خون خالص اسب اصیل خوزستان در معرض نابودیست!

دوستان کسي اينجا مخالفتي کرده که اينقدر عصباني هستيد؟!؟!؟! :eek:
شايد هم در مسابقه که همديگه را ديده ايد اتفاقي افتاده؟!
ما هم روز جمعه در مهماني دوره ايمون با بچه هاي اسبواره يه همچين بحثي پيش اومد که چون مي دونستم نتيجه اي نداره زود جمعش کردم!
دوستان قبلا" هم گفتم عرب ايراني (+ساير نژادهاي خالص ايران) نه تنها سرمايه هاي اين مملکت بلکه يک ميراث جهاني هستند. ژني که اين اسب ها دارند خصوصياتي را به آنها طي هزاره هاي متمادي داده که نجات بخش آينده اصلاح نژاد اسب دنيا هستند و بايد حفظ بشند.
در شرايط کنوني شايد اين موضوع خنده دار يا دور از ذهن باشه ولي آينده اين را مشخص خواهد کرد.
حالا وظيفه اينه که اين حفظ بشه. يکي توليد مي کنه، يکي خريد و فروشش را مي کنه، يکي از رو عشقش نگه مي داره، يکي هم کار فرهنگيش را مي کنه و يکي هم چندتا کار را با هم انجام مي ده.
قرار نيست بحث و جنگ بشه که!
نه شما مي تونيد اون کسي را که عاشق کره هاي مبارکه متقاعد کنيد عرب ايراني بد سر نگه داره نه اونها مي تونن مبارک و ايجن و لجند و وصف و ... را به شما تحميل کنند. هممون هم وقتي مثلا" کره مبارک خوب مي بينيم تحسينش مي کنيم و دوست داريم. من هم وقتي سمنگان را مي بينيم خوب لذت مي برم چون زيباست. يا کره هاش را وقتي مي بينم واقعا" زيبا هستند. اما اين دليلي نمي شه از اون چيزي که بهش اعتقاد دارم بگذرم. زيبايي يک چيز نسبي است ولي کارآيي و قدرت آن چيزي است که در عمل و ميدان مسابقه مشخص ميشه.
هر کسي که يک مقدار ژنتيک بدونه براش مثل روز روشنه که خلوص در کار اصلاح نژاد به عنوان پايه کار بسيار مهمه و توليد هتروزيگوس هايي که فراتر از هر دو پايه باشند صرفا با وجود آنها امکان پذيره و هر وقت که تضعيف بشن باز به پايه هاي مادري و پدري نياز.
به نظر من انرژي خودمون را صرف تقويت همين تعدادي که خالص نگه مي دارن بايد کرد و تلاش براي اضافه شدن افراد جديد به اين جمع. اگر صنعت اسب را قبول داريم بايد بدونيم که در اين صنعت توليدکنندگان و مصرف کنندگان با سلايق مختلفي وجود دارند و همه حق دارند آنچه که مي خواهند را انجام دهند. اين ما هستيم که بايد خود را قوي کنيم. چه از لحاظ فرهنگ سازي و ترويج فرهنگ توليد و نگهداري اسب ايراني و چه از لحاظ ايجاد بسترهاي مناسب و ترغيب کننده و ايجاد کننده انگيزه براي توليد کننده. انحصار در هيچ کاري درست نيست و مسير رشد و پيشرفت در رقابت مشخص ميشه.
حالا وقتي که رقابت نابرابره پس بايد تلاش بيشتري کرد. در اين حالت مطمئن باشيد نتيجه به دست آمده قدرتمند تر خواهد بود. اگر سيل واردات وجود داره و مثلا" 80% به اسب هاي وارداتي روي خوش نشان مي دهند اگر بتونيد 20% علاقه مند به نژادهاي داخلي را به خوبي تهييج و فعال کنيد مطمئن باشيد نتيجه بهتري خواهد داشت.
البته منتقد ورود اسب هاي ضعيف هم هستم اما در مجموع واردات را عرض کردم.
به هر حال اين تلاش ها را بايد هم دل و هم صدا ادامه داد.
از همه دوستان ممنونم
 

