فکر کنم یک چشماشم روشن بود .باید از پدرم بپرسم ولی خودش بود ولی مادیان عالی بودو حوری را خیلی دوست داشتم هنوز در اصطبل خانم برم جایی که خانم ابن ممتازه و انسیاتور و مبارک که تازه آورده بود ونیله مگسی بود و گازم گرفت.جای حوری و فرخ لقا و قدم خیر و کابله را یادم میاد چون همیشه پدرم روی این...