وضعیت سوارکاری در شیراز

reihaneh

Member
با توجه به نوشته های دوستان به نظر میرسه یکی از اصلی ترین مشکلات باند هایی هستند که تصمیمات کلان سوارکاری شیراز در دست اونهاست پس به طور منطقی دو راه میتونه باشه، اول اینکه همون باندا با هم کنار بیان و فقط برای پیشرفت سوارکاری تلاش کنند (که نمیشه) دوم اینکه فرد یا افرادی دلسوز و در عین حال قدرتمند(از لحاظ سوارکاری ، مالی ، اعتبار یا پارتی) پا پیش بزارن و خودشون زمام امور رو در دست بگیرن الان همین جا توی سایت افرادی هستند که به نظر می رسه به لحاظ اطلاعات سوارکاری و توانایی آموزش سطح خوبی دارند از نظر مالی هم به همین ترتیب یا نهایتا با شراکت چند نفر مشکلی نخواهد بود با این شرایط می شه یه باشگاه خوب و قدرتمندی دائر کرد که تحت نفوذ اون افراد خاص نباشه و حداقل یه سری سوارکار خوب رو آموزش بده (که اصلا کم نیست) به مرور زمان چنین افرادی با شرکت در مسابقات و ... اعتبار هم به دست میارن و کم کم می تونن با گروه های فعلی رقابت کنن و با یه نگاه خوشبینانه تصمیمات مهم رو به دست بگیرن و جریان رو در این سطح به شکلی مطلوب مدیریت کنن گرچه فقط گفتن این چیزا ساده هست ولی به هر حال باید شروع کرد و اونایی که دلشون میسوزه با توجه به توانایی های متفاوتشون در کنار هم قرار بگیرن و گروه کاملی تشکیل بدن.
به قول دوستمون SNOWWHITE

من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه برمیخیزند
 

pooyan

Member
dar edameye moshkelat savarkarye shz 2ta az mosabeghate pareshe akhir bargozar nashod.mosabeghate esteghamat ham ke faghat esmesho tarikhe bargozarish tooye taghvime heyat umade vali az avale sal ta hala yekish ham bargozar nashode!
 
تاپيك باشگاه امپراتور رو هم بخونيد راجع به مسابقه سواركاري كورس گراش فارس نوشته...!
 

ناشناس

Active member
reihaneh گفت:
با توجه به نوشته های دوستان به نظر میرسه یکی از اصلی ترین مشکلات باند هایی هستند که تصمیمات کلان سوارکاری شیراز در دست اونهاست پس به طور منطقی دو راه میتونه باشه، اول اینکه همون باندا با هم کنار بیان و فقط برای پیشرفت سوارکاری تلاش کنند (که نمیشه) دوم اینکه فرد یا افرادی دلسوز و در عین حال قدرتمند(از لحاظ سوارکاری ، مالی ، اعتبار یا پارتی) پا پیش بزارن و خودشون زمام امور رو در دست بگیرن الان همین جا توی سایت افرادی هستند که به نظر می رسه به لحاظ اطلاعات سوارکاری و توانایی آموزش سطح خوبی دارند از نظر مالی هم به همین ترتیب یا نهایتا با شراکت چند نفر مشکلی نخواهد بود با این شرایط می شه یه باشگاه خوب و قدرتمندی دائر کرد که تحت نفوذ اون افراد خاص نباشه و حداقل یه سری سوارکار خوب رو آموزش بده (که اصلا کم نیست) به مرور زمان چنین افرادی با شرکت در مسابقات و ... اعتبار هم به دست میارن و کم کم می تونن با گروه های فعلی رقابت کنن و با یه نگاه خوشبینانه تصمیمات مهم رو به دست بگیرن و جریان رو در این سطح به شکلی مطلوب مدیریت کنن گرچه فقط گفتن این چیزا ساده هست ولی به هر حال باید شروع کرد و اونایی که دلشون میسوزه با توجه به توانایی های متفاوتشون در کنار هم قرار بگیرن و گروه کاملی تشکیل بدن.
به قول دوستمون SNOWWHITE

من اگر برخیزم تو اگر برخیزی همه برمیخیزند
اگر همه هم برخیزیم دیگر کاری از دستمان بر نمی اید چون قدرت دردست قدرتمندان از همه لحاظ افتاده است
 

