مشكلات سواركاری بانوان

سلام خانمهای محترم سواركار
دوستان عزیز همونطور كه میدونید ورزش سواركاری بانوان در ایران نسبت به آقایون عقب تره.مسلما این به دلیل عدم توانایی خانمها نیست.بلكه سواركاری رشته ای هست كه به ظرافت خاصی نیاز داره.نمیدونم این رو میدونید یا نه.اما در كشورهای دیگه مهترهای اسبا همشون خانم هستن.به این دلیل كه با نرمی و ملایمت با اسب رفتار بشه.توی سواركاری هم چون خانمها ظریفتر عمل می كنن و به دهان اسب فشار كمتری وارد می كنن اسب باهاشون راحت تره.پس به نظر شما چرا سواركاری خانمها نسبت به آقایون عقب تره؟ من جمعه 14 اردیبهشت در باشگاه آزمون بودم و مسابقات پرش رو تماشا كردم.چرا خانمهای كمی شركت داشتن و به جز موارد معدود موفق نبودن؟ به جز این در مورد مشكلات سواركاری خانمها و مشكلاتی كه احتمالا باهاش روبرو شدید بگید.متشكرم.
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
سلام
ا-فرهنگ
2-عدم استقبال بعلت عدم اطلاعات والدین

در مورد مهتر خانم
همین الان من به شما یکی از مراکز پرورش تروبرد رو معرفی کنم میری کار بکنی؟ آموزش هم میبینی. متاسفانه به چشم کار نگاه نمیشه بهش

و دوم هم اینکه والدینی که قراره بچه رو از کودکی با اسب آشنا بکنند خودشون هیچ اطلاعی ندارند
البته اگر توجه بکنی بین پسرها هم اکثرشون اونهایی هستند که خانوادگی تو این کار بودن
 
راستش منظورت رو متوجه نشدم از اینكه به چشم كار بهش نگاه نمیشه.البته یه چیزی رو بگم.به هر حال این كار یه جورایی كارگری به حساب میاد.یعنی نیروی جسمانی زیادی میبره. من یه روز توی باشگاه 3 تا از اسبا رو تیمار كردم برای اینكه دوست داشتم این كار رو یاد بگیرم و ارتباط بهتری هم با اسبا برقرار كنم. سواركاری هم كردم.خیلی خسته شدم.البته برای من كار لذت بخشی بود اما خسته شده بودم.واقعا كار كردن در اصطبل كار سنگینیه توی ایران هم بیشتر از كارگرای افغانی استفاده میشه چون شرایط كاری سخت رو می پذیرن .از نظر فرهنگی و اجتماعی والبته مالی این كار شاید توی ایران برای مثلا یه كسی مثل من مناسب نباشه ولی اگه شرایط كاری و تحصیلیم طور دیگه ای بود چرا كه نه حتما این كار رو می كردم.همین حالا هم دارم روی این مسئله فكر میكنم كه شاید رشته پرورش اسب رو هم بخونم.مسئله دیگه ای كه وجود داره جو بد سواركاریه.متاسفانه این جو برای خانمها زیاد امن به نظر نمیرسه.یعنی اگه قرار باشه یه خانمی با آقایون در همچین جایی كار كنه احتمالا براش مشكلاتی پیش میاد.یا حتی اگه به عنوان یه سواركار خوب مطرح بشه ولی از نظر مالی توان خرید یه اسب خوب رو نداشته باشه به نظر میرسه باید قید قهرمانی رو بزنه.اینا مشكلات كوچكی نیست و اگه حل بشه مطمئنا علاقمندان زیادی هستن كه دوست دارن در این زمینه كار كنن.
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
سلام
بله درسته!
ولی کار کاره, مهم اینه که کسی که انجامش میده لذت ببره و هیچوقت فکر نکنه کار کوچکی را انجام میده.
جو بد؟ خیلی بد, کثیف...
 

