sohrab
Active member
بسياري از سوارکاران بر اين عقيده اند که اسب يک حيوان بهشتي است و آن ها را به بهشت هدايت مي کند. اما اين حيوان بهشتي هنوز نتوانسته چابک سواران کورس هاي سوار کاري را به سوي خوشبختي هدايت کند و به جرات مي توان گفت بيش از هشتاد درصد چابک سواران ايران در فقر غوطه ور هستند.
يکي از برترين سوارکاران ايران کسي نيست جز عنايت الله قل عطا که يک چابک سوار 25 ساله ترکمن است و اکنون بيش از هشت سال است که در کورس اسب مي تازاند. او تاکنون بارها و بارها در دوره هاي مختلف عنوان قهرماني را به خود اختصاص داده است و در هفته پاياني کورس گنبد کاووس در حالي که در چهار کورس مختلف اسب تازاند، در دو کورس به دو عنوان قهرماني و نايب قهرماني دست يافت. با وجود آنکه او از سرشناس ترين چابک سواران است اما از شغل خود راضي نيست.
چابک سواري چه طور است؟
خوب ما هم ورزشکاريم، اما براي ما ارزشي قايل نيستند. به ما رسيدگي نمي شود و براي همين مشکلا ت فراواني داريم. ما بدون هيچ کار علمي، از جمله بدنسازي و ورزش هاي جنبي فقط اسب سوار مي شويم. فقط ميآييم داخل همين خاک، در ميدان دور مي زنيم و مسابقه مي دهيم. آخرش هم شايد مربي شديم. نمي دانم شايد هم رفتيم کارگري، اين هم آخر و عاقبت ما است که در گرما و سرما حتي با اسب مي خوابيم.
خوب قهرماني چه طور؟ وقتي قهرمان مي شوي اين خستگي از تنت در نمي رود؟
چرا، وقتي قهرمان مي شويم خستگي مان در مي رود. همين که جلوي چند هزار نفر با آن تشويق ها قهرمان مي شويم، روحيه مان عوض مي شود. اما وقتي که از اسب پياده مي شويم دوباره خسته ايم.
وقتي در کورس، سوار بر اسبي، به چه چيزي فکر مي کني؟
آن موقع فقط به خط پايان فکر مي کنم. بايد زودتر از همه به خط پايان برسم، خدا خدا مي کنيم که اسبمان کم نياورد. آن موقع فقط از خدا همين را مي خواهيم.
به بهشتي بودن اسب اعتقاد داري؟
آره، اسب بهشتيه، حتي آن بادي هم که سوار بر اسب به ما مي خورد، آن باد هم بهشتي است.
خودت هم اسب داري؟
نه ، من يک سوار کار سيارم، اسب مال هر کسي باشد سوار مي شويم.
اسب هاي مختلف باهم متفاوت نيستند؟
وقتي روي اسب سوار مي شوي خود به خود دستت ميآيد. آب خوري اسب که دستت باشد، قلقش هم در دستت است، يک چهار نعل مي روي و بعد داخل ديار مي شوي.
تا به حال چند بار قهرمان شدي؟
من از آن ابتدا تاکنون خيلي قهرمان شده ام. بارها و بارها، اول، دوم و سوم شده ام. نمي توانم به ياد بياورم، اما در کارنامه ام ثبت شده است.
الا ن بزرگ ترين مشکل شما چيست؟
بزرگ ترين مشکل ما اين است که بيمه نيستيم. اي کاش ما هم مثل ديگر ورزشکاران بيمه بوديم . اين بزرگ ترين مشکل ما است. ساير ورزشکاران فکر مي کنم پيش خانواده هايشان راحت تر باشند. حتي شايد ورزش ما از بسياري ورزش ها خطرناک تر باشد اما با اين حال هنوز بيمه نيستيم.
فکر نمي کني که در آينده بهتر شود؟
حالا که ما هستيم، ما که به جايي نرسيديم. از طرفي هم نمي توانيم اين ورزش را ول کنيم. من عاشق اسب هستم، درگير اين کار شده ام. من هم در ميدان خيلي اذيت مي شوم، اما اسم و رسمم در ميدان اجازه نمي دهد که بروم گاو و گوسفند بچرانم. از آينده ام هم خبري ندارم.
در مورد کورس هاي بين المللي چطور؟ در آن مسابقه ها نمي تواني شرکتي کني؟
در مورد کورس هاي خارجي بايد فدراسيون اقدام کند. ما کاري نمي توانيم انجام بدهيم. ما که جايي را نمي شناسيم. از لحاظ فني فکر نمي کنم از خارجي ها عقب باشم. من از هيچ کس کم نمي آورم و نمي ترسم. البته بايد بگويم ما متاسفانه ديمي روي اسب نشسته ايم اما خارجي ها اصولي کار مي کنند. با اين شرايط فکر نمي کنم که در ايران سوار کاري به شرايط حرفه اي برسد. ما بايد آموزش ببينيم، اگر به ما رسيدگي شود واصولي اسب سواري کنيم مي توانيم در مسابقات خارجي شرکت فعال داشته باشيم.