Dr_Ghaffari

Active member
دوستان من و دادار عزیز !
با سلام و احترام !
اگر بخواهیم وضعیت سوارکاری شیراز را بررسی کنیم و اینجا بنویسیم که :
"خیال حوصله بحر می پزد هیهات چه هاست درسر این قطره محال اندیش"!
مشکلات هیات سوارکاری را باید کنار گذاشت ! فعلا که بین علما هم اختلاف افتاده است و دلیل لغو مسابقات اخیر هم که پویان اشاره کرده است همین است !
اگر بپذیریم که باشگاه ها اصلی ترین نقش را در پرورش سوارکار دارند می توان نیمی از دلایل عدم پیشرفت سوارکاری فارس را در باشگاه ها جستجو کرد . که از این میان می توان به امکانات ، مربی ، سوارکار و اسب اشاره نمود .
باید دید هدف باشگاه ها چیست و در چه مسایلی خلاصه می شود . آیا باشگاه ها فقط می خواهند سوار مبتدی تربیت کنند . آیا باشگاه ها در نظر دارند سوار کار حرفه ای پرورش دهند و اگر پاسخ مثبت است در چه رشته ای : درساژ ، پرش ، کورس و ...
باشگاه ها برای رسیدن به اهداف خود چه امکاناتی دارند ؟!. برنامه ریزی باشگاه ها بر چه اساسی است ؟ مربیان اصلی ترین نقش را در آموزش دارند . حال این مربیان چه توانایی هایی دارند ؟!. آیا یک مربی می تواند در تمامی رده ها به آموزش بپردازد ؟! آیا باشگاه ها مثلا برای تمرینات پرش و آموزش از مشاوره یک پارکور چین توانمند بهره مند هستند ؟! آیا مربیان و مدیران باشگاه ها از اطلاعات روز پیروی می کنند و هر روز با افزایش مطالعات و تجربه خود سعی در بهبود امور دارند یا خیر ؟!
سرتان را درد نیاورم واقعیت این است که عمده ترین هدف یک باشگاه درآمد زایی به منظور ماندن است ! اگر در آمد نداشته باشد ورشکسته می شود و دیگر باشگاهی نخواهد بود پس به عنوان نخستین هدف ، هدف مقدس و ارزشمندی است . اما درآمد چگونه تامین می شود ؟ آموزش به سوارکاران ، خرید و فروش اسب ، پانسیون اسب ، مشاوره ! تربیت اسب ، ... هر چیزی که شما فکر کنید در این مقوله جای دارد !
اما آموزش : در باشگاه های شیراز بیشتر هدف از آموزش در همین حد سواری مبتدی است ! نه بیشتر و نه کمتر ! چرا ؟ زیرا سوارکار ابتدا باید آموزش ببیند که سوارکاری به یک جلسه و ده جلسه نمی شود . اما نمی شود ! شاگردان ثبت نام نموده می خواهند ره صد ساله را یک شبه بپیمایند و باشگاه ها نیز آنها را هل می دهند ! تا مبادا سوار دلزده شود که چیزی یاد نگرفته است بنابراین سوار در طول ده جلسه آموزشش کامل می شود و همه چیز را یاد می گیرد ! حالا اگر علاقه مند شد ادامه می دهد . البته با توجه به پیشرفت کذایی ده جلسه ای علاقه مند می شود و در ادامه نیز به همان منوال پیشرفت می کند جلسه بیستم مالک می شود و اسبش را در باشگاه پانسیون می کند و در پایان سی جلسه دیگر خدا را بنده نیست وارد مسابقات می شود و این می شود که شما دیده اید !
اما امکانات باشگاه ها واقعا نا کافی است و هیچ برنامه اصولی برای تمرینات و آموزشها وجود ندارد .
در کلاسهای آموزش پرش تنها 3 یا 4 مانع ساده نرده ای و نهایتا یک اکسر چیده می شود و اموزش داده می شود . هیچ گونه پارکوری نیز وجود ندارد موانع در خط حصار چیده می شوند ! کار روی زمین هم که فقط منوط و مربوط می شود به کاولتی و دیگر هیچ . آموزش و تمرین دادن اسبها نیز که لزومی ندارد و اصولا فردی برای این امر در نظر گرفته نشده است . اسبها فقط وقتی آموزش می بینند که سوارشان آموزش می بیند بنابراین تعجبی ندارد که اسب دانسته های قبلی خود را نیز فراموش کند .( توضیح اینکه اینجوری اسب و سوار با هم آموخته می شوند )!
این برنامه ادامه دارد تا دو روز مانده به مسابقه که یک پارکور غیر اصولی باز هم توسط مربی در مانژ چیده می شود و افرادی که مایلند در مسابقه شرکت کنند تمرین می کنند که نتیجه ای جز آسیب دیدن اسبها و ضربات ندارد که اسب را برای روز مسابقه دو قدم به عقب می برد !
بنابراین شرایط به گونه ای پیش می رود که در هر باشگاه تنها دو یا سه سوار کار که معمولا یکی خود مربی است هستند که حرفی برای گفتن دارند ! که آنهم عشق است که پای بندشان کرده است مثل دوستمان علی واحدی نیا که خدا کند مرا ببخشند که نامشان را می آورم .
اما درباره احداث یک باشگاه که دوستمان پیشنهاد کرده اند . فکر می کنم اگر باشگاه ها بپذیرند و مثلا برای هر نه جلسه کلاس یک جلسه هم آموزشهای تئوری داشته باشند یا کلاسهای مضاعف و این دوستانی که توانایی دارند نه در شیراز بلکه در ایران بیایند و آموزش فوق برنامه داشته باشند مناسب تر است . مثل چند روز کلاسی که دادار در شیراز داشتند . البته لزوما باید باشگاه ها با هم هماهنگ باشند تا این کلاسها را برای شاگردانشان در یک زمان و مکان برگزار کنند . کلاسها می تواند علاوه بر آموزش سواری در زمینه های دیگر مانند مربیگری و داوری و پارکورچینی و مراقبتهای دامپزشکی و نعلبندی و ... هم باشد .
از آنجا که مطالب را مستقیما دارم تایپ می کنم روی سایت ! رشته کلام از دستم در رفته است و این یعنی زیاده گفته ام . ببخشید .
 