DADAR

Member
سلام دوست عزیز
درمورد وضعیت و کیفیت سوارکاری کشورمون که جای بحث بسیار است اما درباره وضعیت سوارکاری خانمها در ایران باید بگم که این مشکل تنها در سوارکاری نیست,دوست عزیز این معضل بزرگ ریشه در فرهنگ نچندان سالم بلکه بیمار ما داره نه در سوارکری بلکه در خانه دانشگاه,کار,خیابان,رانندگی و مشکلات فرهنگی رو هیچوقت نمیتوان در مدت زمان کوتاه حل کرد.ولی همینقدر باید از از بانوان سوارکار ایران تشکر کرد که در این وضعیت نابسامان سوارکاری کشور تونسته سوارکاری همچون خانم هاله نکویی را در خود جا بدهد
 

پیوست ها

  • 1231.jpg
    1231.jpg
    36 کیلوبایت · بازدیدها: 0

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
سلام
بنظر شما این معظل که فرمودید در جامعه, دانشگاه و کار دیده میشه علتش چیه؟
چه راه حلی دارید براش؟
 

DADAR

Member
سلام آقای امیر عزیز
كمی از بحث سواركاری دور خواهیم شد ولی به هر حال این مشكل همونطور كه گفتم ریشه در محدودیتهای فرهنگی و همینطور وضعیت فعلی حاكم بر كشور ما داره كه بحث درباره اون بسیار مفصل خواهد شد و اما راه حل به نظر من : ببینید بالاخره كسانی كه در ایران زندگی می كنند خواه نا خواه وضعیت حاكم بر اونها تاثیر خواهد گذاشت.مثبت یا منفی.مثل ماهی می مونه كه توی آب دریاست و مجبور به زندگی در آب. حالا باید بهترین راه زندگی در آب رو برای خودش پیدا كنه.
 
N

Naghmeh Cavallaro

Guest
سلام.من زیاد اهل موضوع نوشتن نیستم و نظر دادن نیستم.اینو امیر حسین هم میدونه.اما این بحث سواركاری بانوان برام جالب بود و خالی از لطف ندیدم كه در این مورد بخصوص نظر بدم.من نظر این دوست گرامی سمیرا رو خوندم و این منو واداشت كه اینجا به عنوان كسی كه با جامعه سواركاری آلمان و سوئیس آشنایی داره و سواركارهای حرفهای و حتی درجه یك دنیا رو دیده و نحوه كار كردن و فعالیتشون رو دیده بگم كه بد نیست از آدمهای نمونه الگو برداری كنیم.اگه توی ایران یه نفر به خاطر رشته تحصیلی كه حالا مثلا یه لیسانسه یا فوق لیسانسه یا به خاطر وضعیت خانواده كه مثلا پدر یا مادر ثروتمند هستند و یا ظواهر شخصی ، تیمار اسبو در حد خودش نمیدونه و عقیده داره كه این كار باید بره دست افغانی هندل بشه ، اینجا هم چیز دیگه ای دیدم.اینجا هر روز میبینم كه معلم سواركاری من با كلی ثروت پدری و مایملك و فوق لیسانس شیمی از یكی از بهترین دانشگاه های امریكا میاد زیر شدید ترین بارون اینجا فضله های اسب رو با چنگك جمع میكنه ، یا اینكه زیر برف شدید اینجا با اون همه سابقه سواركاری حرفه ای میاد به بچه های 5 ساله سواركاری یاد میده.اسبها رو نظافت میكنه.همیشه هم با عشق و محبت اینكارو میكنه.
Markus fuchs رو كمتر كسی هست كه نشناسه.مقام اول پرش رو در اروپا داره و جزو رنك اول دنیاست. یا beat mändli اینها كسانی هستند كه از سن خیلی كم شروع به یادگیری كردند و هیچ وقت هم نوكر یا مهتر نداشتند.با این رده بالای ورزشی هنوز میبینی كه اسبهای اصطبلشون رو خودشون تیمار میكنند. اینجا كسی كار رو عار نمیبینه.من فكر نمیكنم اگر تو ایران یه زن سرشو بندازه پایین و كارشو انجام بده كسی مزاحمش بشه كه اگر هم بشه اون هم راه چاره داره.نظرم اینه كه به جای غر زدن و تقصیر رو به گردن فرهنگ و ... انداختن بیاییم از خودمون شروع كنیم.وقتی میری توی مانژ فقط نشون بدی اومدی برای سواركاری نه برای بگو بخند. ودیدم بعضی دخترها در ایران چطور میگردن.اگر واقعا با اون وضعیت هم برای سواركاری میرن من به آقایون حق میدم كه در مورد این خانمها چیز دیگه ای فكر كنن نه یه سواركار.چون شاید خنده دار باشه :D اما یه سواركار واقعی همیشه حواسش به اسبش هست و تمرینش.نه به مدل شلوارش و مدل كفشش یا دستكش سفیدش یا هر رنگ دیگش.اینجا هر كس حرفه ای تر هست لباسش درب و داغون تر هست.فكر كنم گرفتید چی میخوام بگم.
 