مرضیه

Member
دوست عزیز عصبانیتی در کار نیست...اصلا نمیتوان عصبانی بود، از دست چه؟یا که ؟اینجا شخص در کار نیست که یقه اش را بگیری و خشمت را بر سرش آوار کنی !!! من فقط دل شکسته ام! دلم شکست وقتی دوستی رو دیدم که در نظر اول میشد فهمید تا چه حد عاشق و دلسوز اسب اصیل هست اما خسته ! اونقدر خسته که حوصله ی بحث رو هم نداشت و من دقیقا حسش رو فهمیدم .منی که تازه در این راه قدم گذاشتم حس اون کسی رو که تمام عمرش رو توی این کار گذرونده درک کردم و غصه خوردم، غمی به اندازه ی غم تمام اسبدارای خوزستان ، تمام اسبداران ایران، به اندازه ی غم تمام اسبدارای با تعصبی که میدونم اونها هم خسته اند... خیلی خسته ...خیلی خیلی خسته... :'(
 

مرضیه

Member
هیچ میدونید اینجا چه اتفاقی می افته؟ اینجا توی اهواز صورت مسئله داره بطور کامل پاک میشه...! :(
 

Dr_Ghaffari

Active member
سلام اسب ايراني ! نمي دانم تا به حال خوزستان رفته ايد يا نه ! پيشنهاد مي كنم برويد و به اسبهاي اصيل در وطن خويش غريب سري بزنيد ... براي من كه اسب ايراني نيستم دردآور بود ... كاش با فرياد كاري از پيش مي بردم كه تا قيام قيامت فرياد مي كشيدم! الان نه صحبت من از اسب ايراني است نه از اسب مصري نه اسب قطري؛ فقط و فقط اسب است و اسب است و اسب ... به خوزستان خيلي اميدوار بودم خيلي ! اما به قول حافظ:
"شرممان باد ز پشمينه آلوده خويش گر بدين فضل و هنر نام كرامات بريم"
مشابه كار شما را كه جمع كردن نام نهاديدش من نيز كردم و مي كنم و خواهم كرد ! شما گفتيد 80% من مي گويم 99% بروند و هر كاري خواستند بكنند اما به آن 1% ظلم نشود بهتر بگويم ظلم نكنند...
اما در خصوص همين خونهايي كه هست و شناخته شده است امسال نه 2-3 سال ديگر به بن بست مي خوريم در اين يك حرف خودم هيچ شك ندارم و شايد 2-3 سال ديگر همين سرمايه ها هم در دست نمانده باشد ... اسب ايراني ديگر مالك ماديان با نبات و نقل به ديدن مالك نريان نمي رود ... ديگر ماديانها نمي زايند ...ديگر ماديانها مادر نشده مي ميرند ... اين حال و روز امروز اسب عشاير ايران است در ميان آنها حرفي از هزينه هاي چند صد هزار توماني كشش نيست اما ماديانها آبستن نمي شوند !
 

مرضیه

Member
سلام اسب ايراني ! نمي دانم تا به حال خوزستان رفته ايد يا نه ! پيشنهاد مي كنم برويد و به اسبهاي اصيل در وطن خويش غريب سري بزنيد ... براي من كه اسب ايراني نيستم دردآور بود ... كاش با فرياد كاري از پيش مي بردم كه تا قيام قيامت فرياد مي كشيدم! الان نه صحبت من از اسب ايراني است نه از اسب مصري نه اسب قطري؛ فقط و فقط اسب است و اسب است و اسب ... به خوزستان خيلي اميدوار بودم خيلي ! اما به قول حافظ:"شرممان باد ز پشمينه آلوده خويش گر بدين فضل و هنر نام كرامات بريم"
ولی من توصیه میکنم اگر ممکن است نیایید و اگر می ایید یک طرفه به قاضی نروید، دکتر به این سادگی نمی شود محکوم کرد و گذشت!!! شما نمی توانید خوزستان را با اصفهان یا شیراز یا هر شهر دیگری مقایسه کنید که قیاس مع الفارق کرده اید، اشتباه نکنید جبهه گیری نکرده و نمیکنم و نیز منکر شیوههای غلط نگهداری و ... هم نیستم ولی ما مردمانی هستیم که بر طلای سیاه نشسته و از آن فقط سیاهی اش نصیبمان شده!!! و فریادها کشیده ایم که هیچ کس نشنیده است!!!!!!! نمی خواهم بحث را به سیاست و ... بکشانم که انتها ندارد ولی ایکاش این را نمیگفتید!!!! شما روزی از اسفندش را گذراندید ولی دست کم باید سالی با ما بگذرانید تا حرف مرا بفهمید!!!!!!!ای کاش نمی گفتید و یا ایکاش من مثل همان روز زبان به دهان میگرفتم و خاموش....!!!!!!!!
 
