وضعیت سوارکاری در شیراز

DADAR

Member
از تمام دوستانی که به نوعی در شیراز هستند یا با سوارکاری در این شهر در ارتباط هستند یا نظری دارند خواهش میکنم نظر بدن. :-\ :-\ :-\
نمیدونم قضاوتم در این مورد صحیح هست یا نه اما طی سفری که چند هفتیه پیش و بعد از چند سال به شیراز داشتم گذشته از محبتی که تمام دوستان داشتند و افتخار آشنائی با چند تا از بچه های انجمن رو از نزدیک پیدا کردم , ,

متاسفانه و متاسفانه شاهد رکود و پسرفت و عقبگرد سوارکاری در این شهر بودم ,

باز هم میگم نمیدونم آیا با همین چند هفته ,,قضاوت کردن صحیح هست یا نه?? اما دوستانی هم که از اصفهان اومده بودند و از قرار سوارکاران شیرازی قرار بود که جلوی مهمانها آبروداری کنند شاهد این وضعیت بودند, ,

به نظر شما دلیل چیست؟
مشکل کجاست؟

تا به کی و به کجا؟

اینقدر که حواشی مهم بود و حرف, عملی وجود نداشت. .

یادمه که چند وقت پیش دکتر غفاری عزیز مطلب و گزارشی رو در مورد یکی از مسابقات گذاشت و انتقاد کوچیکی هم کرده بود از مسابقه .
خود من کسی بودم که از انتقاد ایشون انتقاد کردم و گفتم که از هر جایی باید به اندازی بضاعتش انتظار داشت! ! ! ! !

آیا این است بضاعت سوارکاری فارس؟ ؟ ؟ ؟ ؟
بهتر است از مسابقاتی که من و دوستان شاهدش بودیم حرفی گفته نشود که آبروی هرچه سوارکار و مربی بود , , , , , , , , , , , ,
سرمایه گذاری در این بخش چند برابر شده بود!!!!!
تعداد اسب بیشتر شده بود!!!!!
هیئت هم که تغییر کرده بود!!!!!
مسابقات هم که داشت برگزار میشد!!!!

آیا زمان این نرسیده که کمی هم به کیفیت سواری فکر کنیم ????
آیا همیشه باید برای مشکلات توجیهی پیدا کرد ????
در همین شهر اسب‌های خارجی 40 تا 50 ملیون تومانی هم وارد شده
تازه با اینچنین شرایط کمی و کیفی ! ! ! ! !
آیا سرمایه گذار نبوده؟

بعضی گفته های زنده یاد سرهنگ نشاطی را باید زر گرفت, گفته بود: ما در این مملکت اسب داریم سوارکار نداریم
آیا سوارکار تنها کسیست, که بر روی اسب مینشیند؟ ؟ ؟

دوستان حرف بسیار است اما هدف از ایجاد این موضوع پیدا کردن راهی برای این وضعیت اسفبار در سوارکاری شیراز بود که البته مطمئن هستم در شهر‌های دیگر هم تا حدودی ممکن هست صادق باشه<<<

دوستان لطفا نظرات خودتون رو بگید .چرا و راه حال رو چه میبینید ??? ??? ??? :-\ :-\
 
من شیراز نبودم و از اوضاع سوارکاری اونجا مطلع نیستم اما به جرات می شه گفت مشکل سوارکاری ایران ، فرقی نمی کنه کدوم استان،اینکه فکرمون رو بیشتر از اینکه روی پیشرفتش متمرکز کنیم ، معطوف مسایل حاشیه ای کردیم و اصل موضوع رو فراموش.

مطمئنا اگه این راه و روش و عوض می کردیم ، همه چیز شکل دیگه ای به خودش می گرفت و دیدن یک مسابقه باعث لذت و بالا رفتن دانش سواریمون می شد نه تاسف و ....
 

navid

Member
من زیاد با سوارکاران و باشگاه های شیراز سرو کار ندارم. ولی یک روستایی نزدیک شیراز هست به نام عاس و پاس (نمی دونم درست نوشتم) که معدن اسب های دره شوری هست. که قدیم از یزد زیاد برای خرید اسب به اونجا می رفتند. ولی حالا نمی دونم در چه وضعیتی هست.
 

