با سلام.جنگیز رو بنده برای استقامت اماده میکردم که یک روز در بیابان در حال سواری بودیم که جنگیز دستش رو روی یک بته خار گذاشت وماری که لای ان بته پنهان شده بود کتف جنگیز را زد اگر این اسب باهوش درحمله مار نایستاده بود مار پای بنده رو میزد والان بچه های انجمن نباید بنده رو تحمل میکردن...........بعد از چند ساعت مداوا به روی جنگیز شروع شد.و انواع داروهای گیاهی وشیمیایی در ساعات اولیه بکار گرفته شد.همزمان 2 پزشک دست بکار شدند..اما جنگیز خوب شدنی نبود و زهر تمام بدنش رو گرفته بود این اسب زیبا وفدرتمندکه در هوش وشجاعت اسطوره بود تا 70 روز با بیماری مقابله کرد اما سر انجام دارفانی را ودا گفت وما رو تنها گذاشت.به خداقسم هنوز از فراغش میسوزم. چون بهش مدیون بود که خودشو فدای من کرد تا مار پای من رو نزنه وبنده چند صباحی دیگر خدمتگذار اسب خالص ایرانی باشم......یاعلی