آيا تا به حال بوکي ها (شرط بندان غيرمجاز) به تو پيشنهاد پول داده اند تا اسبت را اوت کني؟
من به اسب ايمان دارم. نمي توانم دهانه اسب را در کورس بکشم. عقيده دارم آن پول حرام است. به من هم تاکنون کسي چنين چيزي پيشنهاد نداده است، چون مي دانند من سالم هستم. به من گفتند اول بشو، شدم. جايزه هم گرفته ام، اما اسب اوت نکرده ام.
کسي را در کورس ديدي که چنين کار انجام بدهد؟
در اين مورد نمي توانم چيزي بگويم. من نمي دانم، اما تماشاگران مي بينند و معلوم است تماشاگر مي بيند اين اسب، اسب خوبي است. اگر بي دليل کم بياورد به آن شک مي کنند. اين کار صددرصد فروختن شرافت است. بالاي سر هم خدايي هست و فردا روز بايد جوابگو باشيم.
آيا تو به سوار کاران فقير حق انجام کاري را نمي دهي؟
من فکر مي کنم اگر به اين سوارکاران رسيدگي شود، مطمئن باشيد اين کار را انجام نمي دهند. همه اين ها به خاطر فقر مادي است. به خاطر پول است.
نظر شخصي ات در مورد بوکي ها چيست؟
آن ها هم بايد نان خودشان را دربياورند. آن ها هم اين گونه پول در ميآورند. همه که دست اندر کار اسب نيستند. يک عده اي هم شرط بندي مي کنند واز اين راه پول در ميآورند.
حرف آخرت چيست؟
فقط از مسوولا ن مي خواهم از سوار کاري حمايت کنند. سوارکاران مي خواهند يک ورزش سالم انجام دهند. نمي خواهند خلا ف کنند. اما از آن طرف احتياج، برخي اوقات انسان را به اين گونه کارهاي خلا ف مي کشاند. بايد نان خانواده شان را در بياورند. اما در کل من اين شيوه را راه مناسبي براي ارتزاق نمي دانم. از اين که کسي پيدا شد تا از درد دل ما باخبر شود و ما را تحويل بگيرد خدا را شکر مي کنم. فدراسيون سوارکاري بايد ما را حمايت کند تا پيشرفت کنيم. شرايط کورس هاي خارجي را اگر براي ما مهيا کنند حتما ما هم فوق مي شويم.
نویسنده: محمود افشار (نقل ازwww.mardomsalari.com)
يکي از برترين سوارکاران ايران کسي نيست جز عنايت الله قل عطا که يک چابک سوار 25 ساله ترکمن است و اکنون بيش از هشت سال است که در کورس اسب مي تازاند. او تاکنون بارها و بارها در دوره هاي مختلف عنوان قهرماني را به خود اختصاص داده است و در هفته پاياني کورس گنبد کاووس در حالي که در چهار کورس مختلف اسب تازاند، در دو کورس به دو عنوان قهرماني و نايب قهرماني دست يافت. با وجود آنکه او از سرشناس ترين چابک سواران است اما از شغل خود راضي نيست.
چابک سواري چه طور است؟
خوب ما هم ورزشکاريم، اما براي ما ارزشي قايل نيستند. به ما رسيدگي نمي شود و براي همين مشکلا ت فراواني داريم. ما بدون هيچ کار علمي، از جمله بدنسازي و ورزش هاي جنبي فقط اسب سوار مي شويم. فقط ميآييم داخل همين خاک، در ميدان دور مي زنيم و مسابقه مي دهيم. آخرش هم شايد مربي شديم. نمي دانم شايد هم رفتيم کارگري، اين هم آخر و عاقبت ما است که در گرما و سرما حتي با اسب مي خوابيم.
خوب قهرماني چه طور؟ وقتي قهرمان مي شوي اين خستگي از تنت در نمي رود؟
چرا، وقتي قهرمان مي شويم خستگي مان در مي رود. همين که جلوي چند هزار نفر با آن تشويق ها قهرمان مي شويم، روحيه مان عوض مي شود. اما وقتي که از اسب پياده مي شويم دوباره خسته ايم.
وقتي در کورس، سوار بر اسبي، به چه چيزي فکر مي کني؟
آن موقع فقط به خط پايان فکر مي کنم. بايد زودتر از همه به خط پايان برسم، خدا خدا مي کنيم که اسبمان کم نياورد. آن موقع فقط از خدا همين را مي خواهيم.
به بهشتي بودن اسب اعتقاد داري؟
آره، اسب بهشتيه، حتي آن بادي هم که سوار بر اسب به ما مي خورد، آن باد هم بهشتي است.
