♘امیرحسین♞
♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
كتابهاي بسياري درباره سواري در سطوح مختلف مبتديان تا مربيان به زبانهاي مختلف نوشته شده است. ا ز اين كتابها شماري به زبان فارسي برگردانده شده و عدهاي از مربيان و استادان اين فن نيز به تأليف كتبي پرداختهاند، كه چون خود در مكتب خاصي رشد يافته و سواركاري آموختهاند، به ناچار يا به دليل تعصب نسبت به آن مكتب، يا عدم آشنايي با مكاتب ديگر، فقط به ذكر اصولي پرداختهاند كه خود در طول ساليان آموخته و تدريس كردهاند و از بيان و تشريح ديگر مكاتب خودداري ورزيدهاند. حال آن كه آموزش سواركاري گرچه ممكن ا ست در پايه و آغاز يكنواخت باشد، مثل قرار دادن زين روي اسب و اموري مانند آن، چون يك دستگاه موسيقي اصيل ايراني، بعد از ياد گرفتن نواختن تنها، عمده اين است كه آهنگ، مطلوب و درست از ساز درآيد، كشيدن يا بالا و پايين بردن يك نيم پرده يا يك نت فقط زيبايي آهنگ را افزون يا كم ميكند. سواركاري نيز چنين است از پيافه به پاساژ و برعكس، از يورتمه جمع و كشيده به پيافه به پاساژ را شروع كردن يا برعكس روشهايي به وجود ميآوردند كه همه آنها جداگانه قابل بيان و تشريح و عمل هستند، به عبارت ديگر درستي آنها در حرف و اجرا به اثبات رسيده است. ولي در اصل قضيه، اين كه اسب بايد پاساژ برود و درست هم برود، تغييري نميدهند.
به هر حال امروز دو مكتب اصلي براي آموزش سواري و سواركاري وجود دارد كه ما بدون اين كه نام ثابتي به آنها بدهيم، براي بيان مقصود يكي را عملي و ديگري را تفسيري يا اجرايي ميخوانيم.
در مكتب عملي كه به ذكر پارهاي از روشهاي آن ميپردازيم، وظيفه سنگينتر و مانند پزشكي است كه براي بيمار پاهاي مصنوعي تجويز كند و خود نه تنها مسئول آموزش راه رفتن به اين پاهاي غيرطبيعي است، بلكه بايد اگر نقصي در فراگيري آدم مفلوج وجود دارد، با دادن ورزشهاي معين، رفع نقيصه كند. اين همان روشي است كه در طول ساليان گذشته مدارس و معلمين فرانسوي به ايرانيان آموخته و مربيان فعلي به نام مكتب "سومور" با آن آشنا هستند و آن را اجرا و تدريس ميكنند. در اين روش اصول تعيين شدهاي وجود دارد كه سوار كار بدون اينكه از پيش با آنها آشنا بوده يا دليل اجراي آنها را بداند، آنها را اجرا ميكند . مثلاً نرمشها مقرر شده است كه سواركار هر بار كه پا در ركاب ميگذارد يا بر گردن اسب مينشيند، موظف است آنها را اجرا كند. اجرا كردن اين نرمش چسبندگي، نشست مناسب و مطلوب، تكيه به ركاب، آزادي دست و شانه... خلاصه آنچه مطلوب و موردنر است به نوآموز يا سوار تازه كار ياد ميدهد، بدون اين كه سواركار خود متوجه اصل مطلب باشد، اگر از يك بچه دبستاني سوال كنيد غرض از تكاليف شبانه چيست، تنها جوابي كه ميدهد اين است "سواد آموزي" ولي تكليفهاي شبانه هر كدام به منظوري به دانشآموزان داده ميشود.خط براي خوش خطي، رونويسي براي پيشرفت املا و حساب براي آموزش رياضي مقدماتي.
