( فاجعه حراج اسبهاي اصيل عرب باشگاه سازمان اب و برق خوزستان )
متاسفانه سازمان اب و برق خوزستان كه تصمیم به فروش اسبهای خود از طریق مزایده گرفته بود . این کار را عملی نمود .
باشگاه سوارکاری سازمان اب و برق خوزستان 9 سال پیش توسط مدیر عامل سازمان اب و برق مهندس شمسایی که فردی علاقمند و فعال بود و خدمات بسزایی به استان نمود و نیز تلاش و خدمات مدیرورزش دوست و مؤمن و متعهد و اصیل و انقلابی امور ورزش سازمانجناب سردار مجدم که اصالت فرهنگی خود را با نور ایمان به سیره ائمه اطهار نسبت به تولید و پرورش اسب اصیل تلفیق کرده بود ، با خرید 8 راس اسب تاسیس شد و کم کم به صورت مرکز اسبدوانی و جامعه اسبدار استان گردید و همچون قطب مهمی در استان می درخشید . این مجموعه توانست در این مدت با تولید ، تعداد اسبهای خود را به 34 راس افزایش دهد که در میان انها مادیانهای کم یابی نیز یافت می شد و همچنین صدها سوارکار از مدرسه سوارکاری این باشگاه وارد جامعه سوارکاری شدند . ولی با عرض تاسف بسیار با تغییر مدیریتها تصمیم به فروش اسبها و تعطیلی باشگاه گرفته شد و باز هم متاسفانه کوشش و تلاش علاقمندان و دست اندرکاران و پرسنل باشگاه بی نتیجه ماند مبنی بر اینکه دستور تعطیلی از وزارت نیرو و از تهران می باشد .
بالاخره اسبها به فروش رسیدند و یک یک از باشگاه رفتند و فقط اشک خداحافظی پرسنل باشگاه با سری افکنده انها را بدرقه نمود .
فدراسیون سوارکاری تا کی باید در خواب ناز خود به سر برد و از همه این مسائل بی اطلاع باشد چه رسد به اینکه حرکت مثبتی نماید ؟ ؟ اداره تربیت بدنی استان تا کی باید بر خلاف همه رشته ها سوارکاری را فراموش کرده باشد ؟
دوستان من اینقدر دلم خونه که دیگه نمی تونم بنویسم و گرنه حرف زیاد دارم
متاسفانه سازمان اب و برق خوزستان كه تصمیم به فروش اسبهای خود از طریق مزایده گرفته بود . این کار را عملی نمود .
باشگاه سوارکاری سازمان اب و برق خوزستان 9 سال پیش توسط مدیر عامل سازمان اب و برق مهندس شمسایی که فردی علاقمند و فعال بود و خدمات بسزایی به استان نمود و نیز تلاش و خدمات مدیرورزش دوست و مؤمن و متعهد و اصیل و انقلابی امور ورزش سازمانجناب سردار مجدم که اصالت فرهنگی خود را با نور ایمان به سیره ائمه اطهار نسبت به تولید و پرورش اسب اصیل تلفیق کرده بود ، با خرید 8 راس اسب تاسیس شد و کم کم به صورت مرکز اسبدوانی و جامعه اسبدار استان گردید و همچون قطب مهمی در استان می درخشید . این مجموعه توانست در این مدت با تولید ، تعداد اسبهای خود را به 34 راس افزایش دهد که در میان انها مادیانهای کم یابی نیز یافت می شد و همچنین صدها سوارکار از مدرسه سوارکاری این باشگاه وارد جامعه سوارکاری شدند . ولی با عرض تاسف بسیار با تغییر مدیریتها تصمیم به فروش اسبها و تعطیلی باشگاه گرفته شد و باز هم متاسفانه کوشش و تلاش علاقمندان و دست اندرکاران و پرسنل باشگاه بی نتیجه ماند مبنی بر اینکه دستور تعطیلی از وزارت نیرو و از تهران می باشد .
بالاخره اسبها به فروش رسیدند و یک یک از باشگاه رفتند و فقط اشک خداحافظی پرسنل باشگاه با سری افکنده انها را بدرقه نمود .
فدراسیون سوارکاری تا کی باید در خواب ناز خود به سر برد و از همه این مسائل بی اطلاع باشد چه رسد به اینکه حرکت مثبتی نماید ؟ ؟ اداره تربیت بدنی استان تا کی باید بر خلاف همه رشته ها سوارکاری را فراموش کرده باشد ؟
دوستان من اینقدر دلم خونه که دیگه نمی تونم بنویسم و گرنه حرف زیاد دارم