دکتر جان گيج تر شدم!!!
تاکنون خوزستان نرفته ام اما مانند بسياري ديگر نقاط ايران اطلاعاتي از آن دارم. اگر اين همه تو سر و مغزم مي زنم پس حتما" نديده بسياري چيزها را ديده ام! اگر خوزستان را نديده ام، گنبدکاووس را که داعيه منشاء اسب ترکمن دارد، ديده ام که اکنون پايتخت اسب تاروبرد است و چز چندي ترکمن نه چندان خالص در آن يافت نمي شود. اگر اسبداران خوزستان را نديده ام، اسبداران خراسان شمالي را ديده ام که با چه عشقي يادگارهاي پدران خويش را که مدد عدم توسعه منطقه تا چند سال قبل هنوز خالص باقي مانده بودند توليد مي کنند اما افسوس که آنها هم اسب امروز خود را با ورود خون هاي غير ، آلوده مي سازند.
اما دکتر جان از ياد نبريم که وجود همين عاشقان است که مي تواند سرمايه اصلي حرکت باشد. آن اسبدار عزيز راز و جرگلان که خانواده اش تحت پوشش کميته امداد است اما اسب توليد مي کند و معيشتش از راه توليد اسب ترکمن مي گذرد بسيار ارزشمند است. آن اسبدار خوزستاني که در دماي بالاي 50 درجه اهواز و شهرهاي ديگر آن و رطوبت و کلا" هواي منجصر به فرد آنجا با همه عشقش اسب عرب توليد و نگهداري مي کند، آن ارزشمند است که با عشق هر کاري ممکن مي شود.
اين سرمايه ها آن چيزي هستند که مرا وادار مي کنند بيرق حرکت نجات اسب ايراني را زمين مانده ندانم و در پي سازماندهي حرکت هاي مفيد در اين راه باشم.
دکتر عزيز مشکلي که فرموده ايد واقعيتي تلخ است و همين امروز هم با آن مواجه هستيم. اما وظيفه کساني چون ما چيست؟ پس به چه کار آييم اگر حرکت ها را جهت ندهيم؟
چگونه آن روز که تعداد محدودي کاسپين از ايران صادر شد برنامه ريزان آن سوي آب کاري کردند که تعداد کنوني آنها چندين برابر تعداد آنها در زادگاهشان شود؟! (حتي با احتساب اسب هاي قاچاق شده احتمالي)، پس ما هم تلاشي در راه گسترش اسب خود انجام دهيم.
مگر ساير نژادهاي ما در خانه غريب نيستند؟ تقصير گردن خيلي از توليدکنندگان نيست که مسير حرکت را ديگران اينگونه طراحي کرده اند. پس ما هم اگر مي خواهيم موفق باشيم بايد مسير حرکت را به نفع اسب ايراني تغيير دهيم.
 
مرضيه خانم کاستي ها و مشکلات استان بر کسي پوشيده نيست و قبلا" هم اين مساله و اهميت توجه به اسبداران عاشق در خوزستان را گفته ام. در همه جا مشکلات وجود دارد. شما مي دانيد در خراسان شمالي که طي فصل خاصي کره ها و ماديان ها را در کوه آزاد مي کنند و بعد در سن مورد نياز آنها را دوباره مي گيرند چند راس کره طعمه گرگ هاي کوه و جنگل مي شود؟
فائق آمدن بر مشکلات مهمه و خستگي آفت راهه که در ره منزل ليلي که خطرهاست در آن، شرط اول قدم آن است که مجنون باشي، و عاشق خستگي نداره و دلزده نمي شه.
با قدرت بايد پيش رفت و توجه داشت که استعدادهاي جديد را هم پيدا کرد و تشويق نمود تا در آينده مسير ناقص ما را تکميل نمايند.
شما هم اگر واقعا" مي خواهي در اين راه قدم بذاري، مواظب دلت باش که نشکنه که با دل شکسته نمي شه عاشقانه و بدون خستگي براي اسب عرب ايراني و ... کار کرد ;). گر همسفر خضر شدي مرد سفر باش!
 

