لوئيز فيروز Louise Firouz

پاسخ : لوئيز فيروز

سلا م
خوب خانم فیروزم رفت آ یا اسب ترکمن و کاسپین هم دچار بلایی می شود که اسب عرب بعد از فو ت خانم قره گوزلو شده و آیا اگر خانم بودند الان وضعیت dna به این صورت بود که آخر معلوم نیست چه خبر و آیا کانون اسب اصیل به هم می خورد و فقط به عنوان یه اسم می ماند وقتی خانم زنده بودند تا حرفی میزدند همه بدون چون وچرا عمل می کردند وکانون فعال بود ولی حالا چه هر کس یه گوشه کشور یه گروه درست کرده و ریاست می کنه و کسی به فکر از بین رفتن زحمات آن مرحومه نیست وحتی به فکر این باقیمانده اسب اصیل. کانون اوایل جلسه داشت ولی مسخره بود چو ن همه دعوا می کردند کی رییس شه ولی خانم وزحماتش و اسب کجا بود نمیدانم و بعد هم همه می رفتند و هر جا یه گروه جمع کردند و ریاست کردند تا کی و یه سری افراد هم ادعای این را کردند که جای خانم نشسته اند ولی هیچ کس جای او را نمی گیره چون او و خانم فیروز عشق اسب اصیل بودند وتمام زندگیشان را روی آن گذاشتند فکر نمی کنم کسی جرات اینچنین کاری را داشته باشد الان از وضع فعلی مشخص حیف چه باید گفت وچه باید کرد که آدما به خود بیایند و دوباره جمع شوند مثل قبل.از خدا می خواهم که این بلا سر ترکمن و کاسپین نیاید ما همه عاشق ایران و اسب ایرانیم نگذاریم با دست خودمان نابودش کنیم و زحمات فیروزها و قره گوزلوها را با خود خواهی ورفتارهای بچگانه نابود کنیم ما همه ایرانی هستیم وهدفمان حفظ نام ایران و اسب ایران است پس با هم همدل شویم.خداوند این هر دو عزیز را بیامرزد.
 
پاسخ : لوئيز فيروز

Life is not a race.

Do take it slower

Hear the music

Before the song is over.

I can picture you riding the beaches,
salt spray flying in your hair,
horse and rider in perfect harmony,
a wonderful sight, a magical pair. ....

Tanha arezooee ke mitoonam dashte basham een ke raheshoon edame peyda kone o arezoohashoon ba raftaneshoon faramoosh nashe. ...
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
پاسخ : لوئيز فيروز

On behalf of the Norwegian Caspian Society, I can only echo the
sentiments already written and send our regrets to her family and
friends, and everyone else who loved her.

I only met her once (at the Conferance in 2004), but remember her as a
lovely, generous lady.

Teresa
Norwegian Caspian Society​
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
پاسخ : لوئيز فيروز

Just wanted to pass on my deepest sympathies to Louise's family and friends. I never got the opportunuity to meet her myself. I wish I had she certainly sounded an amazing lady. I do hope Brenda Dalton can get the book published soon. I am sure that it will be a book to be treasured and enjoyed my many people not just the Caspian world.

I am sure that Louise was met at the rainbow bridge by all the Caspians that had gone before her and she will now have the most wonderful herd to take care of in Heaven.

with warmest thoughts and regards Heidi Opdyke​
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
پاسخ : لوئيز فيروز مLouise Firouz

As members of the CBS spend this week exhibiting the Caspian at the Bath & West Annual Show, something some of us have done for 25 years, the passing of Louise has made us all realise that these weeks of pleasure would not have been possible without her commitment and perseverance through the most difficult times and circumstances.

The lasting legacy left by this remarkable lady is surely the unique pleasure she has given to an increasing number of people around the world. There must be few about whom this can be said.

Ron​
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
پاسخ : لوئيز فيروز

پيكر "لوئيز فيروز" كارشناس اسب آمريكايي تبار كه به بانوي اسب ايران شهرت داشت، در روستاي "قره تپه شيخ " از توابع شهرستان كلاله در شرق استان گلستان به خاك سپرده شد.
به گزارش سایت دانشجویان و دانش آموختگان ترکمن ایران و به نقل از ایرنا، آيين تشيع جنازه اين بانوي پرورش دهنده اسب عصر چهارشنبه بنابر وصيت متوفي در محل مجموعه پرورش اسب وي در روستاي فوق و بر اساس آداب و سنن اسلامي و با حضور صدها نفر از اهالي و مسوولان منطقه، كارشناسان و دست اندركاران صنعت اسب استان هاي مختلف كشور به خاك سپرده شد.

فرزند لوئيز فيروز درحاشيه خاكسپاري پيكر مادرش به ايرنا، گفت: باهدف تجليل از نيم قرن فعاليت مادرم در امر پرورش و تحقيقات اسب، قرار است در مجموعه پرورش اسب وي مركز تحقيقات اسب هاي ايراني همچنين موزه داير شود.

