جناب محسن چكشي
ارشك ان سالها در باشگاه جهاد قلدرترين اسب باشگاه بود
انصافا بيرون باكس هر وقت اراده كرد باشگاه را بهم ريخت و هيچكس جلو دارش نبود
با ابخوري شاخ دا و هويزه هم اين هنر نمائي هارا در يك چشم بهم زدن سازمان مي داد
بخصوص اگر پاي يك ماديان هم وسط بود
زهره چشم را از همه نريان هاي اسم و رسم دار باشگاه و بزرگتر از خودش گرفته بود
كركري وكل كل هاش با 2تا نريان دوخون( انگلو تركمن ) غول و قدر و گردن كردن كلفت باشگاه بنام
صحرا كره تكاور ..و
پيشرو كره كولاك كه تا گروه يگ كورس هم رفته بود مثل زدني بود
اعجوبه بودن اين
صحرا.... يك نيله غول بالاي 165 كه گروه4و3 كورس گنبد را هم زده بود را بايد از مربي باتجربه اش دوست بسيار عزيزم
استاد محسن علي پور پرسيد ...كه ضمنا
جناب علي پور مربي ارشك هم بودند
اين صحرا زير سواري داخل مانژ در هواي باز يا مانژ سرپوشيده بالاي 1000مترزمستان يا
تا بستان فرقي نمي كرد با سواري مثل
اقا محسن علي پور كه هيچوقت
زمين خوردنشون را نديديم مثل نقل ونبات سردست و جفتك و بعضي وقت ها از شدت حرث كاپريول ميزد و هيچ وقت هم سربراه نشدكه نشد ...
تا يك روز دائي كاظم تو باشك باشگاه افتابي شدند و قال قضيه را با اخته كردن صحرا كندند و..ابها از اسياب افتاد.......
گفتن همه اين قصه ها واسه اين بود كه وافعا ارشك يك اسب ويژه بود در باشگاه
و بلحاظ زيبا ئي ... بيو متري و فنوتايپ و استعداد ياد گيري در پرش و پتانسيل ورزشي مورد توجه احترام و ستايش همه مالكان ومربي ها بود..................