DADAR

Member
دکتر جان ممنون از توضیحاتت .. :-* :-*


دوستان میدونید که بضاعت سواری هر شهری به سوران فعال و مربیان کارامد اون شهر هستش , ,

به نظر شما توی شیراز چند تا مربی داریم که واقعا کار میکنند و میشه روشون حساب کرد؟ لطفا اگر میدونید یا نظری در مورده این مربیان دارید نام ببرید. . .

و دیگر اینکه به نظر شما چند سوارکار فعال واقعا در شیراز وجود داره که جدا سواری رو دنبال کنه ؟

ببینید سوران زیادی در مناطق مختلف هستند که تفریحی سواری میکنند , یا فقط برا حواشی که در این ورزش هست و کمی جذاب ,مخصوصا برا تازه کارها ,خودشون رو به این جامعه سوارکاری نزدیک نگاه میدارن . .

منظورم به اون تعداد نیست . کسانی که از هر نظر تلاش میکنن , وقت, هزینه , انرجی, عشق ,علاقه و. . . .

منظور به اونهاست؟ ؟
 

ناشناس

Active member
دادار جان عزیز داخل شیراز مربی فراووووووووونه.
آقای مسجدی مربی خوب وزحمت کشی هست که واقعا خوب کار میکنه وحتی تو کار تولید اسبو کره هم هست
آقای قاسم ذنوبی هم هست که ایشان هم خوب کار میکنند وپسرشان هم نتایج خوبی کسب کرده
آقای علی واحدینیا که واقعا مربی دلسوز هم برای سوار وهم برای اسب میباشد.

به خاطر اینکه مسابقه هم کم بوده این اخریا بچه ها خیلی کم رنگ شدن یه چند تایی هستن که تمریناتی دارن
آقایان مهرپور خودشو داداششو بچه عموشوووووووووو.......
آقای ذنوبی با پسرش پوریا .شاگردش محمد رضا محمدی.آقای عرب نیا(یه کم) بایه چند تا شاگرد کم جون
آقای واحدینیا باچند تا شاگرداش
آقای مسجدی هم که مانژ باشگاهشون داره سر پوشیده میشه تقریبا 3ماه میشه که اسباشون خوابیدن وفقط یه چند تاییش میره گشت
سوارکاراشم.محسن زارع.مهدی مسجدی.ابوذر پیش بین.مسعود محمدی. سجاد خانی
سوارکارهای خانوم
1)مانیا مسجدی2)خانم بانی3)صدف زارع
البته چند تا باشگاه دیگه هم هست مثل باشگاه عقاب. باشگاه سهند.
 