وظيفه مربي در اين روش بسيار مشكل تر از روشهاي ديگر است. زيرا بايد نقاط ضعف شاگردان خود را يافته و با دادن نرمشهاي مخصوص و اسبهاي جداگانه آن را رفع كند. مثلاً مربي، ضعفي را كه در ساق شاگرد خود ميبيند ضعف ساق "نداشتن ساق"، عدم چسبندگي آن است. در اين حال مربي بايد اسبي به نوآموز بدهد كه هر چه بيشتر به چسبندگي ساق نياز داشته باشد، تا اگر سواركار غفلت كند، خود متوجه شده يا با تلاطم روي اسب، ناچار به اصلاح خود شود. چنان كه گفتيم آموزش، تشخيص نقص و معالجه در اين روش با مربي است. مهمترين مزيت اين روش، سه مورد است:
الف ) مانند آموزش دبستاني و دبيرستاني اگر كسي از الف شروع كند و درست درس بخواند 12 سال بعد ديپلم خواهد گرفت، در اين روش نيز اگر همه اصول اجرا و رعايت شود بعد از مدتي نسبت به استعداد فرد، سواري فني را خواهد گرفت.
ب) اصول اين روش براي بچهها و اشخاصي كه از استعداد زياد برخوردار نيستند به خوبي قابل اجرا است و توضيح و تبيين لازم ندارد.
پ ) اين روش تا آن جا براي كلاسهاي پرجمعيت قابل اجراست كه ميتوان روش جمعي و گروهي به آن نام داد. ولي در مكتب اجرايي يا تفسيري اصل اين است كه يك يك مسائل را بايد براي نوسواركار توضيح داد و تفسير كرد و اين توضيح و تفسير درست در زماني انجام ميگيرد كه آموزنده بر اسب نشسته است و كليه شرايط دريافت آموزش را داراست. رفع نواقص و اصلاح ايرادها نيز در همين حال از سواركار خواسته ميشود. مثلاً در همان مثال نداشتن ساق، نيازي نيست كه براي چسباندن ساق، ورزشها و نرمشهاي خاص تجويز شود يا اسب مخصوص در اختيار نوآموز گذارده شود. بلكه هر بار كه بر اسب مينشيند بايد به او آموخت و تذكر داد و خواست كه ساق خود را بچسبند. ويژگيهاي اين روش چنين است:
الف) مسئلهاي از نظر سواركار پنهان نماند تا در صورتي كه در آينده كار مربيگري را برگزيند، به بهترين صورت از پس آن برآيد.
ب ) سواركاران بالغ مشتاق، از اين راه زودتر به نتيجه ميرسند
پ) روش انفرادي است
روشهاي ديگري نيز وجود دارد كه اختصاصيتر است . مثلاً تلفيقي از دو مكتب فوق روشي به دست ميدهد كه داراي مزايا و نواقص هر دو روش است. مثلاً كار مربي به مراتب مشكلتر، ولي دريافت فني و ذهني نوآموز هم افزونتر است، يا شمار آموزندگان را نميتوان از حد معيني بالاتر برد، در عوض كلاس از صورت انفرادي هم خارج شده است.
روش ديگر اين است كه نوآموز به مربي ميگويد آن قدر سواري به من بياموز كه بتوانم بر اسب بنشينم. بقيه كار با خود من ، ما را در اين جا با اين روش كاري نيست.
در اين كتاب سعي شده است كه در هر مسئله خواستهها و اجرائيات هر دو روش اصلي به رشته تحرير درآيد. تلاش و ادعايي نيست كه دو مكتب را به هم نزديك و از آن تلفيقي، كه خود اغلب انتخابي و به سليقة مربي بستگي دارد، به دست آيد. اگر گاهي چنين شده است يا الزامي بوده يا غير اختياري است و از بيان نام سردمداران مكاتب و روشها خودداري شده است و اميد است كه خواننده، ضمن آشنايي با مكاتب و روشها، آنچه خود ميداند و آنچه از نظر او مورد استفاده عملي و اجرايي است برداشت كرده و بقيه را به عنوان اطلاعات يك سواركار به ذهن بسپارد. عقيده ما اين است كه شكل كار با انواع اسبها نيز بايد تغيير يابد. بنابراين با توجه به دو عامل اصلي سواركار و اسب اطلاعات اضافي در گوشههاي ديگر كار مورد استفاده بوده و در مورد اسبهاي ديگر و با شاگردان ديگر به كار گرفته خواهد شد.