رييس هيات سواركاري استان خراسان شمالي نيز درحاشيه تشييع جنازه پيكر لوئيز فيروز به ايرنا گفت: فيروز به بانوي اسب ايران شهرت داست و بعنوان كارشناس خبره صنعت اسب از شهرت جهاني برخودار بود.

"عبدالجليل غيادي" افزود: خانم فيروز حدود 50 سال درصنعت اسب بومي ايران فعاليت داست و طي تحقيقات گسترده اي، اسب كاسپين (اسبچه خزر) را مجددا كشف و بنام خود ثبت كرد.

وي گفت: خانم فيروز بيش از چهاردهه در روستاي قره تپه شيخ كلاله مزرعه پرورش اسب داشت و بعنوان بنيانگذار و پيشكسوت محقق اسب هاي اصيل ايراني و همچنين پرورش اسب تركمن فعاليت داشت.

قرار است عصر امروز به ياد بود خانم فيروز جشنواره حراج اسب با شركت كارشناسان و اهالي پرورش دهنده اسب استان هاي مختلف كشور در روستاي قره تپه شيخ كلاله برگزار شود.

یک روز پس از مراسم خاکسپاری پیکر مرحوم خانم لوئیز فیروز در مزرعه شخصی شان، مراسم یادبود و بزرگداشت بانوی اسب ایران، لوئیز فیروز در روز پنج شنبه 9 خرداد برگزار شد.
خانم ندا تکه، مسئول ورک شاپهای شرکت تعاونی تولید و پرورش اسب اصیل ترکمن در ابتدای مراسم حراجی اسب اصیل ترکمن، در مورد مرحوم خانم لوئیز فیروز گفتند: این لطف خداوند بود که در دقایق و لحظات آخر زندگی ایشان همراه بانوی بزرگ اسب ایران باشم.
خانم تکه در ادامه از لذت بردن مرحوم لوئیز فیروز از زندگی در میان مردم ترکمن صحرا اشاره نمودند و افزودند: خانم لوئیز فیروز عاشق اسب ترکمن بود و تنها آرزو ایشان، معرفی و صادر نمودن اسب اصیل ترکمن به تمامی نقاط جهان بود و امیدواریم با همکاری هم، آرزو ایشان را جامه عمل بپوشانیم.

مسئول ورک شاپهای شرکت تعاونی تولید و پرورش اسب اصیل ترکمن در ادامه سخنان خود به برخی مشکلاتی که خانم فیروز در اواخر زندگی خود با ان مواجه بود اشاره نمودند و افزودند: برخی ناجوانمردان با سوء استفاده از سادگی و پاکی ایشان سعی در غضب زمین های مزرعه شخصی و اسب هایشان دارند که امیدواریم جلوی این نامردی ها گرفته و مزرعه و زحمت های ایشان محفوظ بماند.
در ادامه مراسم، حراج ويژه شرکت THBC مخصوص اسب هاي خالص ترکمن و کاسپين، با حضور علاقمندان اسب از سرتاسر ایران برگزار شد.
قابل ذکر است که برنامه ریزی این حراجی قبل از وفات خانم لوئیز فیروز انجام شده بود، که ایشان از برگزاری این حراجی در مزرعه شخصی شان بسیار خرسند و خوشحال بودند.

روحش شاد و یادش گرامی باد.
 

امید زمانی

Active member
در زمان قدیم که یخچال و دیگر وسایل برودتی نبود دامداران روغن حیوانی را در خیک (مشکی که از پوست گوساله وبز می سازند)ریخته وآنرا در چشمه یا کناره رودخانه قرار می داده اند.
روزی دو نفر از کنار برکه ای می گذشتند که یکی از آنها به خیال خود خیکی در آب می بیند و به آب می زند ولی وقتی به وسط برکه می رسد متوجه می شود که اون خرسه نه خیک،
دوستش که کنار آب ایستاده بوده فریاد می زنه خیک را ول کن داری غرق می شی
اون که حالا گیر خرس افتاده بوده میگه :بابا من خیک روغنو ول کردم خیک روغن منو ول نمی کنه
حالا این حکایت ما واسب ماست :که بیچاره اسب و اسبداران وتولیدکنندگان اسب و..... اصلا بیچاره خرسه و بیچاره اسبها با این دوستی خاله خرسه!!
در آخر از زبان یک اسب اصیل ترکمن:
ما ز زر گشتن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید!
 

babak mohammadi

New member
بانوی اسب ایران

درگذشت بانوی اسب ایران خانم لوئیز فیروز متاثرم کرد . متاسفانه همانقدر که ایشان در تربیت اسب موفق بودند در تربیت اطرافیانشان ناموفق بودند. بدینوسیله درگذشت ایشان را به طاغان اسب باوفایشان تسلیت می گویم .
 
