ظهور سپاه هخامنشی در شمال آفریقا

«طوفانی از سمت جنوب برخاست و با خود ستون‌های عظیمی از گردبادهای بزرگ همراه آورد، گردبادهایی شدید و مرگبار كه در لحظه‌ای كوتاه تمام سپاه را در خود بلعید و به یكباره ناپدید كرد.»

این روایتی است كه هرودوت، مورخ یونانی از ماجرای گم‌شدن سپاه هخامنشی در لشكركشی به شمال آفریقا در 2500 سال پیش ارائه می‌دهد. این تاریخ‌نویس به دلیل آن كه در شهر «هالیكارناس» واقع در منطقه یونانی‌نشین آسیای صغیر به دنیا آمده بود و از اتباع امپراتوری بزرگ پارس به شمار می‌آمد، توجه زیادی به تاریخ ایران باستان از خود نشان داده و در آثارش بسیار به آن پرداخته است. اگرچه هرودوت در بازگویی نبردهای ایرانیان و یونانیان، از موضع بی‌طرفی یك تاریخ‌نویس عدول كرده و جانب هم‌میهنان خود را گرفته است، اما نباید از یاد برد كه بخش عمده آنچه كه از تمدن پارسیان به دست ما رسیده، لابه‌لای سطرهای كتاب‌های تاریخی او نهفته است.


یكی از این روایت‌های تاریخی هرودوت، ماجرای لشكركشی كمبوجیه، پسر كوروش و دومین شاه هخامنشی به شمال آفریقا را در برمی‌گیرد. او كه 70 سال پس از تصرف مصر به دست كمبوجیه به آن كشور سفر كرده بود، با روایتی شفاهی از گم شدن بخشی از سپاهیان ایران در صحرای شمال آفریقا روبه‌رو شد. بنا به نوشته هرودوت، پس از آن كه سپاه هخامنشی مصر را فتح كرد، 2 شاخه از آن به سمت حبشه در جنوب مصر و منطقه كارتاژ (تونس امروزی)‌ در غرب صحرای بزرگ آفریقا روانه شد. سپاهیان راهی شده به حبشه، آن كشور را خراجگزار امپراتوری پارس كردند و پیروزمندانه بازگشتند، اما از لشكریان اعزامی به غرب هیچ خبری به دست نیامد؛ انگار صحرای بزرگ دهان باز كرده و آنان را بلعیده بود.

اگرچه از همان 2500 سال پیش، سرنوشت نامعلوم سربازان ایرانی، ذهن و فكر بسیاری از مورخان را به خود مشغول كرده بود، اما تا قرن 19 میلادی، هیچ كاوش باستان‌شناسی در این منطقه صورت نگرفت. تلاش باستان‌شناسان هم در 150 سال اول فعالیت به هیچ نتیجه مثبتی نرسید تا این‌كه یك اتفاق در گرماگرم نبردهای جنگ جهانی دوم در دهه 40 میلادی اولین نشانه‌های سپاه گمشده پارسی را نمایان ساخت.

وقتی كه لشكریان آلمان نازی به فرماندهی مارشال رومل در برابر سپاهیان انگلیسی در شمال آفریقا صف آرایی كرده بودند، حفر سنگرهاو كانال‌های دفاعی در شنزار صحرا، قطعات فلزی كوچكی از سرنیزه، خود و سپر را به سطح زمین آورد كه در همان زمان بسیاری از باستان‌شناسان و تاریخ‌نگاران را به این باور رساند كه راز گمشدن سپاه كمبوجیه به زودی آشكار خواهد شد؛ انتظاری كه بیش از 60 سال طول كشید تا به ثمر بنشیند.