مرضیه

Member
باید ببخشید اگر تلخ میگویم و تلخ مینویسم...
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنا گفتیم و همین باشد
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند در دایره ی قسمت اوضاع چنین باشد.... و این یک حقیقت هست که نمی توان نادیده گرفت!!
من از دلزدگی یا دلسردی خودم صحبت نکردم، که اگر هم چنین بود تاثیر چندانی در اوضاع موجود نداشت....آنچه در حال حاضر بیش از پیش نیاز به چاره اندیشی دارد ، بی مهری مسئولین نسبت به اسب و احوالات آن است .باید دید چگونه میتوان این آقایان با اسب بیگانه را مشتاق یا حداقل کنجکاو به مسائل اسب کرد، چرا که این بی مهری ها بخصوص در اهواز فاجعه ای عظیم در پی خواهد داشت ( هر چند که اوضاع کنونی هم کم از فاجعه نیست !!) در این راستا اگر دوستان پیشنهادی دارند ممنون میشوم اگر مطرح کنند.
راه دیگر هم جذب سرمایه گذاران علاقه مند یا علاقه مند کردن سرمایه داران غیر مسئول به اسب است ، در این راستا هم اگر پیشنهادی هست مطرح کنید...خوشحال خواهم شد نظراتتان را بشنوم...
 

Dr_Ghaffari

Active member
به رفيقان سلام باد سلام به عزيزان درود باد درود
مرضيه خانم ؛ اسب ايراني ؛ سهراب خان ؛ سمير عزيز ؛ امير حسين جان ؛ دادار عزيز و نغمه عزيز هيچ گاه از هيچ كدامتان نخواهم رنجيد ! تلخ بگوييد يا ترش فرقي نمي كند ! اگر جواب نمي دادم ؛ نبودم !
هيچ وقت تلاش مردم (مردان و بانوان سرزمينم) را ناديده نمي گيرم! من آنها را مي ستايم از خوزستان تا خراسان و از آذربايجان تا بلوچستان كه همه ملك ايران سراي من است . حتي مردم دورترها را هم دوست دارم نه به خاطر باورهايشان! نه !باور من اين است . من نيز بسيار سختي كشيده ام بسيار سخت زندگي كرده ام . سختي هايي كه شايد كمتر شما با آن آشنا باشيد . . .
اگر صحبتي به ميان كشيدم ناديده گرفتن علاقه و عشق مردم خوزستان به اسب نيست ؛ زير پا نهادن تلاش و كوشش ايشان نيست ؛ دست و پاي هر كسي را كه با شرافت زندگي مي كند مي بوسم . چه برسد به آنهايي كه از شرافت اين سرزمين دفاع كرده اند و سالهاي جنگ را تاب آورده اند . كه به اين نكات و بي مهري مسولان و بازسازي و ... قبلا اشاره كرده ام .
در خوزستان اسب را غريب ديدم همانگونه كه خودم را در ميان دوستان خوبي چون سهراب و مرضيه و سمير و مهرداد و ... غريب نديدم .راستش با سهراب خان به يكي از كلوبهاي پانسيون اهواز سري زديم ! از حداقل امكانات اوليه محروم بود ؛ ساخته شده بود اما خراب ؛ كوچكترين استانداردها رعايت نشده بود ؛ واقعا نمي دانم چگونه وصف كنم واقعا نمي دانم و اصلا دلم نمي خواهد وصف كنم ! پيش از مسابقه نيز از اسبهاي شركت كننده بازديد كرديم شايد بيشتر از هر عاملي ندانم كاريها در خوزستان معزل شده است و نه در خوزستان كه در ايران اين چنين است ! صنعت اسب ايران چه در خوزستان و چه در ايران يك راهنما مي خواهد ! براي همين گفتم فدراسيون برود به جهنم به درك اسفل السافلين . يك كانوني كه به اسبداران مشاوره بدهد براي ساخت باشگاه براي خريد و فروش اسب براي كشش اسب براي مسابقات براي هر چيزي كه با اسب در ارتباط باشد . چرا بايد يك اسب در خوزستان پيش از كورس صد هزار تومان نعل روي دستش باشد ولي اين نعل نعل كورس نباشد و اصلا چرا اصولي نعل بندي نشده باشد ! چرا يك كره براي خودش يك باكس جداگانه از مادر داشته باشد ولي آن باكس استاندارد نباشد ! انتظار من براي خوستان در صنعت اسب مدينه فاضله است و غير ممكن نيست (برداشتن يك فنس اضافه در باكس يك كره هزينه ندارد ولي مطمئن هستم هنوز سر جايش هست و من هنوز نگرانم مبادا به آن كره آسيب برساند ) پس ممكن است ! همين جا براي همه دوستان از اسب تا آدميزاد آرزوي سلامتي مي كنم و آرزو مي كنم سالي خوب و خوش داشته باشيد .
 