علی واحدی

Active member
امروز توی باشگاه علاوه بر چیزهای معمولی(که آدم شاخ در میاره) شاهد یک موضوع جالب بودم.
داستان از این قرار است که یکی از نونحالان عزیز بنام محمد.خ که عمر مفید سواری ایشان به 1 سال نمیرسد و حتا تا امروز یک پارکور مبتدی نپریده اند مربیگری میکردند (البته در کنار آقای ذ). جالبتر اینکه اولین جلسه سواری این شاگردان بود و اسب را کارگران برایشان زین و دهنه کرده و در بدو ورود به مانژ یورتمه شروع شد!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مرسوم است که 3 جلسه اول تئوری باشد. جلسه اول آشنایی و رفتار شناسی جلسه دوم اندام شناسی اسب جلسه سوم آموزش زین گزاری و دهنه نمودن و دستکش نمودن و جلسه چهارم قدم و آشنایی با نرمشها و ..........
ظاهرا مربیان استان ما کلاس کاریشان فوق الاده بالاست!!!!!!!!!!!!!
 

DADAR

Member
برادر جان خودت رو زیاد ناراحت نکن :'( :'( :'(تو وضعییت اونجا رو گفتی بذار من هم اشاره کنم به وضعیت اینجا ,,بعدش بهتر میشه مقایسه کرد ;)


سر مربی مرکز سوارکاری که من هم اونجا فعالیت میکنم بیشتر از 35 سال سابقه مربیگری و شرکت در مسابقات بین آلمللی داره و هنوز که هنوز هست با وجود داشتن مدال طلا ,نقره و برنز در سطح ملی , هر از چند ماهی میره آلمان و از اساتید بزرگ سوارکاری درس میگیره, ,

این نوع تفکر در فرهنگ اینجا و در تمام کارها رواج داره و به همین خاطر هست که همه چیز رو به پیشرفت هست,

هدف اشاره به یک شخص خاص نبود , هدف طرز تفکر حاکم بر فضای اینجاست , اینجا آدمها تشنه یادگیری هستند , اینجا احساس نیاز به یادگیری را حس میکنی ولی در ایران همه استاد هستند به امید حق.... :p :p

حالا اگر خیلی با استعداد باشی با اتمام جلسه 20 (به قول یکی از دوستان )به این درجه نائل میشی اگر هم خیلی خنگ و کودن باشی ,باز هم جای ناراحتی نداره یک سال زحمت میکشی میرسی به این مقام استادی پس شدنیست آقا
به قولا یک سالی دیر و زود داره اما سوختو سوز نداره



اما در وطن عزیز خودمون که بیش از 7000 سال قدمت فرهنگی و تمدن داره وضعیت اینچنین است که حالیا صد آفسووس ??? ??? :-\ :-\
 

Dr_Ghaffari

Active member
دادار و برادر عزیز
با چنین اوصافی مشکلات سواری فارس را چه می شود کرد ؟
برادر جان گویا شما هم در پته روی آب ریختن از ما استادتر هستی !
کاش بشود یک روز خیلی جدی تمام آنهایی که واقعا علاقه دارند و می خواهند کاری بشود جمع بشوند البته نه برای بگو بخند و ورق و عرق ! و یک تصمیم کبری بگیریم برای حل پاره ای از مشکلات . بی خیال هیات و هر چه در هیات می گذرد کی دو تا باشگاه هست که فکر می کنم می شود اقداماتی انجام داد . همین باشگاه محسن و باشگاه علوم پزشکی . شما با ذنوبی صحبت می کنید . من هم آقای ابیوردی را می بینم و با او صحبت می کنم لزوما باید تمام سوارکاران این دو باشگاه را هم جمع کنیم ...
 

