mahsima
Member
فکر می کنم اوایل شهریور یا اواخر مرداد سال 85 بود
یه روز رفتم باشگاه و دیدم اصلا باشگاه بوی غم میده همه پکر بودن اوضاع عجیبی بود پرسیدم چی شده که فهمیدم سر ظهر کارگرای مزرعهءپشت باشگاه آتیش روشن کردن چای دم کنن آتیش گرفته بوده به زیر پهنا و رسیده به انبار یونجه انبار آتیش گرفته بود خلاصه تو اون آتیش سوزی دو تامادیون که مادر و کره بودن مردن یه نریان به شدت سوخت اما زنده موند وکل یونجه ها سوخت و باشگاه خسارت دید در کل خاطرهء تلخی بود که هیچ وقت یادم نمیره
یه روز رفتم باشگاه و دیدم اصلا باشگاه بوی غم میده همه پکر بودن اوضاع عجیبی بود پرسیدم چی شده که فهمیدم سر ظهر کارگرای مزرعهءپشت باشگاه آتیش روشن کردن چای دم کنن آتیش گرفته بوده به زیر پهنا و رسیده به انبار یونجه انبار آتیش گرفته بود خلاصه تو اون آتیش سوزی دو تامادیون که مادر و کره بودن مردن یه نریان به شدت سوخت اما زنده موند وکل یونجه ها سوخت و باشگاه خسارت دید در کل خاطرهء تلخی بود که هیچ وقت یادم نمیره