سنا
Active member
امروز رفته بودم دکتر همینجوری که نشسته بودم تا نوبتم بشه تلویزیون داشت خبر ورزشی خانوما رو پخش میکرد چند تا آقا کنار دستم داشتن راجع به خانوما صحبت میکردن که خانوما فقط باید ظرف بشورن!
بعد دوستم که تو باشگاه با همیم زنگ زد داشتیم راجع به کلاسا حرف میزدیم
تلفنم که تموم شد یکی از آقاها که میان سال بود گفت بخشید تو باشگاه کار میکنید؟
گفتم بله
گفت واسه شما سخت نیست اسبا و اصطبل رو تمیز کنین؟!!!
گفتم مگه من کارگر اصطبلم؟؟؟!!!!
گفت پس چیکاره ای؟
هر چی گفتم سوارکارم مگه باورشون میشد!!!
میگفتن خانوما که نمیتونن اسب رو بنویسن چه برسه به اینکه سوارش بشن برو خانوم خیال بافی نکن!!
منم گفتم برین بابا با این کله ی متحجرتون!!! ;D ;D ;D ;D
بعد دوستم که تو باشگاه با همیم زنگ زد داشتیم راجع به کلاسا حرف میزدیم
تلفنم که تموم شد یکی از آقاها که میان سال بود گفت بخشید تو باشگاه کار میکنید؟
گفتم بله
گفت واسه شما سخت نیست اسبا و اصطبل رو تمیز کنین؟!!!
گفتم مگه من کارگر اصطبلم؟؟؟!!!!
گفت پس چیکاره ای؟
هر چی گفتم سوارکارم مگه باورشون میشد!!!
میگفتن خانوما که نمیتونن اسب رو بنویسن چه برسه به اینکه سوارش بشن برو خانوم خیال بافی نکن!!
منم گفتم برین بابا با این کله ی متحجرتون!!! ;D ;D ;D ;D