با سلام خدمت دوست عزیزم اقای کریمی بیمه اش بیمه دانا بود یکی از بدترین بیمه گذاران ایران که جونشون در میاد پولی که حق مونه بدن این اسب خیلی نسبت به اسبهای دیگه حساس بود همیشه اونو جدا از اسبهای دیگه تو یه اسطبل دیگه میبستیم چون چند باربندشو پاره کرد بود وبا اسبای دیگه بد جوری همدیگر وپاره پوره کرده بودند برای همین اون شب با دو بند اونو بستیم بند اولو پاره کرده بود بنده دوم گره اش یه جوری بود ه که با هر کشیدنی بسشتر خفه شده در اصطلاح ما به بند اوفتاده