Dr_Ghaffari

Active member
navid گفت:
من زیاد با سوارکاران و باشگاه های شیراز سرو کار ندارم. ولی یک روستایی نزدیک شیراز هست به نام عاس و پاس (نمی دونم درست نوشتم) که معدن اسب های دره شوری هست. که قدیم از یزد زیاد برای خرید اسب به اونجا می رفتند. ولی حالا نمی دونم در چه وضعیتی هست.
محلی که نام بردید در واقع اسپ آس است . گویا آنجا آسیا هایی بوده که با اسب کار می کرده است . در 50 کیلومتری اقلید است هنوز افرادی مثل مراد اسبی در این شهر هستند که دلالی اسب می کنند اما دیگر از آن اسبهای دره شوری خبری نیست و مانده یک مشت " اوباش اسب " ! ببخشید یک اصطلاح محلی شیرازی است برای اسبهای دره پیت نه دره شور !
دادار عزیز این قصه سر دراز دارد ! آخر چه می شود گفت ! از قدیم گفته اند آدم خواب بیدار می شود ولی آدمی که خودش را به خواب زده است نه !
 

Dr_Ghaffari

Active member
راه حل ؟!
شما که در جلسه انتخاب ریاست هیات سوارکاری نبودی عزیز . نبودی و ندیدی ! بی اغراق بگویم چند نفر کوفی دکتر طباطبایی را دعوت کردند که کاندید شود بعد هم آقای پیش بین با دعوت دکتر واردی و هیات همراه به باشگاه بهارستان و نشان دادن امکانات باشگاه که دوست ناشناسمان نیز آدرس آن را داده اند و ذکر کرده اند نظیر سالن بیلیارد و ... و البته مهمانی شام نظر دکتر واردی و خواهران رخشان و آقایان دکتر جهانبخش مدیر اداره کل تربیت بدنی و سالاری رییس ورزشهای قهرمانی استان و ... را به خود جلب کردند و اینها هر کدام یک حق رای داشتند خودشان . سپس آمدند یک نماینده سوارکار و یک نماینده مربی و یک نماینده داور و یک نماینده از باشگاه ها را نیز انتخاب کردند تا آنها هم خودشان آزادانه رای بدهند . روز قبل انتخابات ما نتیجه را فهمیدیم و به دکتر طباطبایی اطلاع دادیم و ایشان آبرومندانه انصراف دادند و سه نفر از اعضا یی که حق رای داشتند چون هانی بن عروه عمل کردند و به آقای پیش بین رای ندادند !
حالا هیاتی که اینگونه تشکیل می شود چگونه عمل خواهد کرد ؟
خودتان یک نمونه مسابقات را دیدید . اسب ایرانی هم دید . دکتر طاهری هم دید و ...
وقتی بعد از چندین دوره مسابقه باز هم فقط دو نفر پارکور را طی می کنند آن هم با خطا و مابقی دوستان و استید اوت می شوند چه باید کرد . وقتی اسب ایرانی از اصفهان می آید که لذت ببرد ذلت می بیند !
صد رحمت به همان زمانی که افرادی چون " بهنوش محمدی " بودند و کار می کردند حتی اگر هویتی تویتی بود باز بهتر از این بود که حالا هست . آنهم با آن اسبها حالا که به قول شما با اسبهای چندین و چند میلیونی خرابکاری می کنند .
نظر من این است که :"خانه از پای بست ویران است "اول از همه باید آقایانی که فکر می کنند ورزش سوارکاری فارس ارثیه آبا و اجدادیشان است زحمت را کم کنند سپس عده ای دلسوز جایگزین شوند . دید اداره تربیت بدنی نیز باید به این ورزش عوض شود .