از مزايا و نواقص اين روشها و مكتبها مختصراً صحبت كرديم ولي تذكر اين مطلب لازم است كه اجراي هر درسي در كلاس با كمترين شاگرد مؤفقيتآميزتر است و هرچه تعداد نوآموز و شاگرد بيشتر باشد، اجراي اصول و تفهيم مسائل كمرنگتر خواهد بود. با اين وجود يك مربي توانا ميتواند اين نواقص را جبران و نقاط را با بينش دقيق خود پر كند.
منبع : كتاب اسب
به هر حال امروز دو مكتب اصلي براي آموزش سواري و سواركاري وجود دارد كه ما بدون اين كه نام ثابتي به آنها بدهيم، براي بيان مقصود يكي را عملي و ديگري را تفسيري يا اجرايي ميخوانيم.
در مكتب عملي كه به ذكر پارهاي از روشهاي آن ميپردازيم، وظيفه سنگينتر و مانند پزشكي است كه براي بيمار پاهاي مصنوعي تجويز كند و خود نه تنها مسئول آموزش راه رفتن به اين پاهاي غيرطبيعي است، بلكه بايد اگر نقصي در فراگيري آدم مفلوج وجود دارد، با دادن ورزشهاي معين، رفع نقيصه كند. اين همان روشي است كه در طول ساليان گذشته مدارس و معلمين فرانسوي به ايرانيان آموخته و مربيان فعلي به نام مكتب "سومور" با آن آشنا هستند و آن را اجرا و تدريس ميكنند. در اين روش اصول تعيين شدهاي وجود دارد كه سوار كار بدون اينكه از پيش با آنها آشنا بوده يا دليل اجراي آنها را بداند، آنها را اجرا ميكند . مثلاً نرمشها مقرر شده است كه سواركار هر بار كه پا در ركاب ميگذارد يا بر گردن اسب مينشيند، موظف است آنها را اجرا كند. اجرا كردن اين نرمش چسبندگي، نشست مناسب و مطلوب، تكيه به ركاب، آزادي دست و شانه... خلاصه آنچه مطلوب و موردنر است به نوآموز يا سوار تازه كار ياد ميدهد، بدون اين كه سواركار خود متوجه اصل مطلب باشد، اگر از يك بچه دبستاني سوال كنيد غرض از تكاليف شبانه چيست، تنها جوابي كه ميدهد اين است "سواد آموزي" ولي تكليفهاي شبانه هر كدام به منظوري به دانشآموزان داده ميشود.خط براي خوش خطي، رونويسي براي پيشرفت املا و حساب براي آموزش رياضي مقدماتي.
وظيفه مربي در اين روش بسيار مشكل تر از روشهاي ديگر است. زيرا بايد نقاط ضعف شاگردان خود را يافته و با دادن نرمشهاي مخصوص و اسبهاي جداگانه آن را رفع كند. مثلاً مربي، ضعفي را كه در ساق شاگرد خود ميبيند ضعف ساق "نداشتن ساق"، عدم چسبندگي آن است. در اين حال مربي بايد اسبي به نوآموز بدهد كه هر چه بيشتر به چسبندگي ساق نياز داشته باشد، تا اگر سواركار غفلت كند، خود متوجه شده يا با تلاطم روي اسب، ناچار به اصلاح خود شود. چنان كه گفتيم آموزش، تشخيص نقص و معالجه در اين روش با مربي است. مهمترين مزيت اين روش، سه مورد است:
الف ) مانند آموزش دبستاني و دبيرستاني اگر كسي از الف شروع كند و درست درس بخواند 12 سال بعد ديپلم خواهد گرفت، در اين روش نيز اگر همه اصول اجرا و رعايت شود بعد از مدتي نسبت به استعداد فرد، سواري فني را خواهد گرفت.
