكند. به طوری كه هر چه امتیاز اسب بیشتر باشد، سوار آن نیز باید سنگینتر باشد. همهی اینها وظیفهی «هندیكاپر» است. كمیتهی فنی هم بر كار او نظارت میكند. بدین ترتیب اسبها در گروههای مختلف و در مسافتهای بین هزار تا 1650 متر با هم رقابت میكنند.»
*** تماشاگران و پیشبینیها
شاید عاملی كه در طول این چند سال اخیر باعث توسعه و رشد روز افزون اسبسواری در ایران به ویژه در منطقه تركمن صحرا شده، همین تماشاگران علاقهمندی است كه زن و مرد و كودك از ساعتها قبل وارد ورزشگاه میشوند و از نزدیك مسابقهها را تماشا میكنند. البته موضوع پیشبینیها، چه از نوع قانونی و چه از نوع غیر قانونی توسط «بوكیها» هیجان این رقابتها را صد چندان كرده است. همین روند در سالهای اخیر باعث شده تا هر هفته از هفتههای فصل بهار، چیزی حدود 5 تا ده هزار نفر مسابقهها را از نزدیك پیگیری كنند. سیل هیجانزده جمعیت در حین برگزاری مسابقههای كورس در میدان اسبدوانی گنبد به گونهای است كه صندلیهای كم تعداد ورزشگاه، جوابگوی آنها نیست و تماشاگران علاقهمند از كنار سكوها گرفته تا كنار فنس پیست كه فاصلهای حدود ده متر است را هم پر میكنند.
اما از همهی اینها گذشته، هیجان خاص مردم و تشویقهای بیامان آنها كه با صدای پرلهجه و گرم گزارشگر ورزشگاه همراه است، رنگ و بوی خاصی به كورس سواركاری میدهد. رنگ و بویی كه شاید در كمتر مسابقهی ورزشی بتوان آن را یافت. از زمانی كه اسبها از « دپار» آزاد میشوند، گویندهی ورزشگاه تا آنجا كه نفس دارد فریاد میكشد و سپس به گزارش رقابت میپردازد. تماشاگرانی هم كه در این لحظه، استرس سراپای وجودشان را فرا گرفته، حتی توان نشستن بر روی صندلی را ندارند. سایرین هم از كنار صندلیها تا كنار فنس یك سره برای قهرمانی اسبی كه روی آن پیش بینی كردهاند، فریاد میكشند. پس از پایان هر دور كورس هم تماشاگران به باجههای پیش بینی پشت ورزشگاه و یا « بوكی »های غیر قانونی هجوم میبرند تا دوباره پیشبینی كنند. این یك روند كلی در كورس اسبسواری است كه در بین هفت و یا هشت دور رقابت كه هر كدام با فاصلهای حدود نیم ساعت با یكدیگر برگزار میشود، ادامه دارد.
پیشبینیهای قانونی هم انواع گوناگون دارد كه «كاكا فروتن» در توضیح آن به خبرنگار ایسنا كمك میكند:« ما به صورت قانونی چند گونه پیشبینی مختلف داریم. اولین نوع آن « پیش بر» است. در این روش علاقهمندان پیشبینی خود را بر روی اسبی قرار میدهند كه زودتر از خط پایان بگذرد. روش دوم روش « دوقلو» است. در این روش دو اسب مختلف را میتوانی انتخاب كنی كه باید یكی از آنها اول و دیگری دوم شود. روش دیگر، روش « پیبر» است كه در این روش پیش بینی كننده، اسب دوم و سوم را انتخاب و بر اساس آن جایزه میگیرد. روش دیگر، روش «سه پره» است. در این روش در سه كورس آخر، از هر كورس یك اسب را انتخاب و در مجموع بالاترین امتیازها برنده را مشخص میكند. هر اسب در هر كورس میتواند با قهرمانی، هشت امتیاز، دومی چهار امتیاز و سومی دو امتیاز كسب كند. در روش سه پره باید امتیازات بیشتر باشد.
