♘امیرحسین♞
♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
عبور از گوشه
در مرحله آموزش يورتمه، هرجا كه مربي صلاح بداند ميتواند عبور از گوشه را به صورت فني آموزش بدهد. تا اين جا نوسواركار، عبور از گوشه را به اختيار انجام داده است، ولي حالا بايد به او آموخت كه همچنان كه از خط مستقيم حصار پيش ميآيد، در حدود سه متر مانده به گوشه مانژ، اسب را با استفاده بيشتر از دستجلو داخل و اندك تكيه به دستجلو خارج ، به قوسي بكشاند كه زاويه محوطه (خط حصار) را ببرد و اين كار را تا سه متر از گوشه انجام ميدهد. در اين تمرين پاي داخل فعال، و پاي خارج نگهدارنده و مانع خروج اسب از قوس است. در حقيقت فشار هر دو ساق وجود دارد، ولي داخل بيشتر و خارج بسيار كمتراست. حركت بايد چنان انجام گيرد، كه : اولاً اسب به اختيار خود حركت نكند و در اختيار سواركار باشد، يعني از نقطهاي كه او ميخواهد كار را شروع كند. ثانياً در طول قوس، بدن اسب در امتداد قوس نگه داشته شده و بلافاصله بعد از گذر از سه متر، به حالت مستقيم درآيد، عبور از گوشه، روي هر دو دست چپ و راست بايد به همين صورت انجام گيرد. بهتر است ابتدا با روش يورتمه بيركاب، سپس با ركاب انجام پذيرد. گذاشتن يك تير، به طوري كه زاويه را نصف كند ، نبايد در نشست سواركار يا قوس بدن اسب ، اختلالي فراهم آورد.
نيم توقف
به منظور اصلاح مجدد توازن، هم چنين متوجه و هوشيار ساختن اسب و آماده كردن آن براي حركت بعدي انجام ميگيرد. با نشستن بيشتر در عمق زين، فشار بيشتر ساقها و فشردن دستجلوها، عمل نيم توقف انجام ميپذيرد. بايد به نوسواركار آموخت كه پيش از ورود به گوشه، به اسب نيم توقف داده سپس از گوشه عبور كند. به اين ترتيب سواركار تا اين مرحله عملاً و بدون توضيح لازم و زياد، سوار شدن و پياده شدن از اسب، حركت با روش قدم، حركت با روش يورتمه عبور از گوشه و نيم توقف را آموخته است.
منبع : كتاب اسب
در مرحله آموزش يورتمه، هرجا كه مربي صلاح بداند ميتواند عبور از گوشه را به صورت فني آموزش بدهد. تا اين جا نوسواركار، عبور از گوشه را به اختيار انجام داده است، ولي حالا بايد به او آموخت كه همچنان كه از خط مستقيم حصار پيش ميآيد، در حدود سه متر مانده به گوشه مانژ، اسب را با استفاده بيشتر از دستجلو داخل و اندك تكيه به دستجلو خارج ، به قوسي بكشاند كه زاويه محوطه (خط حصار) را ببرد و اين كار را تا سه متر از گوشه انجام ميدهد. در اين تمرين پاي داخل فعال، و پاي خارج نگهدارنده و مانع خروج اسب از قوس است. در حقيقت فشار هر دو ساق وجود دارد، ولي داخل بيشتر و خارج بسيار كمتراست. حركت بايد چنان انجام گيرد، كه : اولاً اسب به اختيار خود حركت نكند و در اختيار سواركار باشد، يعني از نقطهاي كه او ميخواهد كار را شروع كند. ثانياً در طول قوس، بدن اسب در امتداد قوس نگه داشته شده و بلافاصله بعد از گذر از سه متر، به حالت مستقيم درآيد، عبور از گوشه، روي هر دو دست چپ و راست بايد به همين صورت انجام گيرد. بهتر است ابتدا با روش يورتمه بيركاب، سپس با ركاب انجام پذيرد. گذاشتن يك تير، به طوري كه زاويه را نصف كند ، نبايد در نشست سواركار يا قوس بدن اسب ، اختلالي فراهم آورد.
نيم توقف
به منظور اصلاح مجدد توازن، هم چنين متوجه و هوشيار ساختن اسب و آماده كردن آن براي حركت بعدي انجام ميگيرد. با نشستن بيشتر در عمق زين، فشار بيشتر ساقها و فشردن دستجلوها، عمل نيم توقف انجام ميپذيرد. بايد به نوسواركار آموخت كه پيش از ورود به گوشه، به اسب نيم توقف داده سپس از گوشه عبور كند. به اين ترتيب سواركار تا اين مرحله عملاً و بدون توضيح لازم و زياد، سوار شدن و پياده شدن از اسب، حركت با روش قدم، حركت با روش يورتمه عبور از گوشه و نيم توقف را آموخته است.
منبع : كتاب اسب