ب) اصول اين روش براي بچهها و اشخاصي كه از استعداد زياد برخوردار نيستند به خوبي قابل اجرا است و توضيح و تبيين لازم ندارد.
پ ) اين روش تا آن جا براي كلاسهاي پرجمعيت قابل اجراست كه ميتوان روش جمعي و گروهي به آن نام داد. ولي در مكتب اجرايي يا تفسيري اصل اين است كه يك يك مسائل را بايد براي نوسواركار توضيح داد و تفسير كرد و اين توضيح و تفسير درست در زماني انجام ميگيرد كه آموزنده بر اسب نشسته است و كليه شرايط دريافت آموزش را داراست. رفع نواقص و اصلاح ايرادها نيز در همين حال از سواركار خواسته ميشود. مثلاً در همان مثال نداشتن ساق، نيازي نيست كه براي چسباندن ساق، ورزشها و نرمشهاي خاص تجويز شود يا اسب مخصوص در اختيار نوآموز گذارده شود. بلكه هر بار كه بر اسب مينشيند بايد به او آموخت و تذكر داد و خواست كه ساق خود را بچسبند. ويژگيهاي اين روش چنين است:
الف) مسئلهاي از نظر سواركار پنهان نماند تا در صورتي كه در آينده كار مربيگري را برگزيند، به بهترين صورت از پس آن برآيد.
ب ) سواركاران بالغ مشتاق، از اين راه زودتر به نتيجه ميرسند
پ) روش انفرادي است
روشهاي ديگري نيز وجود دارد كه اختصاصيتر است . مثلاً تلفيقي از دو مكتب فوق روشي به دست ميدهد كه داراي مزايا و نواقص هر دو روش است. مثلاً كار مربي به مراتب مشكلتر، ولي دريافت فني و ذهني نوآموز هم افزونتر است، يا شمار آموزندگان را نميتوان از حد معيني بالاتر برد، در عوض كلاس از صورت انفرادي هم خارج شده است.
روش ديگر اين است كه نوآموز به مربي ميگويد آن قدر سواري به من بياموز كه بتوانم بر اسب بنشينم. بقيه كار با خود من ، ما را در اين جا با اين روش كاري نيست.
در اين كتاب سعي شده است كه در هر مسئله خواستهها و اجرائيات هر دو روش اصلي به رشته تحرير درآيد. تلاش و ادعايي نيست كه دو مكتب را به هم نزديك و از آن تلفيقي، كه خود اغلب انتخابي و به سليقة مربي بستگي دارد، به دست آيد. اگر گاهي چنين شده است يا الزامي بوده يا غير اختياري است و از بيان نام سردمداران مكاتب و روشها خودداري شده است و اميد است كه خواننده، ضمن آشنايي با مكاتب و روشها، آنچه خود ميداند و آنچه از نظر او مورد استفاده عملي و اجرايي است برداشت كرده و بقيه را به عنوان اطلاعات يك سواركار به ذهن بسپارد. عقيده ما اين است كه شكل كار با انواع اسبها نيز بايد تغيير يابد. بنابراين با توجه به دو عامل اصلي سواركار و اسب اطلاعات اضافي در گوشههاي ديگر كار مورد استفاده بوده و در مورد اسبهاي ديگر و با شاگردان ديگر به كار گرفته خواهد شد.
از مزايا و نواقص اين روشها و مكتبها مختصراً صحبت كرديم ولي تذكر اين مطلب لازم است كه اجراي هر درسي در كلاس با كمترين شاگرد مؤفقيتآميزتر است و هرچه تعداد نوآموز و شاگرد بيشتر باشد، اجراي اصول و تفهيم مسائل كمرنگتر خواهد بود. با اين وجود يك مربي توانا ميتواند اين نواقص را جبران و نقاط را با بينش دقيق خود پر كند.
منبع : كتاب اسب