پاسخ : لوئيز فيروز

alirezainejad گفت:
سلا م
خوب خانم فیروزم رفت آ یا اسب ترکمن و کاسپین هم دچار بلایی می شود که اسب عرب بعد از فو ت خانم قره گوزلو شده و آیا اگر خانم بودند الان وضعیت dna به این صورت بود که آخر معلوم نیست چه خبر و آیا کانون اسب اصیل به هم می خورد و فقط به عنوان یه اسم می ماند وقتی خانم زنده بودند تا حرفی میزدند همه بدون چون وچرا عمل می کردند وکانون فعال بود ولی حالا چه هر کس یه گوشه کشور یه گروه درست کرده و ریاست می کنه و کسی به فکر از بین رفتن زحمات آن مرحومه نیست وحتی به فکر این باقیمانده اسب اصیل. کانون اوایل جلسه داشت ولی مسخره بود چو ن همه دعوا می کردند کی رییس شه ولی خانم وزحماتش و اسب کجا بود نمیدانم و بعد هم همه می رفتند و هر جا یه گروه جمع کردند و ریاست کردند تا کی و یه سری افراد هم ادعای این را کردند که جای خانم نشسته اند ولی هیچ کس جای او را نمی گیره چون او و خانم فیروز عشق اسب اصیل بودند وتمام زندگیشان را روی آن گذاشتند فکر نمی کنم کسی جرات اینچنین کاری را داشته باشد الان از وضع فعلی مشخص حیف چه باید گفت وچه باید کرد که آدما به خود بیایند و دوباره جمع شوند مثل قبل.از خدا می خواهم که این بلا سر ترکمن و کاسپین نیاید ما همه عاشق ایران و اسب ایرانیم نگذاریم با دست خودمان نابودش کنیم و زحمات فیروزها و قره گوزلوها را با خود خواهی ورفتارهای بچگانه نابود کنیم ما همه ایرانی هستیم وهدفمان حفظ نام ایران و اسب ایران است پس با هم همدل شویم.خداوند این هر دو عزیز را بیامرزد.

آنچه که در مورد اسب ترکمن وجود دارد با عرب متفاوت است. اسب ترکمن هنوز در ابتدای راه است و کارهای ژنتيکي کافي روی آن صورت نگرفته است. تبارنامه ندارد و هنوز کارهای زیادی باید روی آن صورت گیرد.
ضمن آنکه ترکمن وابستگی زیادی به خانم فیروز نداشت و هرچند ایشان زحمات فراوانی برای توسعه آن کشيد اما این اسب وابسته به شخص نیست. اگر در اسب عرب پرورش دهندگان مری خانم را قبله آمال خود می دانستند و با رفتن او همه چیز را از دست رفته می دانستند در ترکمن اینگونه نیست و پرورش دهندگان آن خوب می دانند که اگر لوييز رفت راه او هست و آنچه که باید حفظ شود اسب ترکمن است.
در مورد کاسپين هم هرچند لوييز کاشف آن بود اما در سال های اخیر به دلیل عدم توجه سازمان های مربوط هیچ کار اساسی برای این نژاد ارزشمند نشد و حتی بسیاری از اسب های ایران رجیستر نشدند و همتی دیگر لازم دارد.
به هر حال لوييز با همه خدمات ارزنده اش رفت و آنچه که امروز اهمیت دارد ادامه راه او و اصلاح اشتباهاتی است که داشته است.
به امید بهبود وضعيت پرورش کاسپين و ترکمن.
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
اسب ايراني گفت:
alirezainejad گفت:
سلا م
خوب خانم فیروزم رفت آ یا اسب ترکمن و کاسپین هم دچار بلایی می شود که اسب عرب بعد از فو ت خانم قره گوزلو شده و آیا اگر خانم بودند الان وضعیت dna به این صورت بود که آخر معلوم نیست چه خبر و آیا کانون اسب اصیل به هم می خورد و فقط به عنوان یه اسم می ماند وقتی خانم زنده بودند تا حرفی میزدند همه بدون چون وچرا عمل می کردند وکانون فعال بود ولی حالا چه هر کس یه گوشه کشور یه گروه درست کرده و ریاست می کنه و کسی به فکر از بین رفتن زحمات آن مرحومه نیست وحتی به فکر این باقیمانده اسب اصیل. کانون اوایل جلسه داشت ولی مسخره بود چو ن همه دعوا می کردند کی رییس شه ولی خانم وزحماتش و اسب کجا بود نمیدانم و بعد هم همه می رفتند و هر جا یه گروه جمع کردند و ریاست کردند تا کی و یه سری افراد هم ادعای این را کردند که جای خانم نشسته اند ولی هیچ کس جای او را نمی گیره چون او و خانم فیروز عشق اسب اصیل بودند وتمام زندگیشان را روی آن گذاشتند فکر نمی کنم کسی جرات اینچنین کاری را داشته باشد الان از وضع فعلی مشخص حیف چه باید گفت وچه باید کرد که آدما به خود بیایند و دوباره جمع شوند مثل قبل.از خدا می خواهم که این بلا سر ترکمن و کاسپین نیاید ما همه عاشق ایران و اسب ایرانیم نگذاریم با دست خودمان نابودش کنیم و زحمات فیروزها و قره گوزلوها را با خود خواهی ورفتارهای بچگانه نابود کنیم ما همه ایرانی هستیم وهدفمان حفظ نام ایران و اسب ایران است پس با هم همدل شویم.خداوند این هر دو عزیز را بیامرزد.

