اتفاقا اولین وعمده ترین مانع بوجود امدن چنین تشکل هایی نداشتن یک تعریف جامع از این نژاد است که شامل تمام خصوصیات فنوتیپی وخاستگاه های ژنتیکی ان باشد .به عبارت بهتر چه اسبی را اسب کرد بنامیم.به نظرمن قبل ازهرکاروروشی برای حفظ واصلا ح ابتداباید تعریف کاربردی ازاین نژادبوجود آید.
علاقه یک یادومنطقه ازکشور بدون داشتن تعریف درستی ازاین اسب دلیل کافی برای حفظ وبقای این نژاد به عنوان نژادی مستقل وکاربردی درایران نمیباشد.
به نظر من ابتدا بایدتعریف درستی ازاین نژاد به عنوان اسبی موفق درراهپیمایی ویانوع خاصی ازنمایش ویا...... توسط علاقه مندان به این نژادصورت گیرد.وسپس به سوی حفظ ,خلوص واصلاح این نژاد درراستای بهبودبهره برداری گام برداشت.
در حال حاضر تنها تعریف مناسب درایران, استفاده از این اسب در نوع خاصی از سواری گشت بدلیل علاقه وگرایش علاقه مندان این نژاد به این نوع سواری است. وبه نظرم این دلیل و این تعدادعلاقه مند توجیه کافی جهت حفظ خلوص در این نژاد نمیباشد .همانطور که درگذشته وحال نیزبا همین تعریف ویژه به سمت اختلاط بانژاد عرب منحرف شد.
آینده اسب کرد نیز سرنوشتی مشابه سرنوشت اسب کاسپین را در ایران تصویرمی کند. حتی با این فرق که اسب کاسپین در تمام دنیا اسبی مناسب درتمامی فعالیت های سواری به حساب می آید وامروزه استفاده از کاسپین در باشگاههای سواری فراگیر است. ولی در ایران در مهد تولدکاسپین باید با کمک ذره بین به دنبال کاسپینی اصیل ومناسب بگردیم وباز هم در صورت یافتن این موجود زیباوکمیاب,هیچ استقبال کاربردی از آن وجود ندارد؟
حال شما بگو فکرمی کنی حفظ این نژاد در حال حاضر مهم تر است یاتعریف آن ؟
نوشته شما بیشتر به کاربردهای این نژاد اشاره دارد نه تعریف ان.
در حالیکه به نظر میاید یک جمعیت از اسبها فارغ از کاربردهای احتمالی ان(وتعداد علاقه مندان) بر اساس تفاوتهای فنوتیپی میتواند از سایرین متمایز بوده ودارای تعریف نژاد باشد ومتعاقبا دوستدارانی برای خود دست و پا بکند یا نکند !!