shabdiz گفت:آزادی بی حد وحصر تو صحبت مثل اسب سرکش و رام نشده میمونه که بلاخره یه جایی زمینت میزنه، هرچقدر سوارکار قابلی باشی.
آزادی بیان حداقل آزادیی هست که باید وجود داشته باشه. اساسا آزادی اگه حد داشته باشه که دیگه آزادی نیست، میشه محدودیت. البته یک سری چیزهایی رو باید رعایت کرد مثل: ادب و احترام. فکر کنم این جمله از کانت باشه:moien گفت:میدونی چیه ؟ تا با این اسب بنام آزادی از پیست بیرون نیای و سواری آزاد نری لذت نمیبری،
تو پیست محدودی و هر قدرم زیبا سوارکاری کنی اخرش به جای اول برمیگردی
آزادی هرکسی اونجا تموم میشه که آزادی دیگران شروع میشه.
به نظر من آزادی یک جاده ای هست که انتها داره، انتهاش هم آزادی دیگرانه. ولی دیگه بخوایم توی این جاده انواع سرعتگیرها و ایست بازرسی ها و گارریلها رو نصب کنیم (یا به قول معین اون رو شبیه یک پیست در بیاریم که هر قدر هم دورش بزنیم، دوباره برگردیم سر جای اولمون)، معنی نمیده و دیگه اسمش آزادی نیست.