آنچه که در مورد اسب ترکمن وجود دارد با عرب متفاوت است. اسب ترکمن هنوز در ابتدای راه است و کارهای ژنتيکي کافي روی آن صورت نگرفته است. تبارنامه ندارد و هنوز کارهای زیادی باید روی آن صورت گیرد.
ضمن آنکه ترکمن وابستگی زیادی به خانم فیروز نداشت و هرچند ایشان زحمات فراوانی برای توسعه آن کشيد اما این اسب وابسته به شخص نیست. اگر در اسب عرب پرورش دهندگان مری خانم را قبله آمال خود می دانستند و با رفتن او همه چیز را از دست رفته می دانستند در ترکمن اینگونه نیست و پرورش دهندگان آن خوب می دانند که اگر لوييز رفت راه او هست و آنچه که باید حفظ شود اسب ترکمن است.
در مورد کاسپين هم هرچند لوييز کاشف آن بود اما در سال های اخیر به دلیل عدم توجه سازمان های مربوط هیچ کار اساسی برای این نژاد ارزشمند نشد و حتی بسیاری از اسب های ایران رجیستر نشدند و همتی دیگر لازم دارد.
به هر حال لوييز با همه خدمات ارزنده اش رفت و آنچه که امروز اهمیت دارد ادامه راه او و اصلاح اشتباهاتی است که داشته است.
به امید بهبود وضعيت پرورش کاسپين و ترکمن.
درباره اشتباهات چند جا ذکر کردید, لطفا توضیحات بیشتری بدید, یک تاپیک جداگانه دارد
 
از آنجا که ما مرده پرست و قهرمان خواهيم اشتباهات باشه برای زمانی دیگر. اشتباهاتی که مسیر تولید ترکمن را در ایران کم منحرف نکرده و خلوص آن را خدشه دار کرده است. البته باز هم تکرار می کنم زحمات ایشان در صدر هر گفتاری است و خدماتش پوشاننده خطاهاست. تصحیح خطاها بر عهده ماست.
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
سلام
در این شماره مجله اسب تعدادی از تسلیتهای دوستان عزیز که برای مرگ خانم فیروز نوشته بودند چاپ شده,

باتشکر از جناب یوسف نیا
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
Memorial service for Louise at Broughton Hall

On Monday, the 28th July, a private memorial service was held for
Louise Firouz at the beautiful Broughton Hall, Skipton, courtesy of
the Tempest family.
Bridget Tempest rode with Louise in GTS and painted some of her
horses, also creating a lovely bronze head of one of Louise's Turkoman
stallions, Lachine.
Nineteen guests, most of whom knew Louise well, enjoyed a unique
service in the private Chapel, followed by sometimes emotional
reminiscences by several of those present, led by Bridget. Following
a piano recital of carefully selected pieces, we enjoyed a delicious
lunch, over which we were able to share our memories of Louise.
Justin Tate, former third secretary at Ashkabad, Turkmenistan and a
long distance rider; Anne Fitzpatrick, a former groom of Louise’s when
she ran Norouzabad, and her husband, Anthony, who also knew Louise
during her early days in Iran. James Greenwood, who rode around the
world and stayed with Louise in GTS was also present, along with Ruth
Staines, Barbara Smathers and Angela Leadbetter.
The Hall, set in 3000 acres of parkland was built in 1597 by the
Tempest family and it continues to be their private home which
provides it with a very special atmosphere. It is often used by
producers filming period productions.
Louise had visited Bridget's lovely home following the International
Conference in Rutland, then again when she next stayed with me two
years ago, and would have been very moved by the event.​
 

پیوست ها

  • Broughton_Hall.jpg
    Broughton_Hall.jpg
    91.1 کیلوبایت · بازدیدها: 6

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
Louise Firouz, 74, an American expatriate in Iran credited with saving the pony-sized Caspian horse from extinction and championing an ancestral link to the prized Arabian breed, died May 25 at a hospital near her home in northeastern Iran. She had lung and liver failure.

Mrs. Firouz spent part of her childhood on her family's farm in Great Falls, where she developed an interest in animal husbandry. After her 1957 marriage to an Iranian aristocrat, she became a horsewoman in her adopted country. She was looking for a suitable horse to saddle-train children when she pursued rumors of a breed of small horses in the north near the Caspian Sea.

When she traveled to the region, she observed the horse treated as a beast of burden and eaten in lean times. But she was amazed at its resemblance to small horses depicted on ancient Persian friezes and seals -- animals long thought extinct.

On that trip, she said, she watched the horse "trot serenely back into history."

The Caspian horse, which averages 9 to 13 hands in height, is as short as a pony but has the stride and jumping ability of a horse. It also has an Arabian horse's facial shape and finely proportioned legs.

