فتانه گفت:
دوستان عزیز این شعر رو دوباره به درخواست دکتر غفاری گذاشتم
زن - دريا - اسب
سه گانه عشق
مغرور و سركش
رام نشدني
زيبا و پر وسوسه
خيال بر انگيز و مواج...
فتانه ی عزیز
شعرتون بسیار زیباست و قرار دادنش در این تاپیک پیشنهاد خوبی بود.
استفاده از اسامی خاصی که هر کدوم خود نمادی از یک اسطوره ی ملی است،رخت حماسی بر تن شعر شما پوشانده .اسامی نظیر سیاوش،آرش،سیمین دخت،ایراندخت ،شبدیز و...این اسامی با روح ما با تاریخ و فرهنگ ما با تمدن کهن ما ارتباط داره و حس غرور ملی رو در انسان زنده میکنه،خواه خواننده ی شعر زن یاشد یا مرد،ایراندخت باشد یا ایران پور...!من حماسه ی لطیفی رو زیر پوست شعر شما حس کردم که در وجود هر بانوی این مرزو بوم وجود داره، بانوانی با روحی به وسعت و ژرفای دریا و غرور و نجابتی مثال زدنی...و چه ترکیب هماهنگی: "زن،دریا،اسب " نیاز به واژه ی دیگری برای بیان صفات نخواهد بود!
پاراگراف سوم شعر شما که اشاره داره به حمله ی مغول به ایران ناخوداگاه من رو به یاد شعری انداخت که در دوران تحصیل میخوندیم و از مقاومت پسر محمد خوارزمشاه "جلالدین"روایت میکرد...
جایی که شاه در برابر حمله ی بی رحمانه ی چنگیز ،چاره ای جز فدا کردن زن و فرزند خود نمی بینه و خودش به امید یافتن نیروی کمکی با اسبش به دل امواج رود سند میزنه...!اجازه بدید از زبان خود دکتر مهدی حمیدی بشنویم که چه تاثیر گذار سرودند:
شبی آمد که می باید فدا کرد
به راه مملکت فرزند و زن را
به پیش دشمنان استاد و جنگید
رهاند از بند اهریمن جهان را
پس آنگه کودکان را یک به یک خواند
نگاهی خشم آگین در هوا کرد
به آب دیده اول دادشان غسل
سپس در دامن دریا رها کرد
بگیر ای موج سنگین کف آلود
ز هم واکن دهان خشم وا کن
بخور ای اژدهای زندگی خوار
دوا کن درد بی درمان دوا کن...
"با سيال ذهن پر از خواب
زن - دريا - اسب
وا مانده - خسته - بي موج
با كدام گيسو ؟
با كدام آبي؟
با كدام يال؟
فرياد - درد - بي اوج
زن - دريا – اسب"
زنان چون کودکان در آب دیدند
چو موی خویشتن در تاب رفتند
از آن درد گران بی گفته ی شاه
چو ما هی در دهان آب رفتند...
و مرگ نهنگ ها...که تصویر خودکشی دسته جمعی نهنگ ها باز من رو به یادآوری همین رویداد هدایت کرد و بسیار است از این دست حماسه ها و داستان ها که نام بانوی ایرانی رو در عرصه ی تاریخ برجسته میسازد.
و استفاده از ترکیب هایی زیبا در جای خود باعث میشه که تا پایان روند شعر به همان منوال_ زیبا و با صلابت _باقی بماند.ترکیب هایی نظیر "الهه گان مهر"،"مهر بانو"،"رخش های بی سوار"،"رسیده های بی صدف" و ...
و شعر از نظر من دقیقا جایی که باید و با جمله ای کامل(از لحاظ جایگاه و مفهوم) به پایان میرسد، کاملا هنرمندانه!
باز هم ممنونم فتانه جان.من بعنوان یک دختر ایرانی از خوندن شعرتون احساس غرور کردم ولذت بردم.
ضمنا پیش دستی من رو در نقد شعر ببخشید!
قابل توجه صاحب امتیازان عزیز!
اگر من به حد نصاب امتیازدهی رسیده بودم این پست رو بی امتیاز نمیگذاشتم!!!پس بی زحمت یه نفر بجای من زحمتش رو بکشه لطفا.