اما بالاترین روش پیشبینی در روش « پنج پره» است. در این روش در 5 كورس آخر، از هر كورس یك اسب انتخاب و مجموع امتیازها، نفر برتر را مشخص میكند. در این روش یك یا دو پیشبینی كننده كه بالاترین امتیاز را كسب میكنند، هر كدام بین ده تا یازده میلیون تومان برنده میشوند.»
اما نگرانی كاكا فروتن از شرط بندیهای غیر قانونی است كه سلامت كورس را به خطر انداخته است. وی در این رابطه میگوید:« در كنار این پیشگوییهای قانونی، حضور پیشبینی كنندههای غیر قانونی در كنار كورس، خطرهای زیادی را به وجود آورده و سلامت كورس را زیر سئوال برده است.»
*** چابك سوار
وارد اتاق مخصوص استراحت چابكسواران می شویم كه به هر چیزی شبیه است، جز استراحتگاه. بیشتر شبیه دخمه و انباری است. چابكسواران در گوشه و كنار این اتاق نشسته و با یكدیگر صحبت میكنند تا نوبتشان برسد. در گوشهای از این اتاق مردی لاغر اندام با موهای جوگندمی، نمایانتر است. با او كه میخواهیم صحبت كنیم، پا پس میكشد و علاقهای به صحبت كردن ندارد. حتی نامش را هم نمیگوید. اما بالاخره لب به سخن میگشاید. البته به حالت درد دل. حتی پس از این كه سی و پنج سال در كورس اسب تازانده بود، باز هم هشتش گروی نهش بود. میگفت از اسبسواری به هیچ وجه لذت نمیبرد. فقط زمانی خوشحال است كه در بین سه نفر نخست قرار گرفته و پولی برای خانوادهاش در می آورد.
چهرهی خسته و فرتوت و چكمههای وصله شدهی او، همه گواهی بر دردهایش بود. میگفت اگر یك هكتار زمین كشاورزی داشتم در این سی – چهل سال سواركاری نمیكردم. میرفتم گوجه و خیار میكاشتم. چون این كارآخر و عاقبتی ندارد.
مهندس حكیم ایگدری هم به اهمیت كار چابكسوار در كورس و مشكلاتی كه آنها با آن دست به گریبان هستند اشاره كرده و میگوید:« در سواركاری، همهی كارهایی كه طی چند سال مالك و مربی انجام میدهند یك طرف و آن یك دقیقهای كه سواركار بر اسب مینشیند، طرف دیگر. اوست كه در آن لحظه اسب را باید هدایت و در بهترین مكان بتازاند. از طرفی دیگر شغل این ورزشكاران بسیار سخت و خطرناك است. ما آنها را در حین كورس بیمه كردهایم. اما چیزی كه چابك سواران ما نیاز دارند، بیمه تامین اجتماعی است. اینها شغلشان چابكسواری است، باید برای اینها چه كار كنیم تا آیندهشان را تامین كنیم. اكنون ما در كورس، چابكسوار دوازده یا سیزده ساله هم داریم. اما بر خلاف این كه در دوران چابكسواری زحمتهای زیادی میكشند، آینده ی روشنی ندارند. در مورد مربیان هم چنین روندی صدق میكند.»
ایگدری گفت:« یكی دیگر از مشكلات چابكسواران این است كه كمتر باشگاهی در این عرصه فعالیت میكند. بیشتر اسبها در لوای صاحبان شخصی در كورس شركت میكنند. اگر ما بتوانیم باشگاههای حرفهای را وارد كورس كنیم، مشكل بیمهی آنها حل میشود. اما باید وضعیت چابكسواران و مربیان را از این وضعیت سنتی دربیاوریم. برای همین میخواهیم مربیان خارجی را برای آموزش سواران و مربیان داخلی بیاوریم.»
*** فرسایش در مجموعه
اما نكتهی آزار دهندهی دیگر كه هر بینندهای را در وهلهی نخست تحت تاثیر قرار میدهد، فرسودگی تدریجی بزرگترین مجموعه سواركاری ایران در شهر گنبدكاووس است.
