هولا...هولا

مرضیه

Member
"تیمور خان پا به زمین کوبید.
"من آدمش کردم... زنیکه تو خونه ی بابای گوربه گوریش نمی دونست اسب چندتا دست داره چند تا پا،حالا واسه من ..."
بعد با مشت به سینه اش کوبید."من آدمش کردم...من!"
وقتی همه جا سیاه شد،صدای کف زدن آدم ها توی گوشم بود.
اسب هایی را میدیدم که شیهه میکشیدند و چهارنعل می تاختند اما به خاک سم هایم نمی رسیدند..."


متنی که خوندید گزیده ای از داستان هولا هولا از مجموعه داستانی به همین نام نوشته ی ناتاشا امیری هست که پشت جلد کتاب چاپ شده.
]مساله ای که توجه من رو توی این کتاب جلب کرد،قبل از نوع نگارش و نحوه ی خاص روایت داستان ها، طرح روی جلد کتاب بود که خیلی خیلی مورد توجه من قرار گرفت و بسیار با محتوای داستان هولا هولا _که از نظر من یک سر و گردن از سایر داستان ها بالاتر هست_سازگاری داشت.
دوست داشتم اون رو به دوستان پیشنهاد بدم که بخونن. فکر کنم شما هم خوشتون بیاد.
 

مرضیه

Member
نويسنده : ناتاشا اميري
موضوع : داستان ايراني
تاريخ چاپ : ۱۳۸۷
نوع جلد :
شوميز
شماره شابك :
964-311-741-3
قيمت : ۲۸۰۰۰ ريال
(مجموعه داستان)



«هولا... هولا» 9 داستان کوتاه است که ناتاشا امیری آن را نوشته است. او از زبان کره اسبی این داستان را روایت می‌کند: «اسم مادرم «دلیله» بود. تیمورخان خیلی وقت‌ها مهمانانش را می‌آورد تا مادرم را تماشا کنند. ولی آن‌ها به من نگاه می‌کردند و با انگشت نشانم می‌دادند، پُشت نرده‌های سفید بودند که نزدیکشان شدم. یکی از گوش‌هایم را عقب بردم و دیگری را جلو آوردم. دست‌هایشان را گرفتند جلوی پوزه‌ام. بو می‌دادند، بوی عرق بدنشان که با پِهِن ما قاطی می‌شد. یک دفعه چهار نعل دور شدم. مادرم سُم به زمین کوبید که به آدم‌ها نزدیک نشوم. ولی من جفتک انداختم و باز نزدیکشان شدم. «ماسکوت»، «ویشتاسب روشنفکر»، «مادربزرگ گفت: می ارزید؟»، «بعد از صد سال مردی»، «هولا... هولا»، «موش کور»، «و دیگر بین ما نیستی»، «هفت کلام آخر اردشیر» و «سنبل الطیب» نام داستان‌های این مجموعه هستند. پیش از این از ناتاشا امیری کتاب‌های بامن به جهنم بیا و عشق روی چاکراي دوم منتشر شده که کتاب عشق روی چاکرای دوم برنده جایزه ادبی اصفهان در سال 87 شده است.
 

پیوست ها

  • 1000000072.jpg
    1000000072.jpg
    92.8 کیلوبایت · بازدیدها: 21
  • 1000000072.jpg
    1000000072.jpg
    92.8 کیلوبایت · بازدیدها: 21
بالا