sohrab

Active member
...
به لوگوی انجمن تگاه کنید! می تونه نماد وضع حاضر اسب ایرانی باشه. زمین خورده، خسته ست . ولی اگر کمک کنیم می تونه دوباره روی پاش بایسته.
 
مرضیه گفت:
باید ببخشید اگر تلخ میگویم و تلخ مینویسم...
کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنا گفتیم و همین باشد
جام می و خون دل هر یک به کسی دادند در دایره ی قسمت اوضاع چنین باشد.... و این یک حقیقت هست که نمی توان نادیده گرفت!!
من از دلزدگی یا دلسردی خودم صحبت نکردم، که اگر هم چنین بود تاثیر چندانی در اوضاع موجود نداشت....آنچه در حال حاضر بیش از پیش نیاز به چاره اندیشی دارد ، بی مهری مسئولین نسبت به اسب و احوالات آن است .باید دید چگونه میتوان این آقایان با اسب بیگانه را مشتاق یا حداقل کنجکاو به مسائل اسب کرد، چرا که این بی مهری ها بخصوص در اهواز فاجعه ای عظیم در پی خواهد داشت ( هر چند که اوضاع کنونی هم کم از فاجعه نیست !!) در این راستا اگر دوستان پیشنهادی دارند ممنون میشوم اگر مطرح کنند.
راه دیگر هم جذب سرمایه گذاران علاقه مند یا علاقه مند کردن سرمایه داران غیر مسئول به اسب است ، در این راستا هم اگر پیشنهادی هست مطرح کنید...خوشحال خواهم شد نظراتتان را بشنوم...

الجمدلله که دلسرد نشده ايد اما قبلا" هم گفته ام، هيچ اميدي ب مسوولين نداشته باشيد و دل به کمک آنها نبنديد که فقط از دست دادن زمان است. مشکل به دست خود شما و من و دکتر و سهراب و سمير و ... حل خواهد شد هر چند به بهاي سنگين و زمان بيشتر. اگر کمکي از مسوولين هم رسيد که چه بهتر و قوتي بر حرکت خواهد بود اما اگر نرسيد ديگر در حرکت سکته ايجاد نمي گردد.
 