DADAR

Member
سلام.چقدر خوبه كه میتونیم نظر دوستانی كه تجربه سواری كردن در خارج از كشور و با سواركاران مطرح و به روز دنیا مخصوصا آلمان رو در این سایت داشته باشیم.این میتونه به همه ماها كمك كنه تا بتونیم دید بهتر و واقعی تری نسبت به این رشته پیدا كنیم.دوست عزیز اگر ممكن هست اطلاعات بیشتری از تجربیات خودتون و نحوه كار در آلمان یا سوئیس برای ما بگید.
شما به نكته بسیار خوبی اشاره كردید كه مثلا یك سواركار یا مربی درجه اول اروپایی با تمام عنوانها ، تجربیات ، ثروت ، مدرك و و و ...خودش اسبشو تیمار میكنه یا سرگین اسبشو با سه شاخه جمع میكنه و با تمام عشقی كه داره به بچه 5 ساله درس میده. ولی تو وطن ما نه زنش این كارو انجام میده و نه مردش.(البته منظورم به عموم جامعه هست) .یك كارگر افغانی باید اسب رو تیمار كنه ، زین بذاره ، بیاره ، بعد هم بگیره قدم ببره ، خشك كنه و الی آخر.اصلا هم ربطی به زن یا مرد بودن نداره.هممون همینطور رفتار می كنیم.
شما خودتون قضاوت كنید.مشكلی به این بزرگی كه در تمام سطح جامعه كوچیك سواركاری به راحتی در میان همه دیده میشه ریشه در مشكلات فرهنگی نداره؟
من با تجملات موافق نیستم.همونطور كه شما هم اشاره كردید اونجا هر كس حرفه ای تر هست لباسش درب و داغون تره.و این مثل درختی هست كه هر چه بارش بیشتر میشه سر به زیر تر میشه.اما من می خوام یه سوال كنم.گیرم كه یك خانم بخواد با دستكش رنگی و مانتو رنگی و بهترین مدل چكمه بیاد تو مانژ و سواری كنه.ایراد كار كجاست؟ چرا تمام آقایون میخوان مثل خوره بخورنش و از فردا بشه سوژه داستانشون تا جوك بگن یا بخندند؟ این مشكل ، مشكل فرهنگی نیست .مشكل شخصیتی افراد سازنده ماها نیست؟
من فكر نمیكنم توی اروپا كسی سر پوشیدن رنگ لباسش مشكل پیدا كنه.البته به نظر من این فقط یك طرف قضیه هست و از طرف دیگه به قول شما نبودن الگوی صحیح مربی گری یا سواركاری در كشورمون باعث شده تا سطح سواركاری پایین و سواركاری بانوان به دلیل مشكلات مضاعف پایینتر بمونه ::)
 
N

Naghmeh Cavallaro

Guest
تمایل دارم به سوالتون جواب بدم و اون این بود كه پوشیدن لباس و دستكش رنگی خانمها چه ایرادی داره؟ هیچ ایرادی ، عالیه، دوست من با شلوار و كت جیر تمرینات درساژ رو انجام میده كه تمایل ندارم قیمت لباسش رو بگم چون بحث چیز دیگریست. منظور من از لباس و دستكش رنگی توجه كردن به حواشی و مسائل بی اهمیت هست ولی اگه واقعا كسی اینها رو هم داشته باشه و تموم حواسش به اسبش و تمرینش باشه هیچ ایرادی نداره و حتی خیلی چشم نواز و قشنگ هم هست.یك سواركار تمیز و مرتب با اسبی كه تمیز و مرتبه و قبراقه! سوال دوم كه آقایون می خندند و جوك میسازند و ...؟ خوب بخندند ;D ، ما هم تو دلمون به این احمق ها می خندیم. اما به رویمون نمیاریم و تمرینمون رو انجام میدیم، محل هم به كسی نمیذاریم تا چند بار كه این كار انجام شد و فهمیدند ما جدیت و قطعیت داریم یاد میگیرن كه دیگه خودشون رو خسته نكنند با ساختن هجویات و به این طریق نه درگیری ایجاد شده نه حرفی رد و بدل شده ، نه پرخاشی شده ، و هم اینكه اون آقایون خجالت میكشند.پس میبینی كه همه چیز یه جورایی بدون تنش و معقول میتونه حل بشه.
 