کار را هم باید ریشه ای شروع کرد . دیگر نمی توان به بعضی از دوستانمان سوار کاری بیاموزیم ! نوبت بچه هایشان است مثل ذنوبی کوچک که البته او نیز دارد به اشتباه پدر می رود اینگونه مقام آوردن ها او را عقب خواهد برد . هنر نیست که یک نونهال 10 ساله پارکور را غلط طی کند هنر این است که یک مانع را درست بپرد یعنی خودش با اختیار اسب را بپراند و نشست خود را عمیق و دقیق نگه دارد تا در پرش با اسب یار باشد نه اینکه خودش را مانند یک بار پشت اسب نگه دارد و اسب به دلیل کمی وزن سوار و مهارتی که دارد پارکور را طی کند !
متاسفانه مسابقه پرش شاید اولین شرطش پارکور چینی است که باید همه مسایل را در چیدمان آن در نظر گرفت . در نظر گرفتن پیچ ها ی تند و ارتفاع زیاد و ... که منجر به حذف 90 % سوارکاران شود که لطفی ندارد . پارکور چین باید توان اسبان و سواران را نیز در نظر بگیرد .
از طرف دیگر در باشگاه ها هیچ گونه امکانات مناسبی برای تمرین نیست . مربیان خوبی هم نیستند که از حداقل امکانات حداکثر استفاده را بکنند !اگر نیایند نخوانند و مرا از خود نرانند باید بگویم وقتی آدم 10 تا تیر و تخته دارد نباید 10 تا مانع بچیند که حداکثر استفاده را کرده باشد باید یک پارکور 4- 5 مانعی بچیند ولی در هیم 5 مانع اهدافش را دنبال کند مثل تنوع موانع ، دست عوض کردن اسب ، تا جای ممکن دو جهتی بودن موانع برای تبدیل 5 مانع بع ده مانع ! استفاده از تیرهایی برای نقطه جهش و فرود و ... متاسفانه چیزی که آقایان بلد هستند " کاوالتی " است با ارتفاع بالا تا اسب مفاصلش فعال شود ! با این تمرینات و این اوصافی که من شاهد آن هستم کار خیلی مشکل است !
وقتی یک مربی دانش ندارد و هرچه تجربه اندوخته به غلط اندوخته چه می تواند به شاگردانش یاد بدهد ؟ دادار عزیز تعلیمات خودت را در شیراز به یاد بیاور و با امروز ت در آمریکا مقایسه کن ! تازه گفتم آن روزها یکی مثل بهنوش بود که خیلی بهتر بود . زیرا اگر چیزی یاد نمی داد غلط هم یاد نمی داد !
البته مسایل اقتصادی حرف اول را می زند تا شکم اسبها را سیر نکنند که نمی شود ! پس سوارکاری شیراز رفته به سویی که یک مایه داری را پیدا کنند در ظرف چند ماه پرش را به او بیاموزند و او را به فکر تهیه اسب و پانسیون کردنش بیاندازند تا هم مربی باشند هم دلالی کنند هم باشگاه داری و ... !
وقتی داشتید در کلاس برای سواران رفع اشکال می کردید من هم گوش و نگاهم را تیز کرده بودم که یاد بگیرم ... باز هم خودتان قضاوت کنید انتظار داشتید مسایل پیش پا افتاده را به سوارکاران تذکر بدهید ؟ به نظر من می باید این قدر آموخته بودند که در پرش و روی مانع در جهش و فرود ها با آنها رفع اشکال می کردید نه در نشستها و دسته جلو گرفتنها و ... !
حالا به چه نتیجه ای خواهیم رسید ؟ می دانم خیلی خیلی پرت و پلا نوشتم نوشته های من هم مثل سوارکاری فارس شد : " خط غلط معنی غلط املاء غلط "!
 