Dr_Ghaffari

Active member
دوست ندارم اين سايت بشود سايت ادبيات و شعر اما گاهي دلم مي خواهد چند بيتي از شعر هايم رادليل بياورم چون يك شاعر در شعرهايش دروغ نمي گويد ( آنهايي كه جفنگ به نام شعر به هم مي بافند را نمي گويم )
در يك غزل براي "حاج محمد شايگان خوري " گفته ام :
"باورم كن كه مرد مي ميرد مرد آري ز درد مي ميرد !
...
...
...
گر كه كاري ز دست مي آيد كردگار ار نكرد مي ميرد !
گر كه ابر سيه نگر ياني ! آ بي لا جورد مي ميرد !
...
اسب ايراني مي گويد وظيف كساني چون ما چيست؟ بايد جهت بدهيم بايد دفاع بكنيم بايد .... بايد به هر قيمتي شده نگذاريم سرمايه هاي مملكتمان لگدمال شود . فكر مي كنم بايد يك كانون رسمي يا يك انجمن صنفي رسمي تشكيل شود كه قدرت اجرايي داشته باشد و بتواند در مقابل مسولين سينه سپر كند و دفاع كند تعدادي حامي پيدا نمايد و يك مجله كاملا حمايتي با هدف اطلاع رساني به اسبداران بايد يك آمادگي گسترده پويا و پايا ايجاد شود . يك تب اصيل براي شروع خوب بود ولي اگر كنترل نشود همين تب اسب اصيل را از پاي در مي آورد. به قول مهستي : تب تند عشق تو باعث دلواپسيه ....
اين اسبداران اگر حمايت همه جانبه نشوند بعد از مدتي پس مي زنند و ديگر به هيچ تب و تابي بر نمي گردند . فكر مي كنم در ابتدا بايد يك انجمن ايجاد شود كه حقوقي و رسمي بتواند پيگير باشد ! اميدوارم نگوييد چنين انجمني هست كه اگر هم باشد مرده اسن چون كاري نكرده است !
 
Dr_Ghaffari گفت:
اسب ايراني مي گويد وظيف كساني چون ما چيست؟ بايد جهت بدهيم بايد دفاع بكنيم بايد .... بايد به هر قيمتي شده نگذاريم سرمايه هاي مملكتمان لگدمال شود . فكر مي كنم بايد يك كانون رسمي يا يك انجمن صنفي رسمي تشكيل شود كه قدرت اجرايي داشته باشد و بتواند در مقابل مسولين سينه سپر كند و دفاع كند تعدادي حامي پيدا نمايد و يك مجله كاملا حمايتي با هدف اطلاع رساني به اسبداران بايد يك آمادگي گسترده پويا و پايا ايجاد شود . يك تب اصيل براي شروع خوب بود ولي اگر كنترل نشود همين تب اسب اصيل را از پاي در مي آورد. به قول مهستي : تب تند عشق تو باعث دلواپسيه ....
اين اسبداران اگر حمايت همه جانبه نشوند بعد از مدتي پس مي زنند و ديگر به هيچ تب و تابي بر نمي گردند . فكر مي كنم در ابتدا بايد يك انجمن ايجاد شود كه حقوقي و رسمي بتواند پيگير باشد ! اميدوارم نگوييد چنين انجمني هست كه اگر هم باشد مرده اسن چون كاري نكرده است !

دکتر جان درسته بايد شخصيت حقوقي پيدا کرد تا بتوان قدرت گرفت. در اصفهان ما اين کار را با تعاوني شروع کرديم چون انجمن ها در دوران فعلي قدرت ندارند و اهميتي به آنها داده نمي شود ولي همون اهداف را در غالب تعاوني مي تونيم انجام بديم. از بعد از عيد هم عضوگيريمون شروع ميشه. اگر يک همچين تشکيلاتي در هر استاني تشکيل بشه مي شه اميدوار بود که بعدا" با اتحاد آنها يک اتحاديه سراسري شکل بگيره و خيلي سيستماتيک مسائل را دنبال کرد.
فقط هر تشکيلات اين جوري يه سري آدم فعال و پاکار مي خواد چون خيلي راه اندازي و فعال کردنش دشواره.
 