عضو كمیتهی عالی اسبدوانی كشور در این رابطه به ایسنا میگوید:« این مجموعه 35 سال است كه ساخته شده و هنوز هیچ بازسازی در آن انجام نشده است. این مساله بزرگترین مشكل ورزشگاه است. در حقیقت مالك اصلی این مجموعه، شركت تجهیز است كه به صورت ده ساله به فدراسیون سواركاری اجاره داده است. ما هم با پیگیریهای مكرر از آنها خواستهایم كه به وضعیت این مجموعهی در حال فرسایش برسند كه فكر میكنم تا چندی دیگر این مشكل حل شود. اما در این مدت كل این مجموعه را با خود من، یازده نفر اداره میكردند و اكنون نیز همین طور است. از این تعداد تنها سه نفر در بخش خدمات كار میكنند كه این تعداد نیرو به هیچ وجه جوابگوی نیازهای مجموعه نیست. این مجموعه هم اكنون نه تنها نیاز به بازسازی دارد، بلكه آن سه نفر نیروی خدماتی باید به سی نفر تبدیل شوند و حقوقشان هم از طریق دیگری جز مجموعه پرذاخت شود. چون در واقع ما نمیتوانیم جوابگوی آن باشیم. در این صورت میشود این مجموعه را به نحو بهتری اداره كرد و از فرسودگی نجات داد.»
*** بخش خصوصی
مهندس حكیم ایگدری در پایان در مورد احتمال واگذاری این مجموعه به بخش خصوصی هم به ایسنا گفت:« اكنون مسایلی مطرح شده كه میخواهند مجموعه را به بخش خصوصی واگذار كنند. اما این مجموعه در شرایط كنونی به هیچ وجه برای بخش خصوصی كارآیی ندارد. من با توجه به تجربهام این موضوع را بیان میكنم. چون به هیچ وجه در این رشته بسترهای مناسب برای درآمدزایی بخش خصوصی وجود ندارد. بخش اصلی درآمدزایی ما از پیشبینیها، بلیت فروشی و حق شركت در مسابقه است كه در هفته چیزی حدود 20 میلیون تومان میشود. از این میزان در هر هفته تنها 15 میلیون تومان آن صرف جایزهها میشود و بقیه نیز در موارد مختلف هزینه میشود. یك زمین 120 هكتاری كشاورزی هم داریم كه آن را به میزان 57 میلیون 400 هزار تومان اجاره دادهایم و از آن حقوق سالانه یازده نفر مجموعه را پرداخت میكنیم. پس در این شرایط جایی برای درآمدزایی بخش خصوصی نمیماند كه وارد شود. ما برای این كار ابتدا باید بسترهای مناسب را برای درآمدزایی ایجاد كنیم.»
گزارش از خبرنگار ایسنا: محمدرضا آخوندی
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آخرین هفتهی كورس سواركاری بهارهی گنبد كه یازده هفته این شهر را تحت تاثیر قرار داده بود، روز جمعهی پیش در این شهر به پایان رسید تا چابكسواران، مالكان و مربیان اسبها و حتی پیشبینی كنندگان اسبهای پیروز، با بزرگترین رقابت اسبدوانی كشور خداحافظی كنند و از هفتههای آتی در شهر كوچكتر بندرتركمن، دوباره برای برگزاری رقابت، گردهم آیند.
***تاریخچه
مهندس حكیم ایگدری، مدیر مجموعهی سواركاری گنبد كاووس و عضو كمیته عالی اسب دوانی ایران به عنوان نخستین مسوول مطلعی است كه به پای سوالهای خبرنگار ورزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) مینشیند. او كه خود تركمن است، بهتر از هر كسی میتواند در مورد این رشتهی ورزشی كه در بین عموم مهجور مانده، سخن براند.