پس از 2500 سال كه واقعه تاریخی دفن‌شدن سربازان ایرانی در شنزارهای صحرای آفریقا به افسانه تبدیل شده است و از پیدا شدن اولین نشانه‌های سپاهیان پارسی 66 سال می‌گذرد، اینك خبر می‌رسد كه باستان‌شناسان ایتالیایی سرانجام ارتش گمشده ایرانی را پیدا كرده‌اند. به گزارش خبرگزاری‌ها، 2 باستان‌شناس ایتالیایی با كشف چند سلاح برنزی، یك دستبند نقره‌ای، یك گوشواره، تعدادی قطعات فلزی و صدها استخوان در نقطه‌ای دورافتاده در صحرای شمالی آفریقا، اعلام كرده‌اند كه گره از ماجرای مرگبار ثبت شده در نوشته‌های هرودوت را گشوده‌اند.


آنجلو كاستیگلیونی، سرپرست گروه باستان‌شناس ایتالیایی معتقد است برخلاف فرضیه‌های پیشین، ارتش كمبوجیه راه كاروان رو همیشگی صحرا را برای عبور خود انتخاب نكرده، بلكه كمی به جنوب منحرف شده‌ بودند و برای همین باستان‌شناسان در 2 قرن گذشته نتوانسته‌اند نشانی از آنان بیابند.


كشف این نشانه‌های تازه، امیدی تازه در دل باستان‌شناسان و تاریخ نگاران دمیده است تا شاهد حل معمای بزرگ تاریخی دیگری باشند. ما هم منتظر می‌مانیم تا در آینده از سرنوشت هم‌میهنانی كه 2500 سال پیش از این جان‌باخته‌اند. آگاهی یابیم.

در حالی که شاهد پیشنهاد‌های تأسفباری مبنی بر حذف تاریخ نیاکانمان و سلسله‌های پادشاهی ایران زمین از کتاب‌های تاریخی هستیم، گروهی از پژوهشگران بین‌المللی، با یکی از بزرگترین کشفیات تاریخی خود، سند دیگری بر حقانیت تاریخی و واقعیت هژمونی قدرت تمدن باستانی ایران بزرگ بر سرزمین‌های وسیعی از جهان قدیم صحه گذاردند.

41672_996.jpg

به گزارش خبرنگار «تابناک» و به نقل از سایت «ام.اس.ان.بی.سی»، در این اکتشاف، در کنار بقایای اجساد سربازان تنومند، حجم بزرگی از تجهیزات نظامی از جمله سلاح‌های برنزی، دستبند‌های نقره‌ای، گوشواره‌ها به همراه صدها استخوان در یک منطقه عظیم بیابانی در منطقه صحرایی دور افتاده غرب مصر کشف شده که بر پایه استنادات تاریخی، بقایای سربازان ایرانی کامبیز دوم، پادشاه هخامنشی ایران باستان ـ که اعراب نام او را به کمبوجیه تغییر داده‌اند ـ است. این سربازان در 525 سال پیش از میلاد مسیح بر اثر گرفتار شدن در یک توفان شن، زنده در زیر لایه‌های شن صحرا مدفون شده بودند.

41653_823.jpg

در این باره، «داریو دل بوفالو»، عضو تحقیقات دانشگاه «لچه» ایتالیا به کانل دیسکاوری آمریکا گفته است: نخستین نشانه برای این موضوع را می‌توان در یادداشت‌های تاریخدان یونانی آقای هرودت دید.

این کشف، یکی از معماهای تاریخی را که توسط هرودوت مورخ یونانی گزارش شده حل کرده است. هرودوت ـ 484-425 پیش از میلاد ـ در کتاب تاریخ خود آورده است، کامبیز، فرزند کوروش، پنجاه هزار سرباز را از منطقه «تبس» به «سیوا» فرستاد تا با طرفداران ـ بت‌پرست ـ معبد آمون در مصر که یکی از ساتراپ‌ها یا استان‌های ایران به شمار می‌رفت ـ که سر به شورش برداشته بودند ـ مقابله کند.

kambises-4.jpg
kambises-3.jpg

این سربازان پس از هفت روز راهپیمایی در بیابان به منطقه‌ای می‌رسند که هم‌اکنون با نام «الخرقه» شناخته می‌شود و پس از آن بود که سربازان ایرانی ناپدید شدند و هیچ کس اثری از آنها نیافت.