زنــــــــــگ خطر برای اسب عرب ايرانی

دوستان و علاقه مندان به اسب هاي اصيل عرب
در آغاز سال 87 و در زماني که يکي از آشوب ترين موقعيت هاي اسب عرب را با توجه به مساله تدوين کتاب و رد و تاييد شدن اسب هاي عرب در حال تجربه هستيم، بر خودم مي دانم که به عنوان يکي از عاشقان نژادهای ايراني اسب از کاسپين گرفته تا دره شوري و از ترکمن تا عرب و از سيستاني تا کرد، هشدار بزرگ و زنگ خطری را براي اسب عرب ايراني (يا به قول دوستان اسب اصيل خوزستان خالص ايراني) اعلام کنم.
به قطع يقين مي توانم ادعا کنم که در شرايطي هستيم که هنوز امکان نجات اين نژاد ارزشمند وجود دارد و با کمي تدبير مي توان به اين مهم دست يافت. اما از سوي ديگر زمان حاضر شايد آخرين فرصت هاي ما براي اين امر باشد و ديري نخواهد گذشت که اين فرصت از دست رود و روزي فرا رسد که جز افسوس کاري از دستمان بر نيايد.
آنچه که در اين روزها مشاهده کردم و نيز از شهرهاي ديگر خبر دارم، نشان مي دهد که تعدادي ماديان استثنايي عرب ايراني باقي مانده است که در سنين بالا به سر مي برند و متاسفانه با اسب هاي نسل وارداتي تلاقي داده مي شوند. اين ماديان هاي ارزشمند مي توانند يکي از دو شاه کليد اساسي حل مساله باشند.
اما بخش ديگر موضوع نياز به سيلمي هاي مناسب براي اين ماديان هاست که از لحاظ هم خوني فاصله بيشتري نسبت به سايرين داشته باشند. حل اين مساله هم به نظر من در خوزستان است. بايد بهترين سيلمي هاي خالص را که از لحاظ خط خوني با نسل هاي حداد، سمرقند، اژدر، انسياتور و ... فاصله دارند پيدا کرد و با اين ماديان ها تلاقي داد. ولو اينکه آن سيلمي ها در حد خيلي عالي هم نباشند و مثلا" سرهاي زيبايي نداشته باشند ولي چاره اي جز اين نيست. بايد حداقل در اين اخرين فرصت ها يک نسل ميان خانواده هاي هم خون فاصله انداخت تا در آينده به بن بستي بدتر از امروز گرفتار نشويم.
از همه علاقه مندان و مالکان اين اسب ها به جد مي خواهم که اين مساله را جدي بگيرند و چاره اي بينديشند. هر چند که مي دانم توليدات اين ماديان ها با کره هاي وارداتي براي مالکان آنها سود بيشتري در حال حاضر دارد اما بايد به فکر آينده اسب ايران بود. آيا مي توان مالکان اين ماديان ها را راضي کرد حداقل يک سال اسب خود را مطابق اين موضوع کشش دهند؟!
کار شناسايي اسب هاي خالص را انشاءالله از بعد از عيد آغاز کنيم و به سرعت انجام دهيم تا قدم اول برداشته شود.
هيچ علاقه اي ندارم که اين پيش بيني تلخ به واقعيت بدل شود و اميدوارم که همه دوستان صداي اين زنگ را در اذهان بلند نمايند شايد که ره به جايي بريم و کارواني به مقصد رسانيم، انشاءالله.
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
پاسخ : زنــــــــــگ خطر برای اسب عرب ايرانی

آیا خارج از ایران در کشورهای دیگر اسبهای عربی با مشخصات دقیقا شبیه اسبهای عرب ما وجود دارد؟
 

pooyan

Member
اگه واقعاً اينطوری که ميگيد باشه جای تاسف داره،متأسفانه کسی به فکر نيست کاش باز قرگوزلوها پيدا بشن
 

sohrab

Active member
پاسخ : زنــــــــــگ خطر برای اسب عرب ايرانی

امیرحسین قاسمی گفت:
آیا خارج از ایران در کشورهای دیگر اسبهای عربی با مشخصات دقیقا شبیه اسبهای عرب ما وجود دارد؟
توی منطقه، اسبهای عراق از بقیه شباهت بیشتری دارند به این خاطر که ارتباط زیادی با خوزستان ایران داشته و تحت عناوین خرید و فروش و فصل و هدیه و سرقت و ... اسبها رد و بدل می شده البته حد و مرز مشخصی نمی شه قائل شد مشخصات ظاهری هم یک چیز مطلقی نیست که بشه گفت دقیقا به هم شبیه هستند یا خیر (اسبهای عرب ایران هم خودشون مشخصات مختلفی دارند) این چیز ها از طریق آزمایشات ژنتیکی باید معلوم بشه.
 
سلا م
آقایان این کارها فایده ندارد باید جمع شویم واز بن درست کنیم و خودمان با واهو تماس بگیریم و کار را اصولی وبین المللی جلو برویم نه اینکه دو باره ردیها را جای دیگر وارد کنیم.
 
بالا