وی در مورد تاریخچهی اسبدوانی در منطقهی تركمن صحرا چنین میگوید:« زندگی تركمنها با اسب عجین شده است. آنها از دیر باز عشق و علاقهی خاصی نسبت به اسب داشتهاند. در حقیقت مهمترین مونس آنها در مسافرت، كار و حتی جنگ همین اسب بوده و بنابراین ضمن برقراری یك رابطهی خوب، اسب جایگاه ویژهای در میان مردم تركمن پیدا كرده است. من نقلی را بیان میكنم كه عین حقیقت است. تركمنها اعتقاد دارند، بادی كه از فاصلهی بین دو گوش اسب به صورت سوار هنگام تاختن میخورد، باد بهشت است. شما با این موضوع دیگر میتوانید جایگاه اسب و اسب دوانی را در بین تركمنها پیدا كنید. آنها با توجه به عشق فراوان به اسب، شاید بر روی سن و سال بچهشان آن قدر حساس نباشند كه بر روی سن و سال و شجرهی اسبشان حساس هستند. برای آنها كه در مسابقه شركت میكنند بسیار مهم است كه بدانند پدر، پدر بزرگ و ریشهی پدربزرگی است چه بوده است. تركمن همیشه در طول دوران سعی میكرده خورد و خوراك اسب را مهیا كند و سپس به خانواده برسد. همین علاقهی فراوان بوده كه وقتی ما به تاریخ منطقهی تركمن نشین در سالهای 1330 تا 1340 نگاه میكنیم، برگزاری مسابقهی اسبدوانی به عنوان یك مراسم خاص و ویژه در شادیها وجشنها – به ویژه – مراسم عروسی بوده است. این مسابقهی ورزشی در زبان تركمنی به«آیلو» معروف بود.»
وی تصریح كرد:« این روند تا سال 1350 پیش میرود تا در نهایت به علت علاقهی بیش از حد مردم منطقه، رژیم وقت تصمیم به ساخت مجموعه سواركاری گنبد كه هنوز هم بزرگترین مجموعهی سواركاری كشور است میگیرد. پس از ساخت این مجموعه، مسابقههای كورس به دو صورت پاییزه و بهاره، شكل خاصی به خود میگیرد.»
*** آغاز آماتوری
گرچه برگزاری رسمی مسابقههای كورس سواركاری، بیش از سه دهه در شهر گنبدكاووس سابقه دارد، اما دوران نیمه حرفهای و آماتوری برگزاری این مسابقهها از سال 1380 با تاسیس شركت تعاونی اسبداران نعل طلایی تركمن استان گلستان، آغاز میشود. مهندس ایگدری در این مورد چنین میگوید:« ما با كشمكشهای فراوانی این شركت را تاسیس كرده و به مسابقههای سواركاری گنبد سر و سامان بخشیدیم. آن موقع جوایز نفرات برتر بین پنجاه تا دویستهزار تومان بود. از طرفی دیگر سطح برگزاری مسابقهها نیز بسیار پایین بود. اما این روند سال به سال تغییر كرد تا جایی كه امروز با اعتماد مردم نسبت به پیشینیها، حداقل جوایز به هشتصد هزار تومان رسیده است. این رشد تاثیر زیادی بر كورس گنبد گذاشته است.»
وی ادامه میدهد:« اما هنوز فاصلهی زیادی با دنیا داریم. سواركاری و موضوع اسب در دنیا اكنون به عنوان یك صنعت مطرح است. اكنون در كشورهای تركیه و فرانسه، عمده درآمدشان از پیش بینی مسابقهها است. اما زمینههای این توسعه برای ما وجود ندارد. برای ما آنچه این مسابقهها را سر پا نگاه داشته، عشق مردم نسبت به این ورزش است. درست است كه كمتر شده، اما همچنان ادامه دارد. همین عشق باعث میشود مالك مجبور به پرداخت هزینههای فراوان نگهداری شود. این حرفه هم اكنون نه برای مالك اقتصادی است، نه برای مربی و نه برای چابكسوار. حتی برای آنها كه مسابقهها را پیش بینی میكنند هم اقتصادی نیست. از مجموع جوایز ما به اسبهای اول تا سوم، ده درصد به چابكسوار، 45 درصد برای به مربی و 45 درصد به مالك میرسد. وقتی به صورت جزیی این موضوع را بررسی میكنیم، میبینیم كه نفع اقتصادی در این ورزش وجود ندارد.»
*** نحوه برگزاری
در هر هفته چیزی حدود هشتاد تا نود اسب در مسابقهها حضور مییابند و هر اسب در هر هفته توان و اجازهی حضور در یك دور رقابت را دارد. اسبها در هر هفته بر اساس نژاد، سن و عملكرد قبلیشان تقسیمبندی میشوند.