Mrs. Firouz's efforts to preserve, promote and breed the horse led to genetic testing that won broad acceptance of an ancestral link to the modern Arabian horse. A definitive connection is impossible because of the limits of genetic testing, said Gus Cothran, who performed the tests for Mrs. Firouz in the early 1990s and is now a clinical professor at Texas A&M University's College of Veterinary Medicine and Biomedical Sciences.
Mrs. Firouz was also pivotal in finding people who had the resources to establish breeding populations outside Iran, including Prince Philip of the British royal family. Her work became urgent during the Islamic Revolution of the late 1970s and the Iran-Iraq War of the 1980s, when the Iranian government auctioned off most of the breed or used the animals to detect land mines.

Cothran said there are "viable populations" of Caspian horses in the United States, Great Britain and Australia -- all because of Mrs. Firouz's export of the breed in the early 1970s and, briefly, in the early 1990s.

The American Livestock Breeds Conservancy in Pittsboro, N.C., places the Caspian horse on its list of most-endangered animals, meaning there are fewer than 200 annual registrations of purebreds in the United States and an estimated global population of fewer than 2,000.

Louise Elizabeth Laylin was born Dec. 24, 1933, in Washington, where her father was an international lawyer. After her parents divorced, she spent summers on her father's farm in Great Falls, known as Hidden Springs, but mostly was raised in New Hampshire.

It was her intention to become a veterinarian, but she failed a required physics course and instead majored in classics and English literature at Cornell University in 1956.

During her junior year, she studied abroad at the American University of Beirut and met her future husband, Yale-trained civil engineer Narcy Firouz, during a side trip to Iran. He was descended from Iran's Qajar dynasty, which ruled before the Pahlavis overthrew it in 1921.
She and her husband raised horses in Shiraz, near the Persepolis ruins, and later near Tehran at Norouzabad, where they started an equestrian center for children.

She first spotted the Caspian horse in 1965 on a trip to the northern town of Amol and spent the next three years trying to buy as many as she could find -- at best count, about 50 along the entire southern coast of the Caspian Sea.

Mrs. Firouz took three of her horses, two mares and a stallion, on a tour of the United States and generated interest in the breed. She shipped nine Caspian stallions and 17 mares to Europe between 1971 and 1976, and they became the foundation for the breed's survival outside Iran, according to the American Livestock Breeds Conservancy.

During the next several years of political strife, which included the start of the Islamic Revolution and the Iran-Iraq War, the Firouzes lost the bulk of their possessions and were briefly jailed. Mrs. Firouz was said to have gone on a hunger strike to win release.

Afterward, she and her family retreated to a farm they had bought in Ghara Tappeh Sheikh, in the remote northeast, near Turkmenistan. She slowly commenced horse-breeding efforts, work that became financially difficult after her husband's death in 1994.

Despite hardships, she said she was content in Iran. The Bloomberg news service quoted her saying: "I love the freedom of not having fences. U.S. and Europe are too conformist, too confining."

For the past several years, she managed to keep one Caspian and 50 Akhal-Teke racehorses. She funded her stud farm by taking Western tourists on 10-day riding treks into the mountains near her home.
ad_icon

In December, she told an interviewer from Reuters news agency that she had defied a doctor's orders not to ride because of her age. "I'm not too old to ride," she said. "I'm too old to fall off."

Survivors include three children, Roshan Reddaway of Dublin, Ireland, Ateshe Larsson of Bois de Lessine, Belgium, and Caren Firouz of Tehran; a brother, David Laylin of Great Falls; a half-sister, Laura Nichols of Great Falls; and six grandchildren.​
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
Louise Firouz, who died on May 25 aged 74, is credited with rediscovering what she called the "Caspian" horse, thought to have been long extinct until she came across it in a remote corner of Iran in 1965; she believed the breed to have been the ancestor of the Arab.

Although American-born, Louise Firouz made Iran her home for the last 50 years of her life, electing to remain there even after the revolution of 1979 and during the difficult years of the war with Iraq. While she could occasionally be found at diplomatic parties in the capital, Teheran, she was happier at her home in the north-east of the country, surrounded by her dogs and horses.

She was born Louise Elizabeth Laylin on Christmas Eve 1933 in Washington DC, the daughter of a lawyer who had a farm at Great Falls, Virginia; it was there that Louise discovered her love of animals, although she was forced to abandon her dream of becoming a vet after failing her physics exam.

Instead she read Classics and English at Cornell University, as part of her course spending a year at the American University in Beirut. While in Lebanon she visited Iran, where she met Narcy Firouz, an Iranian aristocrat related to the Qajar dynasty who had trained as a civil engineer in the United States. They married in 1957 and went to live in Iran.

There Louise Firouz, an accomplished horsewoman, set up the Norouzabad Equestrian Centre, offering riding to children in Teheran. It was the difficulty of finding appropriate mounts for the smaller children that caused her to visit, in 1965, a remote area in the north of the country near the Caspian Sea, where, it was said, a small, narrow type of pony could be found.