خودت هم اسب داري؟
نه ، من يک سوار کار سيارم، اسب مال هر کسي باشد سوار مي شويم.
اسب هاي مختلف باهم متفاوت نيستند؟
وقتي روي اسب سوار مي شوي خود به خود دستت ميآيد. آب خوري اسب که دستت باشد، قلقش هم در دستت است، يک چهار نعل مي روي و بعد داخل ديار مي شوي.
تا به حال چند بار قهرمان شدي؟
من از آن ابتدا تاکنون خيلي قهرمان شده ام. بارها و بارها، اول، دوم و سوم شده ام. نمي توانم به ياد بياورم، اما در کارنامه ام ثبت شده است.
الا ن بزرگ ترين مشکل شما چيست؟
بزرگ ترين مشکل ما اين است که بيمه نيستيم. اي کاش ما هم مثل ديگر ورزشکاران بيمه بوديم . اين بزرگ ترين مشکل ما است. ساير ورزشکاران فکر مي کنم پيش خانواده هايشان راحت تر باشند. حتي شايد ورزش ما از بسياري ورزش ها خطرناک تر باشد اما با اين حال هنوز بيمه نيستيم.
فکر نمي کني که در آينده بهتر شود؟
حالا که ما هستيم، ما که به جايي نرسيديم. از طرفي هم نمي توانيم اين ورزش را ول کنيم. من عاشق اسب هستم، درگير اين کار شده ام. من هم در ميدان خيلي اذيت مي شوم، اما اسم و رسمم در ميدان اجازه نمي دهد که بروم گاو و گوسفند بچرانم. از آينده ام هم خبري ندارم.
در مورد کورس هاي بين المللي چطور؟ در آن مسابقه ها نمي تواني شرکتي کني؟
در مورد کورس هاي خارجي بايد فدراسيون اقدام کند. ما کاري نمي توانيم انجام بدهيم. ما که جايي را نمي شناسيم. از لحاظ فني فکر نمي کنم از خارجي ها عقب باشم. من از هيچ کس کم نمي آورم و نمي ترسم. البته بايد بگويم ما متاسفانه ديمي روي اسب نشسته ايم اما خارجي ها اصولي کار مي کنند. با اين شرايط فکر نمي کنم که در ايران سوار کاري به شرايط حرفه اي برسد. ما بايد آموزش ببينيم، اگر به ما رسيدگي شود واصولي اسب سواري کنيم مي توانيم در مسابقات خارجي شرکت فعال داشته باشيم.
آيا تا به حال بوکي ها (شرط بندان غيرمجاز) به تو پيشنهاد پول داده اند تا اسبت را اوت کني؟
من به اسب ايمان دارم. نمي توانم دهانه اسب را در کورس بکشم. عقيده دارم آن پول حرام است. به من هم تاکنون کسي چنين چيزي پيشنهاد نداده است، چون مي دانند من سالم هستم. به من گفتند اول بشو، شدم. جايزه هم گرفته ام، اما اسب اوت نکرده ام.
کسي را در کورس ديدي که چنين کار انجام بدهد؟
در اين مورد نمي توانم چيزي بگويم. من نمي دانم، اما تماشاگران مي بينند و معلوم است تماشاگر مي بيند اين اسب، اسب خوبي است. اگر بي دليل کم بياورد به آن شک مي کنند. اين کار صددرصد فروختن شرافت است. بالاي سر هم خدايي هست و فردا روز بايد جوابگو باشيم.
آيا تو به سوار کاران فقير حق انجام کاري را نمي دهي؟
من فکر مي کنم اگر به اين سوارکاران رسيدگي شود، مطمئن باشيد اين کار را انجام نمي دهند. همه اين ها به خاطر فقر مادي است. به خاطر پول است.
نظر شخصي ات در مورد بوکي ها چيست؟
آن ها هم بايد نان خودشان را دربياورند. آن ها هم اين گونه پول در ميآورند. همه که دست اندر کار اسب نيستند. يک عده اي هم شرط بندي مي کنند واز اين راه پول در ميآورند.
حرف آخرت چيست؟
فقط از مسوولا ن مي خواهم از سوار کاري حمايت کنند. سوارکاران مي خواهند يک ورزش سالم انجام دهند. نمي خواهند خلا ف کنند. اما از آن طرف احتياج، برخي اوقات انسان را به اين گونه کارهاي خلا ف مي کشاند. بايد نان خانواده شان را در بياورند. اما در کل من اين شيوه را راه مناسبي براي ارتزاق نمي دانم. از اين که کسي پيدا شد تا از درد دل ما باخبر شود و ما را تحويل بگيرد خدا را شکر مي کنم. فدراسيون سوارکاري بايد ما را حمايت کند تا پيشرفت کنيم. شرايط کورس هاي خارجي را اگر براي ما مهيا کنند حتما ما هم فوق مي شويم.
نویسنده: محمود افشار (نقل ازwww.mardomsalari.com)