مدیر مجموعه اسبدوانی گنبد در این رابطه به خبرنگار ایسنا میگوید:« ما در روز شنبه هر هفته (در فصل برگزاری رقابتها) از اسبهایی كه درخواست حضور در مسابقهها را دارند، ثبت نام میكنیم. تقسیمبندی اسبها در گروههای مختلف هم بر اساس نظر «هندیكاپر» كه در حقیقت مدیریت فنی مسابقه را بر عهده دارد، صورت میگیرد. به طوری كه در ابتدا نژاد اسبها مشخص میشود. اكنون سریعترین نژاد اسب، نژاد «تروبرد» است كه ما در مسابقههای كورس، اسبهای این نژاد و حتی اسبهایی از این نژاد كه با نژادی دیگر ادغام شده را در یك گروه خاص قرار دادهایم. سپس نكتهی مهم مربوط به سن و سال اسب است. در این بخشها اسبهای دو ساله در گروهی خاص و اسبهای سه و چهار ساله درگروهی دیگر با یكدیگر میدوند. دست آخر هم برای تقسیمبندی و گروهبندی دقیقتر به عملكرد گذشتهی اسب و امتیازهایی كه در طول هفتههای پیش كسب كرده توجه میكنیم تا حتیالامكان سطح اسبها در یك حد باشد. البته امتیاز اسب، وزن سوار را هم مشخص میكند. به طوری كه هر چه امتیاز اسب بیشتر باشد، سوار آن نیز باید سنگینتر باشد. همهی اینها وظیفهی «هندیكاپر» است. كمیتهی فنی هم بر كار او نظارت میكند. بدین ترتیب اسبها در گروههای مختلف و در مسافتهای بین هزار تا 1650 متر با هم رقابت میكنند.»
*** تماشاگران و پیشبینیها
شاید عاملی كه در طول این چند سال اخیر باعث توسعه و رشد روز افزون اسبسواری در ایران به ویژه در منطقه تركمن صحرا شده، همین تماشاگران علاقهمندی است كه زن و مرد و كودك از ساعتها قبل وارد ورزشگاه میشوند و از نزدیك مسابقهها را تماشا میكنند. البته موضوع پیشبینیها، چه از نوع قانونی و چه از نوع غیر قانونی توسط «بوكیها» هیجان این رقابتها را صد چندان كرده است. همین روند در سالهای اخیر باعث شده تا هر هفته از هفتههای فصل بهار، چیزی حدود 5 تا ده هزار نفر مسابقهها را از نزدیك پیگیری كنند. سیل هیجانزده جمعیت در حین برگزاری مسابقههای كورس در میدان اسبدوانی گنبد به گونهای است كه صندلیهای كم تعداد ورزشگاه، جوابگوی آنها نیست و تماشاگران علاقهمند از كنار سكوها گرفته تا كنار فنس پیست كه فاصلهای حدود ده متر است را هم پر میكنند.
اما از همهی اینها گذشته، هیجان خاص مردم و تشویقهای بیامان آنها كه با صدای پرلهجه و گرم گزارشگر ورزشگاه همراه است، رنگ و بوی خاصی به كورس سواركاری میدهد. رنگ و بویی كه شاید در كمتر مسابقهی ورزشی بتوان آن را یافت. از زمانی كه اسبها از « دپار» آزاد میشوند، گویندهی ورزشگاه تا آنجا كه نفس دارد فریاد میكشد و سپس به گزارش رقابت میپردازد. تماشاگرانی هم كه در این لحظه، استرس سراپای وجودشان را فرا گرفته، حتی توان نشستن بر روی صندلی را ندارند. سایرین هم از كنار صندلیها تا كنار فنس یك سره برای قهرمانی اسبی كه روی آن پیش بینی كردهاند، فریاد میكشند. پس از پایان هر دور كورس هم تماشاگران به باجههای پیش بینی پشت ورزشگاه و یا « بوكی »های غیر قانونی هجوم میبرند تا دوباره پیشبینی كنند. این یك روند كلی در كورس اسبسواری است كه در بین هفت و یا هشت دور رقابت كه هر كدام با فاصلهای حدود نیم ساعت با یكدیگر برگزار میشود، ادامه دارد.