DADAR

Member
سلامی دوباره
امیدوارم که همه مشکلات یجوری بدون تنش و معقول بهمین سادگی حل بشود
 
سلام
من واقعا از هر دو نفر شما ممنونم كه توی این بحث شركت كردید و نكاتی كه گفتید واقعا قابل تامل هستند.البته من با نظرات نغمه عزیز در مورد نگهداری و تیمار اسب و آموزش به كودكان و .... كاملا موافقم اما در مورد اینكه اگه اینجا یه خانم سرشو بندازه پایین و كار خودشو بكنه كسی كاری به كارش نداره اصلا موافق نیستم.البته كاملا قبول دارم كه حضور خانمها با ظاهرهای زننده نه فقط در محیط سواركاری بلكه در كل جامعه باعث خیلی مسائل و مشكلات میشه ولی این دلیل نمیشه كه این بهانه ای بشه برای اینكه بعضی كارهای كثیف افراد رو طبیعی بدونیم و با این طرز فكر به اونها مجوز بدیم.ببینید توی همون كشورهای دیگه مگه آدم ناسالم نیست؟ بسیار علنی تر هم هست.ولی این باعث نشده كه توی جامعه هرزگی یه هنجار شناخته بشه.شده؟ این جور آدما كاملا قابل تشخیصند و كسی به بقیه كار نداره. ولی باور كنید كه اینجا اینطور نیست.البته رفتار آدمها خیلی تعیین كننده است ولی آدمهایی هستند كه حتی به رفتار یه خانم هم توجه نمیكنن و از خودشون نمیپرسن این خانم واقعا اهل این مسائل هست یا نه. دادار عزیز ممنونم كه بدون جانبداری حقیقت موجود رو عنوان میكنی.حق با شماست.فرض كنیم خانمی اونقدر سطح فكرش پایین باشه كه برای نشون دادن ظاهر بیاد سواركاری.این دلیل نمیشه كه بگیم پس آقایون حق دارند.نه حق ندارند.اونا اگه بی تفاوت باشن این كار روشی برای جلب توجه نمیشه.پس كسایی كه این كارهای كثیف رو میكنن بدشون نمیاد كه این جو كثیف بشه و اونا هم به اندازه همون خانمها مشكل دارند. در مورد تیمار اسب به نظر من اگه كسی واقعا از صمیم قلبش اسب رو و سواركاری رو دوست داشته باشه از تیمار اسبش هم حتی شاید بیشتر از سواری لذت میبره.اسب یه موجود زنده است.توی یه ارتباط خیلی خودخواهانه است كه فقط خدمت دریافت كنیم.حتی اگه طرف مقابل یك حیوان باشه.بنابراین از نظر من كسایی كه دوست ندارن اسبشونو تیمار كنند و ازش نگهداری كنند خودخواهند و متاسفانه خودشونو از لذت عمیقتری كه ایجاد یه ارتباط قشنگه محروم كردند.
 
N

Naghmeh Cavallaro

Guest
سلام سمیرا
خوشحالم كه از این طریق با هموطن هام ارتباط داشته باشم.قبل از همه چیز بگم كه من 5 سپتامبر دارم میام ایران و تمایل دارم كه تو و امیر حسین رو ببینم و با هم بریم برای سواری.حدس میزنم كه فان باشه.من كل عمرم رو این طرف نبودم و سعی میكنم سالی یك بار به ایران سر بزنم اما منظورم از سر پایین انداختن این نیست كه اجازه بدی بهت هر توهینی بشه. منظورم این هست كه سر به سر اینجور آدمها نذاری.بله اینجا هم آدمهای عجیب و غریب هستن ولی وقتی توجه نمیكنی بهشون دیگه بهت كاری ندارند.اما اگه تو ایران وقتی توجه هم نمیكنی بیشتر اذیت میكنن پس باید بگم دوست من اینها سادیسم دارند و بیمار هستند و باید به جای سواركاری تحت نظر دامپزشك قرار بگیرن ;D
بگذریم.من چندین بار كه ایران بودم دیدم خانمها حتی توی خیابون به آقایونی كه مزاحم میشن فحش میدن یا جواب میدن یا حتی درگیر فیزیكی میشن!!! این موضوع رو من هیچ وقت نتونستم بفهمم.من واقعا نمیدونم اگه محل كسی نذارم ولی اون آدم بیشتر بخواد نزدیك بشه و اذیت كنه خوب من هم برای خودم تدابیری اتخاذ میكنم و حتی میتونم با پلیس درمیون بذارم.ولی برای من تا به حال چنین مشكلی پیش نیومده چون همیشه برای همه احترام قائلم و اونهایی هم كه آدمهای بدی هستند نمیان جلو.اما ایران رو نمیدونم كه چه جور هست! شاید فقط بی توجهی و فراموشی اینجور آدمها چاره این كار نیست و باید فكر دیگری كرد.اما در كل امیدوارم همه آدمها فهم و درك و احترام به همنوع رو یاد بگیرن و برای هم حریم قائل بشن.
 