هرودوت در تاریخ خود به باد‌های شدیدی اشاره می‌کند که همزمان با حضور ایرانیان از سمت جنوب وزیدن گرفت و گردباد‌ها و توفان‌های شن عظیم حاصل از آن سربازان ایرانی را در بر گرفت.

این گزارش می‌افزاید: داستان گم شدن ارتش کامبیز ـ کمبوجیه ـ در یادها ناپدید شد و هیچ ردپایی از سربازن ایرانی به دست نیامد تا اغلب دانشگاهیان آن را داستانی خیالی بپندارند.

kambises-5.jpg

اما اکنون دو دانشمند باستان‌شناس ایتالیایی ادعا می‌کنند که شواهد برجسته‌ای یافته‌اند که ارتش ایران در توفان شن‌ها دفن شده است. دو برادر ایتالیایی به نام‌‌ها «آنجلو» و «الفردو» کستیگلیونی که به خاطر کشف مشهور خود در بیست سال پیش در شهر تاریخی مصر، «شهر طلا»، معروفیت جهانی پیدا کرده بودند، ادعای جدیدی را مطرح کرده‌اند.

فیلم باستان‌شناسی که در فستیوال «روورتو» نشان داده شده، بیانگر تحقیق سه ساله و همچنین پنج سال اعزام هیأت باستان‌شناسی به این منطقه است. آنها در سال 1996 شروع به این فعالیت کردند که البته آنها آهن‌آلاتی را در نزدیکی «سیوا» پیدا کردند و در حالی که آنها روی منطقه کار می‌کردند، اجساد و استخوان‌های انسان‌های را در یک گودال یافتند که آنها این گودال را یک پناهگاه طبیعی در نظر گرفتند؛ آن یک صخره به طول 114.8 فوت و 5.9 فوت عرض و 9.8 فوت عمق یافتند. از این پناهگاه‌های طبیعی زیاد در صحرا یافت می‌شود، اما این یکی در آن منطقه تنها پناهگاه بوده است و اندازه آن برای پناه بردن و در امان ماندن از توفان شن مناسب است؛ اما
فلزیاب‌های یک باستان شناس مصری، تعدادی خنجر برنزی و چندین کمان پیدا کرد.

kambises-7.jpg
kambises-6.jpg

هرچند آنها ابزارآلات کمی پیدا کردند، این ابزارآلات بسیار مهم بودند، چراکه آنها ابزار آلات ابتدای هخامنشیان بوده و عصر آنها به زمان کامبیز ـ کمبوجیه ـ برمی‌گردد که در یک منطقه نزدیک سیوا در زیر ماسه‌ها به دست آمده‌اند.

41650_348.jpg

همچنین حدود یک‌چهارم مایل دورتر از پناهگاه تیم باستان‌شناسی نیز یک بازوبند نقره‌ای پیدا شده و همچنین گوش‌آویز و چندین حلقه که شبیه تکه‌های گردنبند بودند. تجزیه و تحلیل گوشوارها ـ البته بنا بر عکس‌های به دست آمده ـ نشان می‌دهد که آنها مطمئنا به دوران هخامنشیان تعلق داشته‌اند. حلقه‌های کروی که از نقره ساخته شده‌اند و یک آویز کوچک از نقره که در پنج قرن پیش از میلاد مسیح در ترکیه به دست آمده است، مشابه همین آویز است. آنها همچنین گورهای دست جمعی با هزاران استخوان سفید پیدا کرده‌اند و می‌گویند که بقایای لشکر کامبیز ـ کمبوجیه ـ نیز باید در این منطقه باشد.