This "pony" turned out to be what is now believed to be the forerunner of the Arab, and had been thought to have been extinct for more than a millenium.

A small, narrow animal, standing approximately 11.2 hands, it has the structure, gait and temperament of a horse rather than of a pony; although light-framed, it is nevertheless strong, elegant and fast, and capable of considerable agility. Louise Firouz became fascinated by the breed, which she called the Caspian. She traced its ancestry back to 3000 BC, and claimed to have identified it on the seal of Darius the Great in 500 BC.

She also gathered together enough of the animals to form a small herd; of these, seven mares and six stallions became the foundation for a breeding centre which she established at Norouzabad, near Teheran.

At first, Louise Firouz found outside support for her venture. In 1970 the Iranian Royal Horse Society (RHS) was formed under the patronage of the Crown Prince, Prince Reza Pahlavi, with the aim of preserving and improving Iran's native breeds.

In 1971 a mare and a stallion were presented to the Duke of Edinburgh, at whose suggestion Caspian stock was exported in small numbers to Britain, and later to Australia and New Zealand. Meanwhile, the Iranian RHS bought Louise Firouz's herd of 23 horses, but allowed it to be maintained at Norouzabad until 1974, when the society decided to take over responsibility for the herd.

By 1976 Louise Firouz had built up a new herd of 24 animals which she kept on the Turkmen steppes, some 10 hours' drive from her home. For a time she lived a semi-nomadic existence, shepherding her horses between grazing pastures.

The following spring, however, two of her best mares and a young foal were killed by wolves, and Louise Firouz arranged for a shipment of seven mares and a stallion to join the stock already at the Caspian Stud UK. The Iranian RHS was angered by the publicity which surrounded this event, and reacted by confiscating the rest of her herd. After the revolution, the horses were sold off, mostly for meat.

At this point the breed might well have disappeared had it not been for the dedication of a small band of owners in Britain, New Zealand and Australia, led by the Caspian Stud UK, who formed the British Caspian Trust and, later, with the help of Louise Firouz, the International Caspian Stud Book.

After the Islamic revolution of 1979, Narcy and Louise Firouz were arrested and detained. While he was to spend three months in prison, she was released after a fortnight when she went on hunger strike.

At the end of the eight-year conflict between Iran and Iraq, Louise Firouz was invited to visit a large building which housed more than 1,000 horses which had been used in the war effort.

Amongst these she found a few Caspian horses, which formed the basis of a new herd. She also established a Turkmen breeding herd on the steppes of north-east Iran.

In 1999, in order to fund her breeding programme, Louise Firouz began to use the Turkmen mares to take tourists on trekking parties in the mountains and forests. Her clients would travel for up to 10 days through country that is host to bears, wolves, Asian leopards and wild boar. Although in her seventies, Louise Firouz continued to escort the travellers until she injured her shoulder in a fall in 2007.

Attempts to export further Turkmen and Caspian stock in recent years, in order to strengthen the bloodlines, proved impossible, and she had grave concerns for the future of the Caspian breed outside Iran. But careful husbandry has increased the numbers outside Iran to more than 1,000 breeding animals.

Louise Firouz's husband died in 1994; she is survived by their son and two daughters.​
 

پیوست ها

  • louise.jpg
    louise.jpg
    51 کیلوبایت · بازدیدها: 11

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
Louise Firouz, who died on May 25 aged 74, is credited with rediscovering what she called the "Caspian" horse, thought to have been long extinct until she came across it in a remote corner of Iran in 1965; she believed the breed to have been the ancestor of the Arab.

Although American-born, Louise Firouz made Iran her home for the last 50 years of her life, electing to remain there even after the revolution of 1979 and during the difficult years of the war with Iraq. While she could occasionally be found at diplomatic parties in the capital, Teheran, she was happier at her home in the north-east of the country, surrounded by her dogs and horses.

She was born Louise Elizabeth Laylin on Christmas Eve 1933 in Washington DC, the daughter of a lawyer who had a farm at Great Falls, Virginia; it was there that Louise discovered her love of animals, although she was forced to abandon her dream of becoming a vet after failing her physics exam.

Instead she read Classics and English at Cornell University, as part of her course spending a year at the American University in Beirut. While in Lebanon she visited Iran, where she met Narcy Firouz, an Iranian aristocrat related to the Qajar dynasty who had trained as a civil engineer in the United States. They married in 1957 and went to live in Iran.

There Louise Firouz, an accomplished horsewoman, set up the Norouzabad Equestrian Centre, offering riding to children in Teheran. It was the difficulty of finding appropriate mounts for the smaller children that caused her to visit, in 1965, a remote area in the north of the country near the Caspian Sea, where, it was said, a small, narrow type of pony could be found.

This "pony" turned out to be what is now believed to be the forerunner of the Arab, and had been thought to have been extinct for more than a millenium.