پیشبینیهای قانونی هم انواع گوناگون دارد كه «كاكا فروتن» در توضیح آن به خبرنگار ایسنا كمك میكند:« ما به صورت قانونی چند گونه پیشبینی مختلف داریم. اولین نوع آن « پیش بر» است. در این روش علاقهمندان پیشبینی خود را بر روی اسبی قرار میدهند كه زودتر از خط پایان بگذرد. روش دوم روش « دوقلو» است. در این روش دو اسب مختلف را میتوانی انتخاب كنی كه باید یكی از آنها اول و دیگری دوم شود. روش دیگر، روش « پیبر» است كه در این روش پیش بینی كننده، اسب دوم و سوم را انتخاب و بر اساس آن جایزه میگیرد. روش دیگر، روش «سه پره» است. در این روش در سه كورس آخر، از هر كورس یك اسب را انتخاب و در مجموع بالاترین امتیازها برنده را مشخص میكند. هر اسب در هر كورس میتواند با قهرمانی، هشت امتیاز، دومی چهار امتیاز و سومی دو امتیاز كسب كند. در روش سه پره باید امتیازات بیشتر باشد.
اما بالاترین روش پیشبینی در روش « پنج پره» است. در این روش در 5 كورس آخر، از هر كورس یك اسب انتخاب و مجموع امتیازها، نفر برتر را مشخص میكند. در این روش یك یا دو پیشبینی كننده كه بالاترین امتیاز را كسب میكنند، هر كدام بین ده تا یازده میلیون تومان برنده میشوند.»
اما نگرانی كاكا فروتن از شرط بندیهای غیر قانونی است كه سلامت كورس را به خطر انداخته است. وی در این رابطه میگوید:« در كنار این پیشگوییهای قانونی، حضور پیشبینی كنندههای غیر قانونی در كنار كورس، خطرهای زیادی را به وجود آورده و سلامت كورس را زیر سئوال برده است.»
*** چابك سوار
وارد اتاق مخصوص استراحت چابكسواران می شویم كه به هر چیزی شبیه است، جز استراحتگاه. بیشتر شبیه دخمه و انباری است. چابكسواران در گوشه و كنار این اتاق نشسته و با یكدیگر صحبت میكنند تا نوبتشان برسد. در گوشهای از این اتاق مردی لاغر اندام با موهای جوگندمی، نمایانتر است. با او كه میخواهیم صحبت كنیم، پا پس میكشد و علاقهای به صحبت كردن ندارد. حتی نامش را هم نمیگوید. اما بالاخره لب به سخن میگشاید. البته به حالت درد دل. حتی پس از این كه سی و پنج سال در كورس اسب تازانده بود، باز هم هشتش گروی نهش بود. میگفت از اسبسواری به هیچ وجه لذت نمیبرد. فقط زمانی خوشحال است كه در بین سه نفر نخست قرار گرفته و پولی برای خانوادهاش در می آورد.
چهرهی خسته و فرتوت و چكمههای وصله شدهی او، همه گواهی بر دردهایش بود. میگفت اگر یك هكتار زمین كشاورزی داشتم در این سی – چهل سال سواركاری نمیكردم. میرفتم گوجه و خیار میكاشتم. چون این كارآخر و عاقبتی ندارد.
مهندس حكیم ایگدری هم به اهمیت كار چابكسوار در كورس و مشكلاتی كه آنها با آن دست به گریبان هستند اشاره كرده و میگوید:« در سواركاری، همهی كارهایی كه طی چند سال مالك و مربی انجام میدهند یك طرف و آن یك دقیقهای كه سواركار بر اسب مینشیند، طرف دیگر. اوست كه در آن لحظه اسب را باید هدایت و در بهترین مكان بتازاند. از طرفی دیگر شغل این ورزشكاران بسیار سخت و خطرناك است. ما آنها را در حین كورس بیمه كردهایم. اما چیزی كه چابك سواران ما نیاز دارند، بیمه تامین اجتماعی است. اینها شغلشان چابكسواری است، باید برای اینها چه كار كنیم تا آیندهشان را تامین كنیم. اكنون ما در كورس، چابكسوار دوازده یا سیزده ساله هم داریم. اما بر خلاف این كه در دوران چابكسواری زحمتهای زیادی میكشند، آینده ی روشنی ندارند. در مورد مربیان هم چنین روندی صدق میكند.»