احسان

Active member
اينجا همه چيز همينطوره همه کارها کلاً اين چيزها شده کارهای اداری و يک پست و مقام کسی کاری انجام نميده فقط پول کار اداريش را ميگيره اين اسب و سوار کاری هم که ميبينی هست از اينکه بعضی افراد اسب را دوست دارند و عاشق اسب هستند يا افراد ديگه که پول دارند و واسه سرگرمی اين کارو انجام ميدهند ولی کلاً عاشق اسب زيادتره حالا شما به ترتيب از تهران و اصفهان و شهرای ديگه بگير بيا تا پايين که اوضاع بدتر ميشه کسی برای پيشرفت کاری انجام نميده يکی هم که بخواد انجام بده جلوش را ميگيرند و دشمنان و بخيلان زياد هستند همه رشتها همينطوره ها از دامپزشکيش بگير سوار کاريش ورزش های ديگش همه دارند هم ديگرو ميچاپند يا له ميکنند


و ميگويند از ماست که بر ماست

ماست و خيار هم که جرمه بخوری ميگيرندت ;D
 

احسان

Active member
ای بابا حالا نگيد شيراز به تو چه ربطی داره ها دادار خواست ديگه
اما شيراز يه چيزه خوبی داره که بيخيال بقيه ميشی ::) ;D
 
کاملا درسته .من صحبت شما کاملا قبول دارم چون خودم بوشهر کار میکنم.
Persian Horse گفت:
اينجا همه چيز همينطوره همه کارها کلاً اين چيزها شده کارهای اداری و يک پست و مقام کسی کاری انجام نميده فقط پول کار اداريش را ميگيره اين اسب و سوار کاری هم که ميبينی هست از اينکه بعضی افراد اسب را دوست دارند و عاشق اسب هستند يا افراد ديگه که پول دارند و واسه سرگرمی اين کارو انجام ميدهند ولی کلاً عاشق اسب زيادتره حالا شما به ترتيب از تهران و اصفهان و شهرای ديگه بگير بيا تا پايين که اوضاع بدتر ميشه کسی برای پيشرفت کاری انجام نميده يکی هم که بخواد انجام بده جلوش را ميگيرند و دشمنان و بخيلان زياد هستند همه رشتها همينطوره ها از دامپزشکيش بگير سوار کاريش ورزش های ديگش همه دارند هم ديگرو ميچاپند يا له ميکنند


و ميگويند از ماست که بر ماست

ماست و خيار هم که جرمه بخوری ميگيرندت ;D
 

احسان

Active member
اول به نظر من بيايم تعيين کنيم ما از اين صنعت و ورزش چی ميخوايم
پول
مقام
شهرت
اسب خوب
نجات اسبهای بومی ايران
سوار کار حرفه ای
باشگاه خوب
...........
دوستان بگيد ما اول چيا ميخوايم تا راهه رسيدن به هر کدام را برسی کنيم
هدف را مشخص کنيد
 
1 حرف پول نباید باشه.
2 باید نژاده بومی ایران پرورش بدیم.که به باشگاه خوب احتیاج هست
بقیش خوبه ولی اول شماره2.
 

reihaneh

Member
فکر می کنم تمام هدف هایی که گفته شده به هم وابسته هست برای مثال باشگاه خوب باشگاهی هست که علاوه بر امکانات ،اسب و مربی خوب و... مدیریت صحیح هم داشته باشه به این ترتیب مسلما سوارکار حرفه ای تربیت خواهد کرد که به طور منطقی و با استفاده از اسب های خوب باشگاه مقام میاره(البته منظور به لحاظ قهرمانی و ... هست، نه مسند و پست) و خوب یکی از راه های کسب شهرت هم می تونه کسب مقام باشه از طرفی مسلما چنین باشگاهی با توجه به مدیریت قابل قبول و پشتوانه مالی اولیه که مسلما مورد نیاز هست به سود دهی خواهد رسید و این نکته (توجه به سود دهی مالی) نه تنها یک امر منفی محسوب نمی شه بلکه سوارکاری رو به یک ورزش حرفه ای تبدیل می کنه که سرمایه سایر بخش ها رو هم جذب می کنه و اما در مورد نجات اسب های بومی مسلما توجه به این مسئله علاوه بر کمک به پروش اسب های بهتر از هر نظر، به لحاظ مالی هم می تونه موثر باشه و به این ترتیب می شه گفت بین تمامی اهداف ذکر شده روابط رفت و برگشتی ای برقرار هست که تامین یکی سایرین رو هم تحت تاثیر قرار میده.
ولی این جریان فقط یک حالت ایده آله در حقیقت می خوام بگم افراد تا حد زیادی می دونن چی به طور کلی خوبه و چی بد ولی خوب چون اکثر اوقات راه های خوب چندان هم آسون نیست از روش های دیگه استفاده می کنن مثلا برای مقام(از نظر قهرمانی) پارتی بازی میکنن ،برای شهرت سعی میکنن با زیر آب زنی پستی چیزی به دست بیارن و...
بنابراین شاید بهتر باشه دنبال راه های قابل اجرا و واقع بینانه ای بگردیم که در چنین وضعیتی (وضعیت وخیم شیراز و حتی ایران) بتونه سوارکاری رو به سمت پیشرفت ببره و قطعا در ارائه راه حل همواره باید در نظر داشته باشیم که می خواهیم برای ایران(یا شیراز) و با توجه به افرادی که هم اکنون امور رو به دست دارند پاسخ هایی ارائه بدیم
 

