بررسی جام لرد بی شاه
نام جشنواره لرد بی شاه بوده چون مالک لرد اسپانسر مسابقه بوده است
این مسابقه در اصل برای کره های و نوه های مبارک بود و برای خالی نبودن عریضه قسمتی هم به خون خالصها اختصاص یافته بود.
بیش از نصف اسبهای شرکت کننده کره برفین بودند که در نتایج هم تا حدی معلوم است. البته با این تعداد کره از برفین انتظار مقامهای بیشتری میرفت. البته مقامهای برفین در گروه هایی بیشتر به چشم میخورد که اسب وارداتی دیگر در آن گروه نبوده است.
البته این نکته هم مورد بحث است که این مسابقه زیبایی بیشتر محلی بود تا کشوری چون نود درصد شرکت کنندگان از یزد و شهرهای نزدیک به یزد بوده اند و تعداد شرکت کنندگان از شهرهای دیگر حدود ده درصد کل شرکت کنندگان هم نمیشود.
از لحاظ مهمان نوازی برای بانوان شرکت کننده در مسابقه وضعیت بسیار بد بوده و سایبانی برای تماشا نبوده است.
یک قسکمت اساسی در برگزاری مسابقات زیبایی گوینده مسابقات است که سالهاست با این مشکل در کل مسابقات روبرو هستیم و گویندگان بیشتر نقش سرگرم کنندگی دارند تا راهبری میدان و ایجاد جاذبه در تماشاگران
نکته مثبت این دوره از مسابقات در فضای باز نسبت به سال قبل که در فضای سرپوشیده و تاریک برگزار شد بود.
بطور کل برگزاری هر چه بیشتر مسابقات زیبایی در بررسی کردن کیفیت تولیدات نقش اساسی خواهد داشت. ولی به مشکل دیگری برمیخوریم که داوران خارجی با دیدی که نسبت به عرب مصری دارند درباره اسبان ایرانی نظر میدهند و دقیقا هجوم به سمت تولید کره های مبارکی(نه صرفا زیبایی) از زمانی آغاز شد که داوران درجه چند خارجی پایشان به مسابقات ایران باز شد و تب تولید قهرمان زیبایی دنیا بین هموطنان افتاد و کشش مادیانهای خالص با مبارک یا خارجیهای دیگر برای تولید اسبهایی با سر های زیباتر آغاز شد که نتیجه تمام هزینه ها و زمانهای از دست رفته در یک پروسه 10 ساله بازهم رسیدن به جایگاهی قابل قبول حتی بین کشورهای خلیج فارس هم نشده و جالب اینجاست که تفکر تولیدات زیباتر با همخونیهایی بین کره های مبارک ادامه می یابد تا سرهای زیباتر ایجاد شود جدای از توجه به دیگر پیامدهای همخونی.
توهم آمیز بنظر میرسید که ما بتوانیم با تولید از اسبی که 30 سال پیش هم در سطح دنیا نبوده با اختلاط با مادیانهای خام خودمان که تا قبل از آن بدون برنامه تولید شده بودند قهرمان دنیا تولید کنیم. و تمام هزینه ها هدر رفته است اگر منصف باشیم. برای روشن شدن موضوع در شماره بعد به نتایج ورزشی اسبانی که از ایران به آلمان و اتریش صادر شده اند میپردازیم تا درخشش آنها دز درساژ و استقامت و کورس را ببینیم.
از دیگر برکات حضور داوران خارجی نیز ورود تعدادی اسب خارجی بلافاصله بعد از خروجشان از کشور است که در بین آنها اسبهای مریض و دارای مشکلات ژنتیکی هم دیده میشود که با سالی 70 کشش نتایج خود را تا ابد بر روی اسب ایرانی که سالهاست از ورود خونهای بی ارزش خارجی در امان بوده میگذارد به بهایی ناچیز.
البته بارقه های امید در زمینه تولید با کیفیت در زمینه خالص ایرانی و مصری در چند سال گذشته با افزایش اطلاعات تولید کنندگان و علاقمندان به اسب اصیل دیده میشود کماکان که تولیدات از وارداتیها که در سالهای اخیر رشد فزاینده ای داشته نتوانسته در رتبه ای خوبی در مقابل هزینه های کشش و کیفیت در حد اسب عرب شو داشته باشد. چون از نریانهای درجه چند برای ارتقای کیفیت استفاده شده که تولیدات نیز چنگی به دل نمیزند و بین خیلی عظیم تولیدات آمار کره های قابل بحث کم است. و آنطور که انتظار میرفته تا بتواند سر و بدن به را به سمت تیپ مصری تغییر شکل بدهد موفق نبوده است. ولی تولید کنندگان به هر حال امیدوار به تولید هستند و این دور ادامه دارد, چ.م بحث اسب در ایران اقتصادی نیست و به آن به چشم یک فعالیت اقتصادی دیده نمیشود و صرف سرگرمی و علاقه این قائله را به پیش میبرد. ولی اگر دید اقتصادی و کیفیت وجود داشت مطمئنا باید بهترین را در هر خطی تولید کرد تا بتوان به فروش و هزینه کردن از محل آن امیدوار بود. موضوع کیفیت البته تا حدودی در بین تولید کنندگان بصورت شخصی پیگیری میشود و بعلت نداشتن یک مرکز تاثیر گذار در راهبری این حرکت هرزگاهی تولیداتی دیده میشود که نسبت به نسل کیفیت بهتری داشته اند که بازهم در این گذر نقش تبلیغات در شناسایی تولیدات برتر خودنمایی میکند که البته سودجویان بسیار قوی تر عمل کرده اند و نریانهای خود را معرفی نمود اند و از محل کشش های سال اول توانسته اند سود اصلی ناشی از فعالیت اقتصادی خود را بدست آورند.