A small, narrow animal, standing approximately 11.2 hands, it has the structure, gait and temperament of a horse rather than of a pony; although light-framed, it is nevertheless strong, elegant and fast, and capable of considerable agility. Louise Firouz became fascinated by the breed, which she called the Caspian. She traced its ancestry back to 3000 BC, and claimed to have identified it on the seal of Darius the Great in 500 BC.

She also gathered together enough of the animals to form a small herd; of these, seven mares and six stallions became the foundation for a breeding centre which she established at Norouzabad, near Teheran.

At first, Louise Firouz found outside support for her venture. In 1970 the Iranian Royal Horse Society (RHS) was formed under the patronage of the Crown Prince, Prince Reza Pahlavi, with the aim of preserving and improving Iran's native breeds.

In 1971 a mare and a stallion were presented to the Duke of Edinburgh, at whose suggestion Caspian stock was exported in small numbers to Britain, and later to Australia and New Zealand. Meanwhile, the Iranian RHS bought Louise Firouz's herd of 23 horses, but allowed it to be maintained at Norouzabad until 1974, when the society decided to take over responsibility for the herd.

By 1976 Louise Firouz had built up a new herd of 24 animals which she kept on the Turkmen steppes, some 10 hours' drive from her home. For a time she lived a semi-nomadic existence, shepherding her horses between grazing pastures.

The following spring, however, two of her best mares and a young foal were killed by wolves, and Louise Firouz arranged for a shipment of seven mares and a stallion to join the stock already at the Caspian Stud UK. The Iranian RHS was angered by the publicity which surrounded this event, and reacted by confiscating the rest of her herd. After the revolution, the horses were sold off, mostly for meat.

At this point the breed might well have disappeared had it not been for the dedication of a small band of owners in Britain, New Zealand and Australia, led by the Caspian Stud UK, who formed the British Caspian Trust and, later, with the help of Louise Firouz, the International Caspian Stud Book.

After the Islamic revolution of 1979, Narcy and Louise Firouz were arrested and detained. While he was to spend three months in prison, she was released after a fortnight when she went on hunger strike.

At the end of the eight-year conflict between Iran and Iraq, Louise Firouz was invited to visit a large building which housed more than 1,000 horses which had been used in the war effort.

Amongst these she found a few Caspian horses, which formed the basis of a new herd. She also established a Turkmen breeding herd on the steppes of north-east Iran.

In 1999, in order to fund her breeding programme, Louise Firouz began to use the Turkmen mares to take tourists on trekking parties in the mountains and forests. Her clients would travel for up to 10 days through country that is host to bears, wolves, Asian leopards and wild boar. Although in her seventies, Louise Firouz continued to escort the travellers until she injured her shoulder in a fall in 2007.

Attempts to export further Turkmen and Caspian stock in recent years, in order to strengthen the bloodlines, proved impossible, and she had grave concerns for the future of the Caspian breed outside Iran. But careful husbandry has increased the numbers outside Iran to more than 1,000 breeding animals.

Louise Firouz's husband died in 1994; she is survived by their son and two daughters.​
 

pasargad

Member
اسب های اصیل ایرانی ، عاشق امریکایی خود را از دست دادند

خانم لوييز فيروز در سن 74 سالگی در گذشت

19 خرداد 1387 ساعت 17:13

سرویس بین الملل فرارو:

روزنامه ی نیویورک تایمز امریکا ، از درگذشت خانم لوییز فیروز ، همسر یکی از نوادگان میرزا حسین فرمانفرما و پرورش دهنده ی اسب خزر ، خبر داده است.

گزارش را بخوانید:

لوييز فيروز آمريكايي و همسر يك ايراني كاشف نژاد منحصر به فرد اسبي در ايران كه تصور مي رفت نژاد آن منقرض گرديده، هفته گذشته در سن 74 سالگي در ايران درگذشت. اين اسب كه در منطقه درياي خزر كشف شد به اندازه يك كره اسب است و پيشگام اسب هاي جديد در مسابقات اسب سواري به شمار مي رود. خانم فيروز در شهر كوچكي در شمال ايران زندگي مي كرد و علت مرگ وي از كار افتادگي ريه و كبد اعلام شد.

الوين هارتلي ادواردز در دايره المعارف اسب در سال 1994 نوشت "كشف اسب خزر، كه از يك نژاد بسيار قديمي است، از اهميت علمي و تاريخي بسيار در مطالعات اسب شناسي برخوردار بود." تصور مي رفت نسل اسب خزر 1300 سال پيش منقرض شده است.

اسب خزر اسب كوجكي به اندازه 10 تا 12 دست (هر دست برابر با چهار اينچ) است و بنابراين به طور معمول قد آن از شانه ها تا زمين بيشتر از چهار پا نيست. خزر اسب كوچكي است ولي هيكل آن مثل يك كره اسب نمي باشد. اين اسب سه خصوصيت بارز دارد: استخوان آهيانه آن بزرگ است و در نتيجه داراي پيشاني برآمده مي باشد؛ داراي كتف پهن مي باشد؛ و دو دندان اضافي در آرواره بالا دارد.