reihaneh

Member
نه اصلا منظورم این نبود، این یه اصطلاحه یعنی مثلا وقتی سرمایه افزایش پیدا می کنه(پول) باشگاه می تونه امکانات بیشتر و بهتری داشته باشه و سطح باشگاه بالا تر می ره(باشگاه خوب) سپس همین افزایش کفیت، باشگاه رو به سود دهی بیشتری میرسونه و موجب افزایش سرمایه می شه(پول) و این چرخه ادامه پیدا می کنه. بنابراین می شه گفت بین پول و باشگاه خوب یک رابطه رفت و برگشتی یا به عبارتی دو سویه وجود داره و من هم فکر می کنم(با توجه به متن قبل ) این رابطه بین تمام اهدافی که برای سوارکاری ذکر کردید وجود داره و همه به هم وابسته هستند.
 

DADAR

Member
دوستان لطفا بعد از نقد شرایط موجود , راهکار اجریی خودشون رو بگن

با توجه به شرایط فعلی جامعه سوارکاری شیراز چه حرکتحائی میتونه راهگشا باشه؟

در ضمن نقطه ضعف سوارکاری رو چه چیژائی میبینید با توجه به همون راهکار پیشنهاد کنید
 

SNOWWHITE

New member
راه حل رو که همه میدونن ولی باید دید قدرت اجرایی دست کیه!دوست ناشناسمون خیلی خوب مسائل سواری شیراز رو مطرح کردند.متاسفانه کسایی که الان قدرت اجرایی دارن فقط به منافع خودشون فکر می کنن .ولی ما هم بی تقصیر نیستیم .درسته که میگن "خط غلط معنی غلط املا غلط"ولی این ما هستیم که خط و املا رو به وجود میاریم چرا همش اشتباه خودمون رو به گردن بقیه می ندازیم.حا لا که میدونیم تقصیر کیه حالا که می دونیم مشکل از کجاست چرا باز هم دست روی دست گذاشتیم؟؟شاید واقعا باورمون شده که شان سوارکاری شیراز در همین حده!
چرا کسایی که می دونن سوارکار نباید مثل یه بار روی اسب باشه به بقیه آموزش نمی دن .درسته که کار زیادی از دستمو ن بر نمی یاد ولی با سکوتمون کارای غلط بقیه رو تایید میکنیم.
من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه بر میخیزند من اگر بنشینم تو اگر بنشینی چه کسی بر خیزد چه کسی با دشمن دون آویزد...
 

♘امیرحسین♞

♘ مدیریت انجمن اسب ایران ♞
با توجه به لیست جام استاد جناب سرهنگ اسماعیل نشاطی
- رده C نونهالان (جام):
مقام نام سوارکار نام اسب باشگاه
اول پوریا ذنوبی داچ فارس / محسن
دیده میشود, ایشان با تمام مشکلاتی که در فارس ذکر شد رشد خوبی داشته
اطلاعات بیشتری دارید؟
 
بالا