ناشناس
Active member
واقعی
روزی خرگوش پرسيد: " واقعی چيه؟ واقعی يعنی چيزهايی داشته باشی که توی آدم ويزی صدا کنه؟ با يه دسته ی فلزي؟"
اسب لاغرمردنی گفت:" واقعی ربطی به اين نداره که تو چطوری ساخته شده باشی. اين چيزيه که برات اتفاق می افته. وقتی بچه ای مدت خيلی زيادی تو رو دوست داشت، نه اينکه فقط با تو بازی کنه، بلکه واقعآ تو رو دوست داشت، آنوقت تو واقعی می شوی."
خرگوش پرسيد:" آدم دردش هم می آيد؟"
اسب لاغرمردنی که هميشه راستش را می گفت، جواب داد:"گاهی اوقات. اما وقتی واقعی هستي، اهميتی نمی دهی که ناراحتی بکشی."
خرگوش پرسيد: "يعنی يک باره توی يک چشم برهم زدن اتفاق می افتد؟ مثل اينکه آدم را کوک کرده باشند؟ يا ذره ذره؟"
اسب لاغرمردنی گفت:" اصلآ يکباره اتفاق نمی افتد. تا تو واقعی بشي، مدت زيادی وقت می گيره. برای همين هم هست که کسانی که راحت می شکنند، يا لبه های تيزی دارند و يا بايد به دقت از آنها نگهداری کرد، اغلب اين اتفاق براشون نمی افته. کلآ تا وقتی واقعی بشي، بيشتر موهات به خاطر عشق ريخته و چشمهات از حدقه در اومده و پيچ و مهره هات شل شده و زهوارشان در رفته. اما اين چيزها اصلآ اهميتی نداره، چون همين که واقعی شدی نمی توانی زشت باشي، مگر از چشم کسانی که حالی شون نيست... به محض اينکه واقعی شدي، دوباره نمی توانی غيرواقعی بشی. اين برای هميشه می ماند!"
خرگوش مخملی ـ مارجری ويليامز
روزی خرگوش پرسيد: " واقعی چيه؟ واقعی يعنی چيزهايی داشته باشی که توی آدم ويزی صدا کنه؟ با يه دسته ی فلزي؟"
اسب لاغرمردنی گفت:" واقعی ربطی به اين نداره که تو چطوری ساخته شده باشی. اين چيزيه که برات اتفاق می افته. وقتی بچه ای مدت خيلی زيادی تو رو دوست داشت، نه اينکه فقط با تو بازی کنه، بلکه واقعآ تو رو دوست داشت، آنوقت تو واقعی می شوی."
خرگوش پرسيد:" آدم دردش هم می آيد؟"
اسب لاغرمردنی که هميشه راستش را می گفت، جواب داد:"گاهی اوقات. اما وقتی واقعی هستي، اهميتی نمی دهی که ناراحتی بکشی."
خرگوش پرسيد: "يعنی يک باره توی يک چشم برهم زدن اتفاق می افتد؟ مثل اينکه آدم را کوک کرده باشند؟ يا ذره ذره؟"
اسب لاغرمردنی گفت:" اصلآ يکباره اتفاق نمی افتد. تا تو واقعی بشي، مدت زيادی وقت می گيره. برای همين هم هست که کسانی که راحت می شکنند، يا لبه های تيزی دارند و يا بايد به دقت از آنها نگهداری کرد، اغلب اين اتفاق براشون نمی افته. کلآ تا وقتی واقعی بشي، بيشتر موهات به خاطر عشق ريخته و چشمهات از حدقه در اومده و پيچ و مهره هات شل شده و زهوارشان در رفته. اما اين چيزها اصلآ اهميتی نداره، چون همين که واقعی شدی نمی توانی زشت باشي، مگر از چشم کسانی که حالی شون نيست... به محض اينکه واقعی شدي، دوباره نمی توانی غيرواقعی بشی. اين برای هميشه می ماند!"
خرگوش مخملی ـ مارجری ويليامز