آزمايش سلول هاي بنيادين اسب خزر در دهه 1990 توسط گاس كوتاران در دانشگاه كنتاكي نشان داد كه نژاد اين اسب مستقيما به نژاد اسب هاي مصر باستان و ايران باستان مرتبط است و نشان مي دهد كه اين اسب از اجداد اسب هاي عربي و ديگر اسب هايي به حساب مي آيد كه در طبقه بندي خون گرم قرار دارد كه نشان دهنده طبيعت گرم آن است.

فرانسي استال، يك نسل شناس و يكي از صاحبان مزرعه اسب هاي خزر در كنتاكي مي گويد "اسب هاي خون گرم نوعا اسب هاي سواري و اصيل هستند. اسب هاي عربي همانند اسب هاي خزر داراي صورت فرو رفته هستند به طوري كه اگر از پهلو به آنها نگاه كنيد، صورت آنها داراي انحناي فرو رفته است."

خانم فيروز در سال 1965 پس از كشف اولين اسب خزر، 30 رأس ديگر را در طول سه ماه جستجو در كوه هاي البرز واقع در جنوب درياي خزر پيدا كرد. وي پس از شنيدن در باره اسب هاي كوچك به كوه هاي البرز رفت به اميد آن كه با چند رأس از آنها براي مركز اسب سواري نوروزآباد كه يك فرهنگستان اسب سواري در تهران و متعلق به وي بود، باز گردد.

خانم استال مي گويد "اسب هاي عربي خيلي بلند هستند. او به دنبال اسب هايي بود كه براي سواري بچه ها مناسب تر باشند."

خانم فيروز در سفر اول خود سه اسب خزر پيدا كرد. در سفر بعد، او هفت اسب ماده و شش اسب نر با خود باز گرداند و بدين ترتيب پرورش اسب را آغاز كرد و اين خبر در ميان طبقه اشراف ايران در آن زمان صدا كرد. در سال 1971 فيليپ همسر ملكه انگلستان با شاه ملاقات كرد و دو اسب خزر به رسم هديه دريافت داشت. فيليپ كه مجذوب اسب خزر شده بود از فرهنگستان خانم فيروز بازديد به عمل آورد و او را ترغيب كرد برخي از آن اسب هاي نادر را به خارج صادر كند.

خانم فيروز ظرف هشت سال بعد 29 اسب خزر را صادر كرد و بدين ترتيب تكثير نسل اين اسب اصيل ايراني آغاز شد. بر طبق آمار مؤسسه آمريكايي "حفاظت از نسل احشام" در حال حاضر حدود 2000 اسب خزر در سراسر جهان وجود دارد.

خانم استال گفت خانم لوييز فيروز اولين كسي بود كه تحقيق در مورد اين اسب را آغاز كرد و دريافت كه آنها از نسل اسب هاي باستاني هستند. با وجودي كه هنوز يك گونه از حيوانات در معرض خطر نابودي به حساب مي آيند ولي بر اثر تلاش هاي وي در حال تبديل شدن به گنجينه اي در سراسر جهان مي باشند."

لوييز در سال 1993 در يك خانواده آمريكايي در ويرجينيا به دنيا آمد و از كودكي به اسب سواري علاقه داشت. پدر او يك وكيل بود و براي دولت وقت در ايران كار مي كرد. در سال 1956 لوييز به دانشگاه آمريكايي بيروت رفت. يك ديپلمات ايراني او را براي ديدار از تهران دعوت كرد . در آنجا بود كه با نارسي فيروز كه يك اشراف زاده ايراني بود آشنا شد و يك سال بعد و پس از فارغ التحصيلي در رشته پرورش جيوانات با وي ازدواج كرد.

خانم فيروز پس از فوت همسرش همچنان در شمال ايران به زندگي و سواركاري ادامه داد. چند سال پيش به هنگام سوار بر يك اسب بلند تركمن به زمين افتاد و شانه اش دچار در رفتگي شد. مردم به او گفتند كه بايد اسب سواري را كنار بگذارد. ولي او گفت "ببخشيد. اين من نبودم كه افتادم. اسب بود كه به زمين افتاد
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
زمستان نزدیک میشه
یاد این عکسها افتادم

یادش گرامی
 

پیوست ها

  • Louise Firouz.jpg
    Louise Firouz.jpg
    39.7 کیلوبایت · بازدیدها: 20
  • Louise Firouz1.jpg
    Louise Firouz1.jpg
    46.6 کیلوبایت · بازدیدها: 15
  • Louise Firouz2.jpg
    Louise Firouz2.jpg
    36.8 کیلوبایت · بازدیدها: 16
  • Louise Firouz3.jpg
    Louise Firouz3.jpg
    48.4 کیلوبایت · بازدیدها: 16
  • Louise Firouz4.jpg
    Louise Firouz4.jpg
    62 کیلوبایت · بازدیدها: 17

OJANG

Member
[size=10pt]جام می و خون دل هر یک به کسی دادند در دایره قسمت اوضاع چنین باشد[/size]
 
بالا