نغمه عزیز سلام.بسیار خوشحال میشم كه شما رو از نزدیك ببینم.و مطمئنا لحظات شادی خواهد بود.
در مورد آدمهایی كه به قول شما سادیسم دارن باید بگم كه اتفاقا اونا فكر نمیكنن كه اصلا كارشون ایرادی داشته باشه.بلكه تربیت اونها و فرهنگ اونها میگه شما حق دارید با این دید به یه خانم نگاه كنید.و متاسفانه این افراد كم هم نیستند.البته به اون شكلی كه تو داری میگی برای من هم پیش نیومده.منظور من این نبود كه كسی توی خیابون مزاحم بشه و دست بردار هم نباشه.كه البته اینطور آدمها هم توی جامعه ما هستند. منظور من آدمهایی هستند كه بی هیچ شرمی به شكل متمدن تری (مثلا) به خانمها توهین میكنن ( به هر شكلی). توی محیط سواری چرا باید همچین مشكلاتی وجود داشته باشه؟ به خاطر مثلا دستكش فلان رنگ یه خانم؟ به نظرت این منطقیه؟ یا نه حتی به خاطر آرایش زننده و لباسهای زننده تر.باز هم سوالمو تكرار میكنم . منطقیه؟ مگه آقایون برای سواری نمیان باشگاه؟ چطور فرصت دارن ظاهر خانمها رو تحلیل كنند؟ این حرف من در دفاع از این خانمها نیست.میخوام بگم ارزشی كه ما برای هر موضوعی قائل میشیم اونو مركز توجه قرار میده. من از یه خانم سواركار شنیدم كه این مسائل در این ورزش توی ایران عادیه و اگه بخوای سواركاری كنی باید این جو رو تحمل كنی.خوب مشخصا اگر خانمی نه اسب داشته باشه نه كسی همراهیش كنه توی سواركاری باید ارتباط برقرار كنه و از اونجایی كه بعضی افراد به شدت فرصت طلب هستند از این مسائل سو استفاده میكنند.من نمیخوام مشكلات قسمتهای دیگه جامعه رو مطرح كنم.بحثم در مورد جامعه سواركاریه.اونم نه همه شون. چون مطمئنا آدمای خوبی هم هستند كه شاید خیلی از ماها داریم در كنارشون از این ورزش لذت میبریم.
 
N

Naghmeh Cavallaro

Guest
سلام سمیرا
من واقعا نمیدونم چی باید بگم چون من تا حالا با این مسائل مواجه نشدم و تا حالا تو ایران برای سواری نرفتم و هر بار كه اومدم ایران برای دیدار خانواده بوده و تمام وقتم با خانواده سپری شده.بنابراین تجربه ای از محیط سواری اونجا ندارم و فقط یه دورنمایی از محیطی كه میتونه حاكم باشه شنیدم و باز هم بگم شنیدم ندیدم.
خوشبختانه من اینجا چنین مسائلی نمیبینم و بسیار ناراحتم كه در مملكت خودم با اون پیشینه تاریخی و فرهنگی چرا هنوز بعضی مسائل برای بعضی ها عجیب هست ....
اما تصوری كه دارم این هست كه الان نسل جوان ایران یه نسل تحصیلكرده است و تمام این نسل وقتی ازدواج كنند میتونن فرزندانشون رو آموزش بدن و این مشكلات رفته رفته از ریشه حل میشه.اما باید بگم هیچ آدمی حق نداره ظاهر انسان دیگری رو تحلیل كنه.این حق رو خداوند به هیچ كدوم از موجودات خلقت نداده.بگذریم.من خیلی دوست دارم اسبها و باشگاه های ایران رو ببینم چه جوریه.خیلی كنجكاوم كه اسبهای ایران رو ببینم.واقعا.یه اسب اصیل ایرانی رو تا به حال ندیدم از نزدیك.به امید دیدار.
 