علی واحدی

Active member
Dr_Ghaffari گفت:
دادار و برادر عزیز
با چنین اوصافی مشکلات سواری فارس را چه می شود کرد ؟
برادر جان گویا شما هم در پته روی آب ریختن از ما استادتر هستی !
کاش بشود یک روز خیلی جدی تمام آنهایی که واقعا علاقه دارند و می خواهند کاری بشود جمع بشوند البته نه برای بگو بخند و ورق و عرق ! و یک تصمیم کبری بگیریم برای حل پاره ای از مشکلات . بی خیال هیات و هر چه در هیات می گذرد کی دو تا باشگاه هست که فکر می کنم می شود اقداماتی انجام داد . همین باشگاه محسن و باشگاه علوم پزشکی . شما با ذنوبی صحبت می کنید . من هم آقای ابیوردی را می بینم و با او صحبت می کنم لزوما باید تمام سوارکاران این دو باشگاه را هم جمع کنیم ...
جناب آقای دکتر فعلا دست نگه دارید تا در اولین فرصت من و شما با هم یک دیدار و گفتمان داشته باشیم که خدای ناکرده عجولانه تصمیم گیری نشود. من هم با جمع شدن و جلسه داشتن با افراد علاقه مند به بهبود سوارکاری شیراز کاملا موافقم و خداشاهده همین امشب میخواستم موضوع را عنوان کنم که شما پیش دستی کردید. من برای دیدن شما همه وقت آماده ام.
 

ناشناس

Active member
برادر جان دست رودلم نزار که خون خونه.
(عزیزانی که این رو میخونن بدونن که آقای برادر یکی از بهترین مربی های جنوب کشور میباشد وتو شیراز هم از لحاظ تجربه کاری وعلم سوار کاری جزء اولین ها میباشد
 

Dr_Ghaffari

Active member
ناشناس گفت:
کار به جایی رسیده که آقای علی ر.یکی از شاگرداش گفته بود من حاضرم با یک اسب 3ماه کار کنم وتوی مسابقه رده 120 شرکتش بدم ??? چی میشه به اینها گفت.باید بزاریم خوش باشن.
آقا یان جای شکرش باقی است که 3 ماه گفته اند و نفرموده اند 3 هفته و حتی 3 روز !
نمی دانم چرا بی اختیار یاد دو بیت شعر یکی از دوستانم افتادم :
"حیف از این ...
لاف آزادگی می زننداما حیف سرو آزاد پای دربندند "
 
با سلام خدمت دوستان عزیز
ماجرای اسب و سوارکاری در شیراز حالت پدرخواندگی دارد! من چندین سال است که سوارکاری میکنم ولی با این که شیرازی هستم تنها 9 جلسه در همان اوایل در باشگاههای شیراز سوارکاری کردم. این 9 جلسه هم به قدری برای من توهین آمیز بود که در انتهای جلسه آخر تصمیم گرفته بودم اگر محل کارم در آینده در همین استان بود اسب شخصی بخرم و از روی کتابهای آموزشی ادامه بدهم! کلا یک آدم معمولی از قشر معمولی جامعه در شیراز خیلی سخت می تواند سوارکاری یاد بگیرد و برای پیشرفت بیشتر به زبان بازی ، پول و البته آشنایی لازم داری نه علاقه و پشتکار.
برای مثال در این 9 جلسه که من در باشگاه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ شیراز میرفتم بیشتر سواری من مورد تمسخر قرار گرفت تا اینکه مربی به رفع ایرادهای من بپردازد! جالب اینجاست که به دلیل جو کلی حاکم در باشگاه، نحوه برخورد و تعامل هنرآموزان قدیمیتر نیز با افراد مبتدی همینگونه بود. شاید اگر یک باشگاه کاملا دولتی یا خیریه! در شیراز تاسیس شود و از مربیان خاکی و هنرآموزان جنوب شهری علاقه مند به اسب دعوت به فعالیت گردد، سوارکاران بزرگی در این شهر تربیت گردند ???
 
پس خدارو هزار بار شکر که من اصفهان هستم. :-\

اینجا ، حداقل باشگاهی که من گاهی میرم ، همه با هم دوستیم و جو کاملا صمیمی و خوب هست. همه به هم دلگرمی میدن و تشویق می کنن هم و . درسته که خیلی چیزا اوضاعش مناسب نیست اما حداقل دوستی ها و صمییمت هایی هست که واقعا جای شکر داره :)
 
بالا