41677_741.jpg
41676_736.jpg

با این اوصاف جا دارد که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به همراه باستان شناسان ایرانی با تحقیقات و همکاری تنگاتنگ با دانشگاه «لچه» بتوانند به نحو احسن از این کشفیات جدید برای بها گذاشتن به فرهنگ و تاریخ کشور، کارهای لازم را برای همکاری دانشگاهی و فرستادن باستان شناسان ایرانی به کشور مصر انجام دهند.

41635_534.jpg

نقشه قلمرو ايران در دوره هخامنشيان ـ 500 سال پيش از ميلاد​

اما در پايان، لازم به یادآوری است که چند پيامد بي‌اطلاعي عمدي و سهوي عامه مردم ايران و بسياري از دست‌اندر کاران فرهنگي کشور نسبت به فرهنگ، تاريخ و تمدن کهن ايران زمين را که سبب شده حتي مسئولان متولي حفظ ميراث فرهنگي از پاسداشت ميراث گرانبار نياکانمان غافل بمانند، برشماريم:

1- از وجود خانه و زادگاه نظامي گنجوي در روستاي «تا» در تفرش، حتي بسياري از مسئولان ميراث فرهنگي و مردم منطقه آگاهی ندارند. اين گونه است که مسئولاني که در هفته گذشته، قول بازسازی آثار تاريخي دولت باکو در گنجه و دیگر نقاط آن سامان را (که مدعي هستند نظامي گنجوي شاعر ملي آنها و نه ايرانيان است!) به آنان داده‌اند، خانه نظامي در ايران را به عنوان يک اثر ارزشمند تاريخي که به ويرانه‌اي تبديل شده، به حال خود رها کرده‌اند...

2- فراموش نکرده‌ايم که کوتاه زماني پس از کشف لوح سنگي حکاکي شده در جزيره خارک که به عنوان سندي تاريخي از نام خليج فارس و حاکميت تاريخي ايرانيان بر اين منطقه به شمار می‌رفت، دست‌هاي ناپاک ضد ايراني شبانه با پتک و تيشه به جان اين ميراث ارزشمند و سند تاريخي افتادند و آن را نابود کردند...

3- ايرانيان ميهن دوست فراموش نکرده‌اند که مسئولان ميراث فرهنگي با تأکيد بر اين که چون اشيای تاريخي ارزشمندي در غارهاي تاريخي تنگه بلاغي نزديک پاسارگاد پيدا نکرده‌اند(!) پس اين غارهاي هخامنشي (به زعم آنان) ارزشي نداشته و اين گونه بود که مجوز ايجاد سد سيوند صادر شد که علاوه بر زير آب بردن و نابود کردن غارهاي تاريخي تنگه بلاغي با آبگیری کامل سد ، در دراز مدت سبب آسیب تدريجي به پاسارگاد، مقبره کوروش، هم خواهد شد.

4- بنا بر گزارش‌ها و عکس‌هاي ارسالي در هنگام بازسازی (!) مقبره کوروش در سال گذشته که با صدمه به اين بناي ارزشمند همراه بود، استخوان‌هاي کشف شده در سقف بنا ـ که به احتمال قوي بخش‌هايي از جسد کوروش بوده است ـ گفته می‌شود به وسيله مسئولان و کارگران مرمت کار در سطل زباله دور ريخته شده است!
منابع:
.: آینده | Ayandenews.com :.
سایت خبری تحلیلی تابناک | Tabnak.ir
همشهری آنلاین - Hamshahrionline
 

پیوست ها

  • 4.jpg
    4.jpg
    62.7 کیلوبایت · بازدیدها: 4
  • 5.jpg
    5.jpg
    79.5 کیلوبایت · بازدیدها: 4
  • 6.jpg
    6.jpg
    51.7 کیلوبایت · بازدیدها: 4
  • 9.jpg
    9.jpg
    77.5 کیلوبایت · بازدیدها: 4
  • 31.jpg
    31.jpg
    59.8 کیلوبایت · بازدیدها: 4
بالا