ایگدری گفت:« یكی دیگر از مشكلات چابكسواران این است كه كمتر باشگاهی در این عرصه فعالیت میكند. بیشتر اسبها در لوای صاحبان شخصی در كورس شركت میكنند. اگر ما بتوانیم باشگاههای حرفهای را وارد كورس كنیم، مشكل بیمهی آنها حل میشود. اما باید وضعیت چابكسواران و مربیان را از این وضعیت سنتی دربیاوریم. برای همین میخواهیم مربیان خارجی را برای آموزش سواران و مربیان داخلی بیاوریم.»
*** فرسایش در مجموعه
اما نكتهی آزار دهندهی دیگر كه هر بینندهای را در وهلهی نخست تحت تاثیر قرار میدهد، فرسودگی تدریجی بزرگترین مجموعه سواركاری ایران در شهر گنبدكاووس است.
عضو كمیتهی عالی اسبدوانی كشور در این رابطه به ایسنا میگوید:« این مجموعه 35 سال است كه ساخته شده و هنوز هیچ بازسازی در آن انجام نشده است. این مساله بزرگترین مشكل ورزشگاه است. در حقیقت مالك اصلی این مجموعه، شركت تجهیز است كه به صورت ده ساله به فدراسیون سواركاری اجاره داده است. ما هم با پیگیریهای مكرر از آنها خواستهایم كه به وضعیت این مجموعهی در حال فرسایش برسند كه فكر میكنم تا چندی دیگر این مشكل حل شود. اما در این مدت كل این مجموعه را با خود من، یازده نفر اداره میكردند و اكنون نیز همین طور است. از این تعداد تنها سه نفر در بخش خدمات كار میكنند كه این تعداد نیرو به هیچ وجه جوابگوی نیازهای مجموعه نیست. این مجموعه هم اكنون نه تنها نیاز به بازسازی دارد، بلكه آن سه نفر نیروی خدماتی باید به سی نفر تبدیل شوند و حقوقشان هم از طریق دیگری جز مجموعه پرذاخت شود. چون در واقع ما نمیتوانیم جوابگوی آن باشیم. در این صورت میشود این مجموعه را به نحو بهتری اداره كرد و از فرسودگی نجات داد.»
*** بخش خصوصی
مهندس حكیم ایگدری در پایان در مورد احتمال واگذاری این مجموعه به بخش خصوصی هم به ایسنا گفت:« اكنون مسایلی مطرح شده كه میخواهند مجموعه را به بخش خصوصی واگذار كنند. اما این مجموعه در شرایط كنونی به هیچ وجه برای بخش خصوصی كارآیی ندارد. من با توجه به تجربهام این موضوع را بیان میكنم. چون به هیچ وجه در این رشته بسترهای مناسب برای درآمدزایی بخش خصوصی وجود ندارد. بخش اصلی درآمدزایی ما از پیشبینیها، بلیت فروشی و حق شركت در مسابقه است كه در هفته چیزی حدود 20 میلیون تومان میشود. از این میزان در هر هفته تنها 15 میلیون تومان آن صرف جایزهها میشود و بقیه نیز در موارد مختلف هزینه میشود. یك زمین 120 هكتاری كشاورزی هم داریم كه آن را به میزان 57 میلیون 400 هزار تومان اجاره دادهایم و از آن حقوق سالانه یازده نفر مجموعه را پرداخت میكنیم. پس در این شرایط جایی برای درآمدزایی بخش خصوصی نمیماند كه وارد شود. ما برای این كار ابتدا باید بسترهای مناسب را برای درآمدزایی ایجاد كنیم.»
گزارش از خبرنگار ایسنا: محمدرضا آخوندی