DADAR

Member
سلام دوستان
چقدر خوبه كه هنوز هم كسانی پیدا میشن كه از ارزشها و حرمت ها صحبت می كنن.من وقتی كه با دوستان دیگه ای هم كه در رشته های دیگر ورزشی بانوان مشغول فعالیت هستن صحبت میكنم اونا هم به مشكلاتی ولی از نوع دیگر اشاره میكنن.منظورم این هست كه در اقشار دیگر و در ورزشهای دیگر خواهران در ایران این مسائل وجود داره.اما در سواركاری بسیار پر رنگ تر هست كه دلائل خاص خودشو داره.ویژگیهای خاص این رشته از طرفی و فضای نه چندان سالم اجتماعی ایران از طرفی دیگر باعث بیشتر شدن این ناهنجاری ها شدن.شاید كمتر ورزشی رو در ایران پیدا كنیم كه خانمها و آقایان در یك مكان بدون محدودیت زمانی با هم تمرین كنن.اون هم مكان هایی كه مثل خیلی از سالنهای ورزشی زیر نظر حراست یا مقاومت بسیج اون ارگان نیستن ( خوشبختانه)
حتی تا اونجایی كه من شنیدم تنها رشته ای در ایران هست كه خانمها و آقایان با هم رقابت میكنن.یك نكته جالب دیگه این هست كه طرز لباس پوشیدن خاص این رشته از طرف خانمها جذابیتهای كاذب فراوانی رو چه برای خانمها و چه برای آقایانی كه بر اثر محدودیتهای اجتماعی دچار عقده های جنسیتی شدن رو به دنبال داره.
در كل من فكر میكنم فضای نسبتا آزادتری در مقایسه با رشته های دیگر حاكم هست كه در شرایط خفقان اجتماعی حاكم بر ایران میتونه خوب باشه و جایی برای نفس كشیدن و استفاده مثبت .
فكر میكنم هنوز هم باشگاه هایی باشن كه به صورت خصوصی یا كمی محدودتر مشغول به كار هستند ولی این جو آزاد اما سالم رو حفظ كردند.ولی اكثریت باشگاه های دیگر دچار این فضای نا به هنجار هستند كه باعث بیشتر شدن مشكلات سواركاری بانوان میشن. اگر هر كدام از ماها در جایگاه یك انسان به یكدیگر نگاه كنیم و خودمون رو از محدودیت زن و مرد بودن رها كنیم شاید بتونیم زندگی بهتری رو برای خودمون و برای اجتماعمون و اطرافیانمون بسازیم.
 
سلام دوستان خوبم
بسیار لذت بردم از صحبتهای هر دو نفر شما.من واقعا امیدوارم یه روز این مشكلات حل بشه و رشد این ورزش رو ببینیم.همه ما به این ورزش علاقمندیم و برای همینه كه در موردش صحبت میكنیم.بنابراین مطمئنا همه مون دوست داریم محیط سالمی داشته باشیم تا بدون دغدغه های جانبی به ورزش مورد علاقه مون بپردازیم و از دیدن رشد همدیگه لذت ببریم.گفتن مشكلات موجود نباید انتقاد بیجا تلقی بشه.بلكه باید راهی برای حلشون پیدا كرد.به نظر شما هر یك از ما به عنوان یك عضو از جامعه سواركاری چیكار میتونیم بكنیم؟ اصلا از ما كاری ساخته هست؟ چطور میتونیم یك جو سالم ورزشی و البته یك جو رقابتی سالم رو ایجاد كنیم؟
به عنوان یك آقا ، به عنوان یك خانم ، فكر میكنید چیكار باید كرد؟
 
N

Naghmeh Cavallaro

Guest
سلام
اگه دقت كردید من نظرم رو در پست های قبلی دادم كه در اینجور جو ها و در برخورد با اینجور آدمها چه باید كرد كه دچار مشكل نشد و فكر میكنم كه جواب بده.
و اما من از ایران دور هستم و این رسالت شما دوستانه كه سعی و تلاشتون رو معطوف به حل این مشكلات بكنید. من تمایل دارم بدونم سمیرا جون به عنوان یه خانم سواركار در این ورزش چه راهی در ذهنش هست؟(من اول از سمیرا میپرسم چون first lady then gentleman)
و اما اگر اشتباه نكرده باشم از دادار عزیز و امیر حسین دوست خوبم هم میخوام وارد بحث بشن.برای حسن ختام از یكی از خانمهای قدرتمند و حرفه ای ورزش درساژ و پرش سوئیس به نام Christina Liebher میخوام پستی بذارم كه این خانم برای من یه الگوی تمام و كمال ورزشی هستن.یك gentel lady با تمام خصوصیات یك ورزشكار واقعی.
پس پست بعدی رو دنبال كنید.
 
بالا